تفكر ، عواطف و فرآيندهاى تعامل اجتماعى در رشد اخلاقى

0
76

اِليوت توريل
على‏رضا شيخ‏شعاعى

محققان، پژوهشگران، دانشمندان و نظريه ‏پردازان عمدتا وقت خود را صرف تلاش براى درك پديده ‏ها مى كنند؛ ساده ‏تر بگوييم، آنان از اين راه هم امرار معاش مى‏كنند و هم هويت حرفه‏اى خود را تعريف مى‏كنند. آنان مجموعه خاصى از پديده‏ ها را بررسى مى‏كنند و مى‏كوشند منسجم‏ترين، مستحكم‏ترين و منطقى ‏ترين تبيين‏هاى ممكن را ارائه دهند و براى اين كار، داده ‏هاى آمارى و ديگر اشكال اطلاعات را گردآورى مى‏كنند تا درك بهترى از پديده ‏ها به دست آورند. سپس با در نظر داشتن دو قاعده كلى به بررسى داده ‏ها مى‏پردازند: فراهم كردن شواهدى از اين داده‏ها براى تأييد تبيين ‏هايشان و تغيير اين تبيين‏ها وقتى به ‏وسيله داده ‏ها تأييد نشوند. كسانى كه با اين امور سروكار دارند، انسان‏هايى هستند كه در حوزه روان‏شناسى انسان را بررسى و تلاش مى‏كنند چگونگى كاركرد انسان (و در بسيارى موارد، موجودات ديگر) را تبيين كنند. در صورتى كه اين افراد روان‏شناسانى باشند كه با مطالعه و تبيين‏هاى اخلاق سروكار دارند، البته تلاش مى‏كنند كه چگونگى كاركرد انسان‏ها (و غير انسان‏ها) را در قلمروى كه به آن اخلاق مى‏گوييم، تبيين كنند. وانگهى چنين روان‏شناسانى اغلب سعى دارند قلمرو اخلاق را تعريف كنند و ويژگى‏هاى آن را مشخص سازند (ممكن است اين كار را خود، يا با تكيه بر فلاسفه اخلاق انجام دهند).