ارزیابی دلالت نسبیت توصیفی ارزش بر نسبیت فراهنجاری آن

0
123

دانلود مقاله

نویسنده

  • غلامحسین جوادپور 

استادیار گروه کلام ، مؤسسه حکمت و فلسفه ایران

چکیده

در فرهنگ­ها و سنت­های مختلف، ارزش­های متنوعی وجود دارد که از آن به نسبیت توصیفی تعبیر می­شود. هر قوم و فرهنگی اغلب، ارزش­های خاص خود (چه اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی یا علمی) را والا می‌شمارد و به ارزش­های دیگر فرهنگ­ها بی­توجه است یا حتی گاه آنها را ضد ارزش می­شمارد. برخی بهترین تبیین از این واقعیت را نسبیت واقعی یا فراهنجاری ارزش دانسته­اند و درحقیقت یکی از مهمترین پشتوانه­های نسبیت فراهنجاری را همین تنوع فرهنگی می­دانند. هر دو مدعای: «تحقق تنوع فرهنگی ارزش» و «دلالت آن بر تنوع واقعی و ثبوتی ارزش و نفی حقیقت مطلق، ثابت و فراگیر ارزشی» محل مناقشه است. فروکاهش اختلافات اقوام به آداب و رسوم، تلقی نادرست از روابط و ساختار پیچیده فرهنگ­ها، قابل حل­وفصل بودن اختلافات، احتمال خطا در ترجمه فرهنگی ارزش­ها، چندفرهنگی بودنِ افراد و مشکل تعلق هر فرد به چند فرهنگ در عین تعارض ارزش‌ها و نیز غلبه ارزش­های قشر حاکم بر فرودستان، ازجمله چالش­های اصل پذیرش تنوع فرهنگی است  که حاصل تأمل در آنها، به رسمیت نشناختن اختلافات رایج ارزشی نزد اقوام مختلف است؛ چراکه هم  به‌لحاظ شهودی، اختلافات قومی و فرهنگی بسیاری در بین انسان‌ها یافت می‌شود و هم این اختلافات با فرض یکسان بودن همه متغیرات، ازجمله اختلافات زبانی و عدم حل‌وفصل آنهاست و بیان فروض یادشده، تأثیری در حل مقدمه اول و رفع اختلافات توصیفی ندارد. گام دوم این استدلال و ابتنای نسبیت فراهنجاری بر نسبیت توصیفی نیز مدعایی بدون دلیل کافی و تنها قوت بخشیدن به یکی از احتمالات در مسأله است که این خود یک مغالطه شمرده می‌شود. به عبارت دیگر، پل‌زدن از مقام اثبات به مقام ثبوت، امری نادرست و استدلال از معلول به علت، دلیلی ضعیف بر مدعا شمرده می‌شود. بنابراین نسبیت توصیفی، دلیل تام و قانع­کننده­ای برای نسبیت فراهنجاری نیست.