مجلس خبرگان از نگاه امام خمینی (ره)

0
53

منبع:روزنامه قدس
اشاره: با استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران و رأی 2/98 درصدی مردم به نظام نوپای اسلامی در سال 1358، به تدریج ارکان نظام شکل گرفت و امام خمینی(ره) به پشتوانه قدرت اجتماعی که در آن مقطع قاطعانه از ایشان حمایت می کردند، در نخستین سخنرانی خود در بهشت زهرا(س) برای برپایی مجلس مؤسسان که بعدها از آن به “مجلس خبرگان” یاد کردند، همت گماشتند.این اقدام امام در نوع خود در تاریخ ایران بی سابقه بود و توانست مفهوم و چارچوبی حقوقی را برقرار کند که مجموعه اندیشه ها و آرمانهای نیروهای انقلابی را در خود جای داد.مجلس خبرگان توانست در کوتاهترین زمان پیش نویس قانون اساسی را که توسط نیروهای انقلابی تهیه و به تأیید امام خمینی(ره) رسیده بود، بررسی و تحولات گسترده ای را در آن ایجاد کند و به جمهوری اسلامی روح و جان تازه ای بدمد، تحولات این پیش نویس و سیر تحول آن در استقرار نظریه “ولایت فقیه” که قبلاً توسط امام خمینی(ره) در نجف تبیین و به عنوان یک دکترین سیاسی مطرح شده بود، در چارچوب قانون اساسی کارکردهای گسترده سیاسی یافت؛ امری که قبلاً در پیش نویس قانون اساسی اساساً به آن اشاره ای نشده بود و منازعات و چالشهای بی پایانی را در توزیع قدرت سیاسی در نظام جدید ایران به دنبال داشت و اساس جدیدی را در نظام حکومتی ایران و حوزه های علمیه شیعی برقرار ساخت که در نوع خود در تاریخ ایران بی نظیر بوده است.
ایران در آستانه اولین انتخابات مجلس خبرگان

پس از سقوط حکومت پهلوی، شورای انقلاب که هسته مرکزی آن در زمان اقامت امام خمینی(ره) در پاریس شکل گرفته بود، رهبری انقلاب در داخل و خارج را بر عهده داشت. این شورا متشکل از روحانیون برجسته و انقلابی بود که بتدریج بر شمار آنان افزوده شد. آقایان طالقانی، بهشتی، باهنر، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی و مطهری در آغاز به صورت مخفیانه این جریان را رهبری می کردند. با ورود امام خمینی(ره) به ایران و تشکیل دولت موقت عناصر جدیدی به مجموعه روحانیون اضافه شدند. بنابراین، ترکیب شورای انقلاب از عناصر لیبرال اسلامی و روحانیون انقلابی از طیفهای مختلف تشکیل یافته بود.فروپاشی حکومت پهلوی، شرایط مناسب را برای ظهور و رشد ناگهانی احزاب و گروههای سیاسی مهیا کرد. حزب جمهوری اسلامی یکی از مهمترین احزاب اسلام گرا بود که درست یک هفته پس از فروپاشی رژیم پهلوی ایجاد شد. این حزب توسط آیة ا… بهشتی در سال 1355 تأسیس شد و مرکب از روحانیون برجسته انقلابی ایران بود که همگی از شاگردان و نزدیکان امام خمینی(ره) محسوب شده و نفوذ فراوانی نیز بر مراکز مذهبی و روحانی ایران داشتند. در این میان، شهید بهشتی چهره درخشان و بی بدیل این حزب بود که با سرعتی شگرف چنان این شبکه حزبی را به شبکه سنتی مراکز مذهبی ایران پیوند زد که در کمتر از چهار ماه، شگفتی ساز انتخابات مجلس خبرگان شد.
از مجلس مؤسسان تا مجلس خبرگان

سابقه مجلس مؤسسان در اندیشه امام خمینی(ره) را تا سال 1324 می توان به عقب کشید. امام خمینی(ره) در این مرحله برای اولین بار از مجلس متشکل از روحانیون و مجتهدان سخن به میان آوردند. به آن چیزی که نزد فقها به عنوان محل اهل حل و عقد که متشکل از امنای مردم برای مشاوره و مشورت است، شباهت داشت. این امر همان چیزی است که بعدها در قانون اساسی سال 1358 تحت عنوان مجلس خبرگان برای تعیین رهبری با شورای رهبری جمهوری اسلامی مورد تأیید قرار گرفت. بدین ترتیب، امام خمینی(ره) در چالشهای فراروی انقلاب و ملاحظات گسترده داخلی وخارجی در نهایت به جانبی سوق یافتند که قبلاَ در مورد آن سخن گفته بودند.
امام راحل(ره) در نیمه دی ماه 1357 پس از طرح موضوع قانون اساسی جدید، مرجع بررسی و تصویب آن را به شیوه معمول، نظامهای پارلمانی مجلس مؤسسان دانستند. ایشان فرمودند: “نمایندگان ملت در مجلس مراحل قانونی آن را انجام خواهند داد و قانون اساسی این جمهوری را تدوین و تکمیل خواهند کرد.” (کشف الاسرار، ص 385)
امام همچنین وظیفه دولت و شورای انقلاب را تشکیل مجلس مؤسسان متشکل از منتخبان مردم به منظور تصویب قانون اساسی جدید جمهوری اسلامی و انجام انتخابات بر اساس مصوبات مجلس مؤسسان جدید دانستند و می فرمایند: “هدف این است که “شورای انقلاب” یک حکومت موقتی ایجاد کند که آن حکومت موقت مجلس مؤسسان را تأسیس نماید.” (کشف الاسرار، ج 5 ص 151)
بحث درباره تشکیل مجلس مؤسسان پس از پیروزی انقلاب در 22 بهمن 57، همچنان به عنوان یکی از محورهای اساسی سخنان امام خمینی(ره) محسوب می شود که در مقاطع مختلف به منصه ظهور رسیده به عنوان نمونه، امام خمینی(ره) در اعلامیه 11 فروردین 1358 پس از رفراندوم، ملت را برای تشکیل مجلس مؤسسان ترغیب نمودند:
“قدمهای بعدی را بردارید و با فرستادن طبقه فاضله و امنای خود در مجلس مؤسسان، قانون اساسی و جمهوری اسلامی را به تصویب برسانید”(همان، ص 453)
این روند تا یک هفته بعد یعنی 19 فروردین 1358 ادامه یافت و امام(ره) جوانان و زنان و مردان را به شرکت پرشور در انتخابات و گزینش اشخاص امین فاضل و متدین فرا خواندند.
حوادث فروردین 1358 و شهادت استاد مطهری – اسلام شناس برجسته شورای انقلاب – و ناآرامیها در سطح کشور و شروع نگرانی نیروهای انقلابی از داخل و خارج سبب شد تا فرایند رخدادها شتاب بیشتری بگیرد و وقوع طولانی مدت مجلس مؤسسان و در نهایت تصویب قانون اساسی، طولانی شود. این امر درست از آغاز خرداد 1358 با تلقی امام خمینی(ره) از رخدادهای جامعه ایران به عنوان توطئه ای برای به تعویق انداختن تصویب قانون اساسی و استقرار حکومت قانونی، روند جدیدی را یافت. ایشان در این باره اظهار داشتند: “توطئه این است که تصویب قانون اساسی را به تعویق بیندازند. یک سال، دو سال بحث و شور قرار بدهند و ریشه های گندیده به هم متصل بشوند و اساس اسلام را از بین ببرند.” (همان، ج8 و ص160)
امام(ره) از اواخر خرداد 1358 از توطئه های داخلی و خارجی نام بردند و فرمودند: “تعویق مجلس بررسی پیش نویس قانون اساسی به بهانه ایجاد مجلس مؤسسان موجب می شود که اشخاص توطئه گر در مرزهای ما در داخل، در خارج با هم متصل بشوند و با اتصال با هم اصل قانون اساسی و اصل اسلام را پایمال کنند.” (همان، ج8 ص 160)
ایشان با حمله شدید به روشنفکران غربگرا، گفتند: “ما نیازمند به آن حقوق دانان غربی نیستیم.” (همان، ص 171)
این سخنها باعث شد تا امام خمینی(ره) به طور صریح موضع خود را بیان داشته و فرمودند: “ما به خاطر اینکه این نق نق ها کم بشود، گفتیم یک مجلسی هم درست بشود. شما اسمش را مجلس مؤسسان بگذارید، اگر خیلی دلتان می خواهد غربی باشید.” (همان، ص 174)
بدین ترتیب، امام خمینی(ره) با تمسک به توطئه های پیش روی انقلاب به جهت طولانی شدن زمان برپایی مجلس خبرگان و امکان راهیابی مخالفان به این مجلس، ضمن نفی مجلس مؤسسان به روش معمول هم از جهت عنوان، هم از جهت تعداد، پیشنهاد جدیدی را پیش روی مردم نهاده و خواستار حمایت مردم شدند.
پایان بخش بحثهای دنباله دار در این زمینه فرمان مورخ 4 خرداد 1358 امام خمینی(ره) خطاب به نخست وزیر بود. در این فرمان آمده است:
“طرح قانون اساسی را… با سرعت تکمیل و به تصویب شورای انقلاب رسانده و هر چه زودتر در اختیار افکار عمومی بگذارید تا همه صاحبنظران و تمامی اقشار ملت در مدت محدودی که تعیین می نمایید، پیشنهادها و نظرهای خود را درباره آن ابراز نمایند، و بنا بر تصمیمی که با تبادل نظر با شورای انقلاب و دولت گرفته شد، ترتیبی دهند تا مردم هر استان و هر یک از اقلیتهای مذهبی نمایندگان صاحب نظر خود را به تعدادی که شورای انقلاب اسلامی و دولت تعیین می کنند، انتخاب کنند…پس از آنکه این قانون اساسی در جمع نمایندگان صاحبنظر مردم مورد بررسی نهایی قرار گرفت، به رأی گذارده شود و طی یک همه پرسی نهایی، همه آحاد ملت قبول یا رد خود را مستقیم درباره آن ابراز نمایند.” (همان ، ج 7 . ص 482و 483)
به دنبال این فرمان، سخنرانی 25 خرداد 1358 و حمله شدیداللحن امام خمینی(ره) شکل گیری مجلس خبرگان را میسر ساخت و این امر به دنبال جلسه مشترک دولت و شورای انقلاب با رهبری انقلاب قطعی شد.
با روند تحول در مجلس مؤسسان و تبدیل آن به مجلس خبرگان، به تدریج رویکردهای جدیدی نسبت به موضوعات و ویژگیهای نمایندگان چنین مجلسی مطرح شد. نکته محوری این بحث، ضرورت حضور جدی روحانیون در چنین نهاد قانونگذاری بود. امام خمینی(ره) تقریباً از اواخر خرداد 1358 لزوم توجه علما به این بحث را یادآور شدند و از آنها خواستند که در مهلت یک ماهه در خصوص قانون اساسی نظر بدهند.
اهمیت و شأن مجلس خبرگان از دیدگاه امام(ره)

حضرت امام(ره) بر نقش محوری ولایت فقیه در قانون اساسی نیز تأکید داشتند، ایشان در ماههای اولیه انقلاب که بحث قانون اساسی و مجلس خبرگان مطرح بود، فرمودند: اینها “منحرفین از اسلام” در مجلسشان گفتند که این مجلس خبرگان (قانون اساسی) باید منحل بشود و دیگران هم دست زدند برای آن یا تظاهرات کردند. اینها از مجلس خبرگان می ترسند، برای اینکه مجلس خبرگان می خواهند ولایت فقیه را اثبات کنند، مجلس خبرگان می خواهند تصویب کنند آن چیزی که خدای تبارک و تعالی فرموده است و اینها از او می ترسند.” (همان، ج5، ص 95)
چنانچه از بیانات فوق معلوم است، شأن مجلس خبرگان در نگاه امام خمینی(ره) علاوه بر اینکه ریشه الهی دارد، برای پاسداری و حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی است و در فضایی که مجلس خبرگان شکل گرفت، مخالفان و به بیان امام منحرفان در کمین بودند تا این دستاوردها را که حاصل خون شهیدان بود و مجلس خبرگان برای حفاظت از این دستاوردها احساس وظیفه می کردند، از میان بردارند.
امام خمینی(ره) ولایت فقیه را امری الهی معرفی می کند و آن را همان ولایت رسول ا… می داند. ایشان در این باره می فرماید: “ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد، ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است، (ولایت فقیه) همان ولایت رسول ا… است.” (صحیفه نور، ج5 ، ص 95)
امام خمینی(ره) معتقد بود، مردم به اراده خویش با انتخاب خبرگان تمایل خود را برای تعیین فردی به عنوان رهبر حکومت اعلام می کنند، یعنی رهبر به اراده و میل مردم صورت می گیرد. ایشان در خصوص شکل گیری و انتخاب رهبری می فرمایند: “اگر مردم به خبرگان رأی دادند تا مجتهد عادلی را برای حکومتشان تعیین کنند، وقتی آنها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را بر عهده بگیرد، قهری او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولی منتخب مردم می شود و حکمش نافذ است.” (صحیفه نور، ج21، ص 129)
در همین زمینه وقتی قرار بود اولین انتخابات مجلس خبرگان برگزار شود، حضرت امام(ره) در پیامی بر اهمیت این مجلس و ارزش آن تأکید فرمودند:”واضح است که حکومت به جمیع شؤون آن و ارگانهایی که دارد تا از قبل شرع مقدس و خداوند تبارک و تعالی شرعیت پیدا نکند، اکثر کارهای مربوط به قوه مقننه و قضاییه و اجراییه بدون مجوز خواهد بود و لذا تعیین خبرگان و فقیه شناسان از تکالیف بزرگ الهی است و هیچ کسی را عذری در مقابل اسلام و پیشگاه خداوند قهار نخواهد بود و من… امیدوارم که ملت شریف ایران در این امر مهم الهی که منحرفان از هر چیزی بیشتر با آن مخالفت کرده و می کنند- و این نیز از اهمیت آن است- یکدل و یک جهت در روز انتخابات به سوی صندوقها هجوم برند.” (امام خمینی(ره)، تاریخ 16/9/61، مندرج در مطبوعات)
همچنین، امام(ره) در خصوص اهمیت انتخابات مجلس خبرگان آخرین توصیه ای که فرمودند، در وصیتنامه سیاسی الهی ایشان است:
“(مردم) در انتخابات خبرگان اگر مسامحه نمایند و خبرگان را روی موازین شرعیه و قانون انتخاب نکنند، چه بسا خساراتی به اسلام و کشور وارد شود که جبران پذیر نباشد.”
(وصیت نامه سیاسی- الهی امام خمینی(ره) ص19)
در جایی دیگر امام(ره) حفظ دولت اسلامی را منوط به نظارت فقیه و ولایت فقیه می داند و به نویسندگان و گویندگان اطمینان می دهد که راه ملت را که همانا پشتیبانی از ولایت فقیه بود طی کنند و هیچ گونه واهمه ای از نظام ولایت فقیه و حکومت اسلامی نداشته باشند.
ایشان در این باره می فرمایند: “من به همه اطمینان می دهم که امر دولت اسلامی اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملکت وارد نخواهد شد. فقیه کنترل می کند، جلوگیری می کندو….
شما هم مسیر همین ملت را طی کنید…نگویید ما اسلام را قبول داریم لکن با ولایت فقیه ، اسلام تباه می شود. این معنایش تکذیب ائمه است، تکذیب اسلام است.” (همان، ج5 ص523)
شرایط رهبری از دیدگاه امام خمینی(ره)

امام(ره) در 19 اردیبهشت سال 68 که شورای بازنگری قانون اساسی تشکیل شده بود، در پاسخ به طلب راهنمایی رئیس این شورا (آیة ا… مشکینی) نکاتی را متذکر شدند که از آن جمله شرایط رهبری را در برگرفت:
در مورد رهبری ما که نمی توانیم نظام اسلامیمان را بدون سرپرست رها کنیم، باید فردی را انتخاب کنیم که از حیثیت اسلامیمان در جهان سیاست دفاع کند، من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم که شرط مرجعیت، لازم نیست، مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان کفایت می کند، اگر مردم به خبرگان رأی دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کنند، وقتی آنان هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را بر عهده بگیرد، قهری او مورد قبول مردم است و در این صورت ولی منتخب مردم می شود و حکمش نافذ است.”(مشروح مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی، جلسه دوم)
لزوم پاسداری از مجلس خبرگان

امام خمینی(ره) بر حفظ جایگاه مجلس خبرگان و رهبری از خطرهای احتمالی که هر لحظه آن را تهدید می کند تأکید داشتند و فقهای شورای نگهبان را بر جلوگیری و حفظ آن از انحراف توصیه می کردند:
“و اکنون شما ای فقهای شورای خبرگان و ای برگزیدگان ملت ستمدیده در طول تاریخ شاهنشاهی و ستمشاهی، مسؤولیتی را قبول فرموده اید که در رأس همه مسؤولیتهاست…اگر اسلام عزیز و جمهوری نوپا به انحراف کشیده شود و سیلی بخورد و به شکست منتهی شود، خدای نخواسته اسلام برای قرنها به طاق نسیان سپرده می شود.” ایشان در ادامه، فقهای شورای نگهبان را از خطرهایی آگاه می کند که ممکن است با چهره نفاق در اطراف آنان نفوذ کرده و درصدد ضربه زدن به اسلام برآیند در این باره می فرماید:
“… و باید بدانید که تبهکاران و جنایت پیشگان بیش از هر کسی به شما چشم دوخته اند و با اشخاص منحرف نفوذی در بیوت شما با چهره های صد درصد اسلامی و انقلابی ممکن است خدای نخواسته فاجعه به بار آورند و با یک عمل انحرافی نظام را به انحراف بکشانند و با دست شما به اسلام و جمهوری اسلامی سیلی بزنند.” (همان)
توصیه به اتحاد و همدلی بین اعضای خبرگان

در بیانات حضرت امام(ره) به دوری از اختلاف و اتحاد و همدلی بین علما و روحانیت تأکید شده است، ایشان در 29 تیر 62 در جمع منتخبان مجلس خبرگان این گونه می فرمایند:
“… مطلب دیگر که باز انسان را می ترساند که خدای نخواسته مبادا این انقلاب به واسطه آن صدمه ببیند این است که بین آقایان در بلاد اختلاف باشد. اگر در صنف فرض کنید کامیون داران و آنهایی که شغلهای مختلف دارند، اختلافی وارد بشود به صنف دیگر سرایت نمی کند، اما اگر در صنفها اختلاف پیدا شود، این اختلاف به بازار هم کشیده می شود، به خیابان هم کشیده می شود، برای اینکه شما هادی مردم هستید، مردم توجه دارند قهراً یک دسته به دنبال شما یک دسته دنبال آن کسی که با شما مخالف است و یک وقت می بینید که در همه ایران یک اختلافی از ناحیه ما پیدا شده است…” ( روزنامه ها 29 تیر 62)
امام از اختلافهایی که گهگاه در بین گروههای مختلف ایجاد می شد ابراز نگرانی می کردند و آنها را به پرهیز از اختلاف دعوت می نمودند.
“مبدأ اختلافی که گاهی بین ماها فرض کنید پیدا می شود، اختلاف کشیده بشود به جاهای دیگر و موجب بشود به اینکه یک وقت ملت دو دسته بشوند… من نگران هستم و بسیار از اینها گاهی رنج می برم که می شنوم مثلاً در فلان جا بین فلان و فلان اختلاف هست و بدانید که اختلاف، اختلاف سر اسلام نیست، اختلاف سر “من” است…”(همان منبع)
منابع:

1- خمینی، روح ا…؛ کشف الاسرار
2- خمینی، روح ا…؛ صحیفه نور
3- قلفی، محمد وحید؛ مجلس خبرگان و حکومت دینی در ایران
4- امجد، محمد؛ از دیکتاتوری سلطنتی تا دین سالاری
5- قزوینی، حمید؛ نشریه جهان اسلام، 17/6/77
6- تأملی در شأن رهبری و خبرگان از نگاه امام خمینی(ره)، نشریه رسالت، 11/7/77