تواضع، صفت ارزشمند مردان الهی است به ویژه برای کسانی که الگو و پیشوای مردمند. تواضع در برابر بندگان خوب و انسانهای ستمدیده، نوعی جوانمردی، صبر و شجاعت است؛ اما در مقابل مستکبران و کافران نشانهی ذلّت است. قرآن کریم تکبر بیجا را سرزنش و تواضع را سفارش میکند و میفرماید: بندگان خدای رحمان کسانیاند که در روی زمین به نرمی گام برمیدارند. امام حسین(ع) دارای این صفت ارزشمند قرآنی بودند.
«مَسعده» گوید: امام حسین(ع) فقیرانی را دیدند که گلیم خود را پهن کرده بودند و غذا میخوردند. آنها حضرت را دعوت کردند. امامحسین(ع) به زانو نشستند و با آنان غذا خوردند و سپس فقیران را به منزل خود دعوت کردند. آنان بلند شدند و همراه حضرت به منزل او آمدند. امام حسین(ع) به کنیز خود فرمودند: «آنچه را ذخیره کردی بیرون بیاور.»
از دیگر صفات کریمهی اخلاقی حضرت، سخاوت است. سخاوت، نشانهی ایمان و شخصیت والای انسانی است. امام حسین(ع) اسوهی سخاوت بودند.
نقل کردهاند: گدایی، میان کوچههای مدینه گدایی میکرد به در خانهی امام رسید. در را کوبید و گفت: ناامید برنمیگردد امروز آن کسی که به تو امیدوار باشد و در خانهی تو را بزند، تو صاحب و معدن بخشش هستی و پدرت کُشندهی فاسقان بود.
و در روایتی دیگر گفتهاند: امام حسین(ع) مشغول نماز بودند: نماز را به جا آوردند و عربی را دیدند که تنگدست است. حضرت برگشتند و قنبر را صدا زدند و فرمودند: از پول خرجی ما چقدر مانده است. قنبر گفت: 200 درهم. شما فرمودید آن را در بین اهلبیت تقسیم کنم. حضرت فرمودند: آن را بیاور. کسی آمده که نیازش به این پول، از اهلبیت سزاوارتر است. مرد عرب پول را گرفت و رفت و گفت: خداوند داناتر است و میداند رسالت خود را، نزد چه کسی قرار دهد.
امر به معروف و نهی از منکر:
امر به معروف و نهی از منکر موجب تحقق ارزشها و نابودی صفات زشت و پلید است. امام حسین(ع) قیام خودشان را اصلاحطلبی و امر به معروف و نهی از منکر معرفی و بارها یزیدیان را نصیحت کردند. در روز عاشورا بعد از شهادت یارانش، سرشان را به آسمان بلند کردند و گفتند: «خدایا تو شاهدی که با پسر پیغمبر تو چه میکنند.»
حضرت پس از شهادت طفل شیرخوار خود دست مبارک خود را زیر گلوی او گرفتند، وقتی دستش پر از خون شد آن را به طرف آسمان پاشیدند و گفتند: آنچه که این مصیبت را بر من آسان میکند، این است که این مصیبت در نزد خداوند واقع میشود.
در کمان تیری نهاده حرمله
اوفتاد اندر ملائک غُلغله
جست چون تیر از کمانِ شوم او
پَرزَنان بنشست بر حلقوم او
شه کشید آن تیر و گفت ای داورم
داوری خواه از گروه کافرم
نیست این نوباوة پیغمبرت
از فعیل ناقه کمتر در بَرت
منبع: روزنامه اطلاعات ۱۳۸۹/۹/۲۷
نویسنده : جمیله مهدوی نیا