اِليوت توريل
علىرضا شيخشعاعى
محققان، پژوهشگران، دانشمندان و نظريه پردازان عمدتا وقت خود را صرف تلاش براى درك پديده ها مى كنند؛ ساده تر بگوييم، آنان از اين راه هم امرار معاش مىكنند و هم هويت حرفهاى خود را تعريف مىكنند. آنان مجموعه خاصى از پديده ها را بررسى مىكنند و مىكوشند منسجمترين، مستحكمترين و منطقى ترين تبيينهاى ممكن را ارائه دهند و براى اين كار، داده هاى آمارى و ديگر اشكال اطلاعات را گردآورى مىكنند تا درك بهترى از پديده ها به دست آورند. سپس با در نظر داشتن دو قاعده كلى به بررسى داده ها مىپردازند: فراهم كردن شواهدى از اين دادهها براى تأييد تبيين هايشان و تغيير اين تبيينها وقتى به وسيله داده ها تأييد نشوند. كسانى كه با اين امور سروكار دارند، انسانهايى هستند كه در حوزه روانشناسى انسان را بررسى و تلاش مىكنند چگونگى كاركرد انسان (و در بسيارى موارد، موجودات ديگر) را تبيين كنند. در صورتى كه اين افراد روانشناسانى باشند كه با مطالعه و تبيينهاى اخلاق سروكار دارند، البته تلاش مىكنند كه چگونگى كاركرد انسانها (و غير انسانها) را در قلمروى كه به آن اخلاق مىگوييم، تبيين كنند. وانگهى چنين روانشناسانى اغلب سعى دارند قلمرو اخلاق را تعريف كنند و ويژگىهاى آن را مشخص سازند (ممكن است اين كار را خود، يا با تكيه بر فلاسفه اخلاق انجام دهند).