هتک شخصیت افراد ممنوع

0
86

از جمله گناهان بزرگ هتک شخصیت افراد یک جامعه است. و برای دور شدن از این رذیله اخلاقی باید همه افراد جامعه به شخصیت یکدیگر احترام گذاشته و از توهین، جسارت، هتاکی پرهیز نمایند.
هتک شخصیت افراد ثمره‌ای جز کدورت، اختلاف، و گسترش کینه‌ورزی در جامعه ندارد. دقت در این مساله برای همگان بویژه برای کسانی که اهل نقد و بررسی مواضع سیاسی فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی اشخاصند فوق‌العاده ضرورت دارد.
در نقد و بررسی باید محور بحث اثبات گفتار و نظر باشد نه شخصیت افراد.
این شیوه بحث همان است که امام عظیم‌الشأن(ره) آن را بحث طلبگی نامیدند. در این شیوه گفتاری نظریات براساس منطق و استدلال و دور از هرگونه بی‌ادبی و جسارت مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد.
با این شیوه بحث است که افکار رشد کرده و نظریات پخته و آشکار گردیده و زمینه‌ای برای غوغاسالاری، شانتاژ، و جوسازی باقی نخواهد ماند.

شخصیت مؤمن
از دیدگاه اسلام شخصیت انسانها مورد احترام است ولی شخصیت مومن احترام ویژه دارد که مولا علی(ع) به مالک اشتر می‌فرمایند مالک مردم دو دسته هستند یا برادر دینی تو هستند یا انسانی هستند مثل تو حق زندگی دارند.
در آیات و روایات بسیاری آبرو و حیثیت و شخصیت افراد همانند مال و جان آنها معرفی شده‌اند. پیامبر گرامی اسلام در حدیثی در کتاب محجه البیضاء جلد 5 صفحه 268 می‌فرمایند: ان‌الله حرم من المسلم ذمه وماله و عرضه و ان یظن به السوء و امام صادق(ع) در بحار الانوار جلد 68 صفحه 16 می‌فرمایند: المومن اعظم حرمه من الکعبه احترام مؤمن از احترام کعبه نیز بیشتر است.
اسلام عزیز برای پاسداری از آبرو و حیثیت و شخصیت مومنان تدابیر قانونی و اخلاقی فراوانی را تدارک دیده است که در اینجا تنها به ذکر یکی از آنها بسنده می‌کنیم که آن مسئله بحث حد قذف است.
در فقه اسلام بیان شده اگر فردی به دیگری تهمت جنسی زنا و لواط بزند و نتواند در دادگاه عدل اسلامی آن را ثابت کند 80 ضربه تازیانه به عنوان حد قذف بر او زده میشود.
مبنای قرآنی این دستور آیات 4 و 5 سوره نور است:
و کسانی که زنان پاکدامن را متهم می‌کنند سپس چهار شاهد بر ادعای خود نمی‌آورند آنها را هشتاد تازیانه بزنید و هرگز شهادتشان را نپذیرید و آنها فاسقانند مگر کسانی که بعد از آن توبه کنند و جبران نمایند که خداوند غفور و رحیم است
هدف از این حکم اسلامی حفظ آبرو و حرمت انسانهاست چرا که اگر افراد فاسد آزاد باشند هر دشنام و هر نسبت ناروائی به هر کس بدهند و از مجازات مصون بمانند و حیثیت و نوامیس مردم همواره در معرض خطر قرار می‌گیرد و این سبب میشود محیط جامعه مملو از سوءظن، کینه، کدورت گردد.

عوامل هتک شخصیت
اسلام نظام ارزشی و سیستم اخلاقی خود را به گونه‌ای تنظیم کرده است که حریم همه محفوظ بوده و شخصیت و حیثیت اجتماعی مومنان مورد هتک و جسارت قرار نگیرد.
از دیدگاه اسلام تمامی اموریکه سبب هتک شخصیت مومنان گردد منع شده است اینک بعضی از این موارد را متذکر می‌گردیم:

1 – مسخره کردن و استهزاء
تمسخر و استهزاء یک انسان در حقیقت به بازی گرفتن شخصیت او خوار و زبون ساختن او می‌باشد. ریشه این صفت زشت احساس حقارت و کمبود شخصیت است، مسخره کننده می‌خواهد با زشت و ضعیف و خوار جلوه دادن دیگران و کوچک کردن او خود را بزرگ و محترم جلوه داده که بر این اساس است که افراد با شخصیت که کمبود و نقصانی در خود احساس نمی‌کنند هرگز دست به این کار نمی‌زنند و از مشاهده این مناظر سخت رنج می‌برند.
قرآن کریم در سوره حجرات آیه 1 به مومنان می‌فرمایند:
ای کسانیکه ایمان آورده‌اید مردها نباید مردها را مسخره کنند شاید اینان بهتر از آنان باشند و زنها نباید زنان را مسخره کنند شاید این زنها بهتر از آنها باشند…

2 – نیش زدن و عیبجویی
نیش زدن به مومن و افشای عیوب وی موجب هتک حرمت و جسارت به اوست و از دیدگاه قرآن مجید صفتی زشت و ناپسند و مردود است.
کیست که بی‌عیب است جز خداوند و معصومین(ع) ولی با این همه عیبهایی که در همه انسانها هست خداوند ستارالعیوب است و آنها را پوشانده است. مسلمانان نیز باید این اخلاق الهی را در خود زنده نگهداشته عیب‌پوش باشد. سوابق کسی را بدون جهت آشکار کردن و او را بی‌آبرو ساختن از کارهای بسیار زشتی است که با منش مسلمانان سازش ندارد (البته موارد استثناء جداست اگر در موردی حفظ نظام توقف بر افشای سوابق فرد یا افرادی داشت بی‌تردید نه تنها این امر جایز که گاه واجب میشود چرا که مصلحت حفظ نظام از تمام مصالح دیگر مهمتر است. البته این کار هم باید با نظر مسئولین مربوطه باشد. قرآن کریم می‌فرماید: … ولا تلمزواانفسکم… ، و از خودتان عیب‌جویی نکنید
جالب اینکه قرآن در این آیه با تعبیر انفسکم به یکپارچگی مومنان اشاره کرده و اعلام می‌دارد که همه مومنان به منزله نفس واحدی هستند و اگر از دیگری عیبجویی کنید در واقع از خودتان عیب‌جویی کرده‌اید.

3 – لقب بد دادن
نام و لقب از مظاهر تجلی شخصیت انسانی است لقب خوب یا بد مستقیما بطور مثبت یا منفی بر شخصیت انسان اثر می‌گذارد.
بدین جهت است که از دیدگاه اسلام از جمله حقوق فرزند بر پدر گذاردن اسم نیکو بر اوست در فروغ کافی جلد 16 صفحه 48 از قول رسول خدا(ص) آمده است: مردی از پیامبر پرسید حق این فرزند بر من چیست پیامبر فرمود: نام و تربیت او را نیک کن و برای او شغل و کار شایسته‌ای درنظر بگیر. و در کتاب قرب الاسناد صفحه 45 آمده که رسول خدا(ص) عنایت ویژه داشت که نام مناطق و افراد را که زشت و نامطلوب بود عوض کند.
انسانهای بی‌شخصیت با دادن لقب زشت به دیگران و تحقیر آنها می‌کوشند عقده حقارت خود را از این طریق جبران کنند. اسلام صریحا از این عمل زشت نهی می‌کند و هر اسم و لقبی را که کوچکترین مفهوم نامطلوبی دارد و مایه تحقیر مسلمانی است ممنوع شمرده است.
حال برادر و خواهر مسلمان و علاقه‌مند به نظام مقدس اسلامی بنا به فرمایش مقام معظم رهبری شرائط امروز ما مثل زمان جنگ احزاب است همه کفر در مقابل همه اسلام که نظام مقدس جمهوری اسلامی است قرار گرفته قدری هوشیار باشیم و بیدار نکند خدای ناکرده بعضی از کارهایی که فکر می‌کنیم انجام آن وظیفه ماست باعث جری شدن دشمن و به زعم خودمان از صحنه بیرون کردن رقبای فرضی و خیالی ما باشد امروز راه صحیح و درست همراهی و همگامی و گوش به فرمان مقام معظم رهبری در همه زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی است چرا که اگر غیر از این عمل نموده و در مقابل نص فرمایشات معظم له اجتهاد کنیم و هر کاری را از طرف خود جایز دانسته و در جامعه رواج دهیم باید جوابگو آن هم در دنیا و هم در آخرت باشیم که انشاء‌الله آنگونه نخواهیم بود.

 

منبع: روزنامه جمهوری اسلامی ۱۳۸۹/۸/۱۳