به گزارش خبرگزاری مهر، ابن سینا در زندگی نامۀ خودنوشتش تعریف میکند که چهل بار مابعدالطبیعۀ ارسطو را خواند و مطلقاً از آن چیزی درنیافت، تا اینکه با خواندن رسالۀ بسیار مختصر فارابی با عنوان اغراض مابعدالطبیعه تمامیِ زوایای این اثر برای او روشن گشت. ممارستِ مَثَل وار عقلی چنان بالیده حکایتِ این دارد که خواننده با راهی طولانی تا فهم متن کلاسیک رو به روست و در این راه نیازمند راهنماست.
اما تلاش برای خواندن این متنها، و برای ما فارسی زبانان خواندن ترجمههای فارسی آنها، اغلب به مسیری بی سرانجام کشیده میشود و فهم عمیق و دقیق، رفته رفته، جای خود را به ساده سازی های مبتذل میدهد. رفتن به سراغ این متون دشوار و گاهی سهل ممتنع استیصالی به بار میآورد که ای بسا خواننده را به بازنگری و تردید دربارۀ قابلیتِ فهم پذیریِ این متون بیندازد. خوانندۀ پر تلاش اگر از دام این تردیدها بیرون آید، به مطالعۀ متونِ درجه دوم روی م ی آورد و به آثار شارحان و مفسران رجوع م ی کند و مدتها در میانِ شروح مطول و پرجزئیات سرگردان میشود و از قضا خود این شروح را نیازمند راهنما می بیند.
سرانجام، پس از د ل کندن از این تلاشهای مَدرسی و روشمند و دردسرهای بی حاصل، نوبت به تفرج در آثار درجه سومی م ی رسد که بیان شسته رفته و ساد ه ای از سیر تفکر یک متفکر میدهند و اغلب حاصلی جز فروکاستن وجوه اندیشۀ او در قالب کلیشههای ساده انگارانه ندارند، آثاری که، به جای قدم اول بودن، مهر ختامی بر جست وجوهای فکری خواننده میزنند. بدین ترتیب خواننده یا از صرافت خواندن متن کلاسیک میافتد یا خود را از خواندن آنها بی نیاز می بیند.
درسگفتارهای دانشگاهی، مقالات علمی پژوهشی و تألیف های به اصطلاح انتقادی، همگی، در رجوع به این آثار درجه دوم و سوم و در تظاهر به رجوع به آثار اصلی که عمدتاً رونوشتی از استنادات شرحها و مقدمه هاست- با یکدیگر شریک اند. حاصل آنکه آثار کلاسیک هرگز خوانده نمیشوند و این منبع اصلی بازخوانیهای مؤلفانه یا منتقدانه به مرور فراموش میشوند.
کتابهای مجموعۀ «راهنمای متون کلاسیک» چیزی است در میانۀ این دو شیوۀ تقرب به متن؛ نه شرح و تفسیری مفصل است و نه ادعای آسان کردن تمام دشواریهای متن را دارد، بلکه قرار است نقشهای باشد برای گذر از پیچ وخم متن.
کتابهای مجموعۀ «راهنمای متون کلاسیک» ترجمۀ مجموعۀ Reader’s Guide است که انتشارات کانتینیوم آن را با هدف فراهمکردن مقدمهای روشن و مختصر برای متون کلاسیک در ادبیات و فلسفۀ غرب تهیه کرده است.در تدوین ساختار کتابها از رویهای یکسان پیروی شده است. در بخش اول، به زمینه و زمانۀ نوشتهشدن اثر پرداخته شده است. در بخش دوم، مضامین اصلی اثر به بحث گذاشته شده است. بخش سوم به خواندن بخش به بخش یا بند به بند متن اختصاص دارد و بخش پایانی هر کتاب دربارۀ تأثیرات فکری و تاریخی اثر کلاسیک است. نویسندگان هر کتاب از میان متخصصان اندیشۀ هر اندیشمند انتخاب شدهاند و برخی از آنها در زمرۀ نامدارترین شارحان و مفسران آن حیطه هستند.
راهنمای خواندن لویاتان هابز نوشته اوری ام. جانسون بگبی با ترجمه مجتبی هاتف به همت انتشارات ترجمان در سال ۱۳۹۸ در ۳۴۸ صفحه به بهای ۳۲ هزار تومان منتشر شده است.
فهرست اثر:
سخن ناشر
سپاسگزاری
معرفی و زمینه
نمای کلی
مطالعه متن
بخش اول: در باب انسان
بخش دوم: در باب دولت
بخش سوم: در باب دولت مسیحی
بخش چهارم: در باب مملکت ظلمت
مرور و نتیجه گیری
تفسیرها و تأثیرها
راهنمایی برای مطالعه بیشتر
پی نوشتها
منابع
واژه نامه
نمایه
«لویاتان»، اثر سترگ و نامآشنای توماس هابز، اولین شرح جامع دربارۀ دولت مدرن، ویژگیها و کارکردهای آن است که مبنای بسیاری از نظریههای مهم فلسفۀ سیاست قرار گرفته است.
نام کتاب برگرفته از موجودی است که وصف آن در «کتاب ایوب» آمده: لویاتان هیولایی است که خدا برای اثبات قدرت نامتناهی خویش خلق کرده؛ لویاتان سلطان همۀ جانوران متکبر است. هابز حکومت را به چنین هیولایی تشبیه میکند و اجزای مختلف آن و کارکرد هریک و روابطشان با هم را بهتفصیل توضیح میدهد.
کتاب حاضر، پس از مروری بر زندگی هابز و ارائۀ نمایی کلی از محتوای لویاتان، فصل به فصل این اثر را بررسی میکند و فهم روشنی از دشواریهای آن به دست میدهد. در فصل پایانی، تفسیرها و تأثیرهای کتاب هابز بر فلسفۀ سیاسی بررسی میشود.
این اثر ارائه دهنده تصویری روشن و واضح از نوشته دشوار توماس هابز پیرامون دولت مدرن است، اثری نام آشنا که کارکرد و روابط حکومت و اجزای آن را به شکلی مفصل تشریح میکند و آن چنان محتوای ارزشمندی دارد که با وجود ساده نبودن متن آن ارزش مطالعه حتی به کمک کتابهای راهنما را دارد.
هابز میگوید مردم از گونهای آزادی برخوردارند که به موجب پیمانها مجاز شده است. به عبارت دیگر، انسانها با انعقاد قرارداد اجتماعی خود را تسلیم اختیار و فرمان حاکم کرده اند و قرار بر این است که تک تک اعمال حاکم را اعمال خود بدانند (حتی مجازاتشان به دست حاکم را). سپس حاکم به انتخاب خود به آنها آزادی میدهد. واضح است که آزادی خوب و مفید از نظر هابز آزادی خصوصی است، یعنی آزادی اداره زندگی خصوصی مان بر اساس خیر شخصی مان. او آزادی عمومی، یعنی آزادی مداخله در حکمرانی دولت، را تأیید نمیکند. هابز آزادیهای واگذار شده به شهروندان را به این صورت فهرست میکند: «آزادی خرید و فروش و آزادی در عقد هر قرار داد دیگری با یکدیگر، آزادی در انتخاب مسکن، نوع خوراک، کار و پیشه و تعلیم و تربیت فرزندان به شیوه دلخواه خودشان و نظایر آن». این ها آزادیهای کسانی اند که از وحشیگری وضع طبیعی گریخته اند و میتوانند بنای تمدنی را شروع کنند. این فرصتی است برای رشد و شکوفایی در سایه امنیت نسبی ناشی از وضعیتی که علت وجودی قرارداد اجتماعی است.