بی شک همه ما درسطح جامعه اعم از ادارات، بیمارستان ها، دانشگاه ها، وسایل نقلیه عمومی و مکان های مختلف با موارد متعددی از بی اخلاقی به شکل توهین متقابل، بددهنی و بدزبانی و حتی درگیری های فیزیکی شاهد بوده ایم. کارمندی که با ارباب رجوع بد رفتاری می کند و یا ارباب رجوعی که با کارمند می ستیزد، استادی که به دانشجو توهین می کند و دانشجویی که به استاد حرمت درست نمی گذارد پزشک یا پرستاری که بیمار را سرمی گرداند و بیماری که به کادر بهداشتی پرخاش می کند و… شاید مواردی از قتل اطبا و یا حمله به پرستاران که درتهران و دیگر جاها شاهد آن بودیم بهترین شواهد این مدعاست البته قصد نداریم دراین جستار کسی را محکوم کنیم چه ضاربان را چه آن پزشکان و پرستاران را چون این وظیفه قانون و دادگاه است. ولی آنچه می خواهیم از ذکر این موارد نتیجه بگیریم شیوع بداخلاقی درجامعه است.
متاسفانه بی اخلاقی اجتماعی و یا به عبارت درست تر بداخلاقی اجتماعی امروزه به عنوان بخش جدایی ناپذیر از فرهنگ ما درآمده و همه ما از بام تا شاهد موارد متعددی از این بداخلاقی ها هستیم و متاسفانه وجود آن را همه پذیرفته ایم و به رسمیت شناخته ایم و هیچ نمی اندیشیم که شاید بتوان با بازسازی و احیای ارزش های اخلاقی درجامعه خود را از این وضعیت درآوریم.
به نظر می رسد بازسازی اخلاقی جامعه امروز به یک ضرورت انکارناپـذیر تبدیل شده است، برای این کار، راههای متعددی وجود دارد که ما چند مورد از آنها را به اختصار بیان می کنیم، به نظر می رسد که یکی از بهترین کارهایی که می توان انجام داد، توجه بیشتر علمای دین و وعاظ محترم به مسایل اخلاقی است زیرا متاسفانه در سده های اخیر توجه به مسائل فقهی، که جای خود محترم و مهم است بسیار بیشتر از توجه به مسائل اخلاقی شده است درحالیکه علمای سلف اخلاق را فقه اکبر می دانستند و شریعت را فقه اصغر. متاسفانه اکثر رساله های عملیه به فقه اصغر می پـردازند و نگارنده فقط یک رساله عملیه را سراغ دارم که هم شامل فقه اکبر است و هم شامل فقه اصغر. به هر ترتیب با توجه به تاکیدی که پیامبر اسلام بر فقه اکبر داشتند و می فرمودند انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق جا دارد درتمام رساله های عملیه، فقه اکبر یا اخلاق نیز گنجانده شود و علاوه بر آن، وعاظ و منبریان نیز بیش از پیش به ترویج مسایل اخلاقی و ادب اسلامی توجه و اقبال نشان دهند؛ البته باید توجه داشت که اخلاق و ادب دو بخش دارد؛ یکی اخلاق فردی و دیگری اجتماعی، خوشبختانه روحانیون ما به اخلاق فردی بذل توجه دارند و آنچه معمولا مغفول است اخلاق و ادب اجتماعی است که باید درکنار اخلاق فردی ترویج و تبلیغ گردد.
تدوین منشور اخلاقی
کاردیگری که می توان انجام داد، تدوین منشورهای اخلاقی درهر حرفه و پیشه است یعنی تمامی حرفه ها و مشاغل باید یک منشور اخلاقی مستقل داشته باشند که خود را ملزم به عمل به آن بدانند یعنی اطبا و پرستاران باید منشور اخلاقی داشته باشند، فرهنگیان باید منشور اخلاقی داشته باشند، کارگران و کارمندان باید منشور اخلاقی داشته باشند، هنرمندان باید منشور اخلاقی داشته باشند، راننده های خودروهای مسافربری باید منشور اخلاقی داشته باشند و… و این منشور به آنها پیش از شروع به کار آموزش داده شود و از آنها تعهد لازم برای رعایت آن موارد اخذ شود؛ ضمن اینکه اهرم های اجرایی لازم برای نظارت برحسن رعایت منشور اخلاقی و نیز تنبیه متخلفان از آن تعبیه شود. همچنین ضروری است که منشور حقوق مراجعان به نهادها و ادارات نیز تدوین شده و در منظر مردم قرار گیرد که در صورت تضییع حقوق خود این امکان را داشته باشند که به بازرسی و یا هرجای مشخص دیگر شکایت نمایند و در اسرع وقت اثر شکایت خود را ببینند.
همچنین باید این امر در میان مدیران و مسئولان نهادهای مختلف نهادینه گردد که همانقدر که به ظاهر و زیبایی ساختمان های اداره خود بها می دهند باید به مساله اخلاق و ادب اسلامی نیز بذل توجه نمایند و البته باید برای همگان نیز این مساله نهادینه شود که توجه به اخلاق و ادب اسلامی امری ظاهری یا فانتزی و برای خالی نبودن عریضه نیست بلکه یک مساله اصلی و محوری است.
کار دیگری که می توان انجام داد تدوین و تدریس واحدهای درسی اخلاق متناسب با هر رشته در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی است. حتی می توان در دوران تحصیل ابتدایی و دبیرستان نیز بحث اخلاق اجتماعی اسلام، و نه صرف اخلاق فردی، در کنار دروس معارف تدریس گردد.
توجه خاص به کانون خانواده
از جمله کارهای مهمی که می توان انجام داد، بذل توجه بیشتر به خانواده به عنوان کانون و نهادی انسان پرور و آموزش اخلاق و ادب است، در سالهای اخیر خیل زیادی از زنان برای اشتغال به بازار کار هجوم آورده اند و متاسفانه کانون خانواده را به حال خود وانهاده اند. باید توجه داشت اگر چه اسلام با حضور حیامندانه و معتدل زنان در عرصه اشتغال مشکلی ندارد، اما نباید به این بهانه به حضور بیش از حد و گاه غیرلازم زنان در عرصه های مختلف دامن زد، زیرا این کار بداخلاقی های خاص خود را در پی خواهد داشت، آنتونی گیدنز جامعه شناس بزرگ انگلیسی در صفحه 219 کتاب «جامعه شناسی» خود در خصوص این بداخلاقی ها آمار جالبی ارائه می دهد و می نویسد: «در انگلستان از هر ده زن، هفت زن در دوره زندگی شغلی خود به مدتی طولانی دچار آزار جنسی می گردند»، علاوه بر این، مشارکت افراطی زنان در کار و اشتغال و تبدیل آنها از کدبانو به کاربانو، چون منجر به کاهش حضور و تاثیر آنان در کانون خانواده می گردد، طبیعی است که تربیت فرزندان را نیز دچار مشکل می کند و دیگر به شکل صحیح اسلامی آن صورت نمی گیرد. بنابراین جا دارد با راهکارهایی چون گسترش مشاغل خانگی، افزایش مرخصی زایمان زنان به یکسال و نیز پرداخت حقوق به زنان خانه دار به حضور بیشتر زنان در خانه و خانواده به عنوان کانون اصلی تربیت اخلاقی و دینی و آموزش ادب اسلامی و انسانی به فرزندان کمک نمود و به این نکته نیز توجه نمود آنچه از نظر اسلام اصالت دارد نه فرد است، مثل لیبرالیسم، و نه جامعه است، مثل سوسیالیسم، بلکه خانواده است.
ترویج اخلاق در سریالها و فیلمها
از دیگر مسایل اساسی که می توان انجام داد ترویج اخلاق و ادب اسلامی در فیلم ها و سریال هاست. متاسفانه در برخی فیلم ها و سریال ها، به ویژه آنهایی که به اصطلاح طنزند، آنچه ترویج و اشاعه می شود سراسر مسخرگی و لودگی و بی حرمتی و حرمت شکنی یکدیگر است که جدا باید جلوی آنها گرفته شود و به جای آنها احترام و ادب و دوست داشتن یکدیگر ترویج شود. البته می توان در جشنواره های تلویزیونی و سینمایی نیز جایزه ای ویژه برای فیلم هایی که به ترویج و اشاعه اخلاق و ادب اسلامی اعم از فردی و اجتماعی می پردازند اختصاص داد.
به هر روی راههای متعددی را می توان بر اشاعه اخلاق درجامعه درپیش گرفت که ما فقط به مواردی از آنها اشاره کردیم. البته باید توجه داشت که آنچه در جامعه ما باید ترویج شود اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی خدامحور و اسلامی است نه اخلاق سکولار و خود محور زیرا در کشورهای غربی نیز تا حدودی اخلاق سکولار پیشرفت داشته است. مهمترین تفاوت اخلاق و ادب خدامحور این است که فرد به خاطر خدا پاس اخلاق می دارد درحالیکه در اخلاق سکولار فرد به خاطر منفعت خودش و یا از ترس مجازات اخلاق را پاس می دارد.
به هر تقدیر امیدواریم که در دهه چهارم انقلاب که با نام دهه پیشرفت و عدالت نام گرفته مباحث اخلاقی، البته اخلاق اجتماعی نه صرف اخلاق فردی، نیز در دستور کار مردم و مسئولان قرار بگیرد، زیرا آنچه جزو آرمان های اصیل و اصلی انقلاب ما بود به دست آوردن دین و دنیا و اخلاق و رفاه و خوبی و خوشی در کنار هم بود و اگر قرار باشد جامعه تنها از لحاظ مادی پیشرفت کند و از بعد اخلاق، اعم از اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی، درجا بزند و یا عقب برود دیگر چه تفاوتی میان ما و غرب وجود خواهدداشت؟!
ما نباید تجربه غرب را که در آمریکا و ژاپن و چین و آسیای جنوب شرقی و… تکرار شد، تکرار نماییم.
در واقع ما نباید آنقدر مشغول پیشرفت مادی شویم که اخلاق و ادب فردی و اجتماعی اسلامی را فراموش کنیم بطوری که اگر پنجاه سال بعد فرزندان ما و یا تحلیلگرانی از خارج خواستند انقلاب اسلامی را تحلیل کنند بگویند این انقلاب هم درنهایت براه غرب رفت و در جریان اصلی جهانی که همان سکولاریسم و اومانیسم و فمنیسم و ماتریالیسم و کاپیتالیسم است ذوب شد، و نتوانست چیز جدید و اضافه ای به جامعه جهانی بیفزاید و یا راه جدیدی فراروی انسان بگشاید، جا دارد این جستار را با نقل جمله ای از فرانس فانون به پایان ببریم. وی چنین می گوید: «ما نباید از آسیا و آفریقا یک اروپای دیگر بسازیم، تجربه آمریکا برای همه ما کافیست.»
منبع: روزنامه کیهان ۱۳۸۹/۱۰/۰۹
نویسنده : رضا مهریزی