نجف لک زایی
چکیده
«استقلال خواهى» که از شعارهاى اساسى انقلاب اسلامى ایران بود، داراى وجوه، سطوح،
ابعاد، مؤلفه ها و شاخص هاى متفاوتى است. از یک منظر مى توانیم دو سطح براى آن در نظر
بگیریم: سطح ذهنى ـ معنوى؛ سطح عینى ـ مادى. با این پیش فرض که فرهنگ، به معناى
مجموعه محتواى باطنى ما انسانها، سازنده رفتار و کردار ماست، مى توانیم ادعا کنیم که
رسیدن به «استقلال» در عرصه هاى فرهنگى، به معنایى که گفته شد، شرط لازم براى
دستیابى به «استقلال» در عرصه هاى اجتماعى، اقتصادى، نظامى و… است.
ابعاد، مؤلفه ها و شاخص هاى متفاوتى است. از یک منظر مى توانیم دو سطح براى آن در نظر
بگیریم: سطح ذهنى ـ معنوى؛ سطح عینى ـ مادى. با این پیش فرض که فرهنگ، به معناى
مجموعه محتواى باطنى ما انسانها، سازنده رفتار و کردار ماست، مى توانیم ادعا کنیم که
رسیدن به «استقلال» در عرصه هاى فرهنگى، به معنایى که گفته شد، شرط لازم براى
دستیابى به «استقلال» در عرصه هاى اجتماعى، اقتصادى، نظامى و… است.