پیامبر(ص) و حقوق بشردوستانه
پژوهشکده تحقیقات اسلامی
فصلنامه پیام، شمار؛ ۷۹/صفحه ۸
چکیده
حقوق بشردوستانه بین المللی (Humanitarian International Law) مجموعه قوانین و مقرراتی است درباره حقوق انسانها، اعم از نظامیان و غیرنظامیان، در زمان جنگ. این مجموعه که در مخاصمات مسلحانه بین المللی کاربرد دارد، در کنوانسیونهای چهارگانه ۱۹۴۹ ژنو و دو پروتکل الحاقی ۱۹۷۷ تصویب شد. به رغم تدوین این قوانین و مقررات در دوران معاصر، خاستگاه آن را باید ادیان الهی به ویژه اسلام دانست. بیش از چهارده قرن پیش، آخرین پیامبر الهی، حضرت محمد بن عبد الله (ص) در سیره گفتاری و رفتاری خود برخی رفتارها را در جنگ ممنوع اعلام فرمود. این رفتارها عبارت اند از: کشتن غیرنظامیان، مثله کردن، کشتن فرستاده دشمن، کاربرد سلاحهای کشتار جمعی، خیانت ورزی و پیمان شکنی، قتل و شکنجه اسیران جنگی. فقیهان با استناد به سیره آن حضرت و ادله دیگر، این رفتارها را حرام دانسته اند. کلید واژه ها: پیامبر اکرم (ص)، جهاد، جنگ، حقوق بشر دوستانه
مقدمه
جنگ پدیده ای است که از گذشته بسیار دور تا امروز کم و بیش وجود داشته است. بیشتر جنگها ماهیتی تجاوزگرایانه داشته و کمتر، عادلانه بوده اند. دسته نخست برای گسترش سلطه، فتح سرزمین، کسب منافع مادی و کشتار انسانهای بی گناه به راه افتاده اند، و دسته
اخیر برای مقابله با سلطه گری و دفاع از آیین و شرف و جان و مال و ناموس و سرزمین قامت برافراشته اند. بانیان جنگهای تجاوزگرایانه غالبا جز درنده خویی و وحشیگری، آداب و ترتیب دیگری نمی جویند، و برای چنگ زدن به خواسته های نامشروع خود، به هر شیوه و رفتار غیر انسانی تن می دهند.
برای فرو نشاندن آتش جنگهای ضد انسانی، تلاشهای بسیاری در طول تاریخ صورت پذیرفته که جهت گیری آنها دو چیز بوده است؛ نخست اینکه جنگ تحت ضابطه و قانون در آمده، به سوی جنگ عادلانه و مشروع سوق یابد. دیگر اینکه ساحت جنگ از شیوه های غیر انسانی و به کارگیری سلاحهای انهدام جمعی و حمله به مناطق مسکونی و کشتار غیر نظامیان و قتل و شکنجه اسیران جنگی پاک گردد. نتیجه این تلاشها، وضع قوانین و مقررات بین المللی درباره جنگ است که از آن به «حقوق مخاصمات مسلحانه بین المللی» یا «حقوق جنگ» تعبیر می شود. بخشی از این حقوق درباره حقوق انسانها در جنگ است که به «حقوق بشر دوستانه بین المللی» یا «حقوق در جنگه شهره است. اما باید این حقیقت تلخ را یادآور شد که به رغم این قوانین و مقررات و بعضا با تفسیر نادرست و خودخواهانه همین قوانین و مقررات، هنوز هم جنگهای تجاوزگرایانه بسیاری رخ می دهد که انسانهای بیگناه فراوانی را در کام نیستی فرو می برد و جهان همچنان شاهد پایمال شدن بی حد و حساب حقوق انسانی در جنگهاست.)
سرآغاز تدوین حقوق بشر دوستانه بین المللی – به عنوان بخشی از حقوق بین الملل عمومی ناظر بر استفاده از نیروی مسلح و رفتار با افراد در جریان نبرد مسلحانه با هدف کاهش مصائب افراد در جنگ – به نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی باز می گردد.
از این پس تلاش در این باره ادامه یافت تا اینکه در حدود یک قرن بعد در سال ۱۹۴۹ چهار کنوانسیون درباره مجروحان و بیماران میدان جنگ، مجروحان، بیماران و آسیب دیدگان در دریا، اسرای جنگی، و حمایت از غیر نظامیان تصویب شد. در سال ۱۹۷۷ دو پروتکل، یکی درباره نبرد مسلحانه بین المللی و دیگری درباره نبرد مسلحانه غیر بین المللی (داخلی) کنوانسیونهای چهارگانه را تکمیل کرد. پیش تر، پروتکل سال ۱۹۲۵ ژنو کاربرد گازهای خفه کننده، سمی یا دیگر گازها، مایعات، مواد یا وسایل مشابه و روشهای باکتریولوژیک (بیولوژیک) را در جنگ ممنوع کرده بود. بر اساس کنوانسیون
سال ۱۹۷۲، سلاحهای سمی و باکتریولوژیک تنها ابزار جنگی هستند که تولید، تملک و کاربرد آنها در حقوق بین الملل غیر قانونی است. آخرین مورد الحاقی به فهرست سلاحهای ممنوع، مبتنی بر کنوانسیون سال ۱۹۸۰ (آماده برای امضا در سال ۱۹۸۱)، در خصوص ممنوعیت ها و محدودیت های کاربرد برخی سلاحهای متعارف، از جمله استفاده بدون تبعیض از مینهای زمینی، تله های انفجاری، و بمبهای زمانی، و نیز استفاده از سلاحهای آتش زا علیه جمعیت غیرنظامی است.۲
به رغم شکل گیری حقوق بشر دوستانه بین المللی در صد و پنجاه سال اخیر، ریشه آن را باید در ادیان الهی به ویژه اسلام جست و جو کرد.
قرنها پیش، اسلام با تشريع قوانین و مقرراتی، جنگ تجاوزگرایانه را با هدف سلطه طلبی و کسب قدرت، کشورگشایی و فتح سرزمین، کسب منافع مادی و به دست آوردن غنیمت و تحمیل عقیده ممنوع کرده است. اسلام با وجود آنکه جهاد را به عنوان جنگی مقدس، عادلانه، با ماهیتی دفاعی، و با هدف برچیدن حاکمیت شرک، از میان برداشتن موانع دعوت، نابودی ستم و نجات مستضعفان و دفاع از کیان و جان و مال و ناموس مسلمانان مشروع می شمارد، بر رعایت حقوق انسانی در آن تأکید می ورزد. خدای متعال در آیه ۱۹۰ سوره بقره از مؤمنان می خواهد که با کسانی بجنگند که با آنها می جنگند و از تعدی و تجاوز یعنی نبرد با کسانی که سر جنگ ندارند یا از نیروهای نظامی دشمن نیستند، بپرهیزند. در آیه دیگر، مؤمنان را از اینکه دشمنی با گروهی، آنان را به ستم و ترک عدالت بکشاند، بر حذر می دارد. افزون بر آیات، در سیره رسول خدا(ص) و امامان معصوم (ع) نیز بر رعایت حقوق بشردوستانه تأکید شده است. پرسشی که این نوشتار در پی دادن پاسخ به آن است، این است که مصادیق حقوق بشر دوستانه در سیره نظری و عملی پیامبر اکرم (ص) چیست؟
* * *
قرآن کریم چند ویژگی برای رسول خدا(ص) بر می شمارد که نشان می دهد که آن حضرت تا چه اندازه به هدایت و سعادت بشر اهمیت می داده است. از نظر قرآن کریم، رسول خدا(ص) دارای خویی والا است، وجودش برای جهانیان رحمت است، بر او دشوار است که انسانها در رنج بیفتند، آزمند هدایت و سعادت بشر است، نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است، از اینکه مشرکان ایمان نمی آورند، نزدیک است که جان خود را تباه سازد،
نرمخویی و پر مهری اش، به برکت رحمت الهی است و اگر تندخو و سخت دل می بود، مردمان از گرد او پراکنده می شدند.*
طبیعتا شخصیتی با ویژگی های یاد شده نه تنها به حقوق انسانی در جنگ بی اعتنا نبوده، بلکه بیشترین اهمیت را می داده است. در روایت آمده است که هر گاه رسول خدا(ص) قصد اعزام سریهای را داشت، فرمانده و نیروها را نزد خود می نشاند و به پرهیز از برخی رفتارها ملزم می کرد. بخش عمده این الزامات، حقوق بشر دوستانه است. از این رو، از این الزامات می توان با عنوان «منشور حقوق بشر دوستانه اسلامی» یاد کرد. اینک به بیان مصادیق حقوق بشر دوستانه در سیره نظری و عملی پیامبر اکرم (ص) می پردازیم
١. ممنوعیت کشتن غیرنظامیان
پیامبر اکرم (ص) به صراحت، کشتن زنان، کودکان، کهنسالان، رهبانان و صومعه نشینان را در جنگ ممنوع کرده است:
ولا تقتلوا شيخة فاټية و لا صبيا ولا إشر
کهنسالان، کودکان و زنان را نکشید.
ولا تقتلوا وليدة و لا ميلا في شايق
کودکان، و کسانی که در بلندی (کوه) عزلت گزیده اند (ساکنان دیرها) را نکشید.
فقاتلوا عدو الله و عدوكم بالشام و ستجدون فيها رجالا في الصوامع مغلي الشاش تلا تضوا لهم.. لا تثل إمرأة ولا صغيرة زعة و كبيرة فانية
۱۲ با دشمن خدا و دشمن خودتان در شام بجنگید. در آنجا مردانی را می بینید که در صومعه ها زندگی می کنند و از مردم کناره گرفته اند. متعرض آنان نشوید…. زنان، کودکان و کهنسالان را نکشید. ألوا المشركين و أشتيوا شيوخهم و صبيائهم ۱۳
مشرکان را بکشید و کهنسالان و کودکانشان را زنده نگه دارید. رسول خدا(ص) هر گاه در میدان نبرد با کشته زنی برخورد می کرد، علت کشته شدنش را جویا می شد. در یکی از جنگها بر زن مقتولی گذشت و فرمود: «این زن را چه کسی کشته؟» مردی گفت: ای رسول خدا، من کشتم. حضرت علت را جویا شد و مرد گفت: این
زن با من گلاویز شد تا شمشیرم را بگیرد، حضرت سکوت فرمود.۱۴ پیامبر (ص) همچنین در جنگ بنی قریظه بر سر کشته زنی ایستاد و فرمود: «چرا این زن با آنکه نمی جنگیده، کشته شده است؟» ۱۵
فقیهان با استناد به روایات پیش گفته، کشتن زنان و کودکان را در جنگ حرام می دانند. به گفته بیشتر آنان، حتی اگر زنان و کودکان، نیروهای نظامی را یاری کنند نیز این حکم جاری است. ۱۶ فقیهان همچنین افزون بر جایز ندانستن کشتن کهنسالان با استفاده از این روایات، نابینایان و زمینگیران را به کهنسالان ملحق کرده، کشتن آنان را نیز جایز نشمرده اند.۱۷ فقیهان از سیره عملی پیش گفته پیامبر اکرم (ص) در برخورد با کشته های زنان در میدان نبرد نیز استفاده کرده اند که حرمت کشتن زنان هنگامی که سلاح به دست گرفته و با مسلمانان بجنگند، برداشته می شود.۱۸
٢. ممنوعیت مثله کردن
پیامبر اکرم (ص) به هنگام اعزام سریه ها، به مجاهدان مسلمان می فرمود:
لا تثلوا۱۹
دشمن را مثله نکنید. همچنین حضرت علی (ع) نقل می کند که پیامبر (ص) فرمود:
إياكم والمثلة ولو بالكلب العقور
از مثله کردن بپرهیزید، هر چند درباره سگ گزنده باشد. ی به اتفاق همه فقيهان، مثله کردن افراد دشمن در حال جنگ حرام است. مستند فقیهان در این حکم، روایات یاد شده است. نویسنده جواهر الكلام از این روایات و بیشتر فتاوای فقيهان استفاده کرده که مثله کردن چه در حال جنگ یا غیر آن و چه پس از مرگ یا پیش از آن حرام است. وی همچنین معتقد است که در حرمت مثله کردن، فرقی نیست میان اینکه دشمن، مسلمانان را مثله کرده باشد یا نکرده باشد، زیرا هر چند آیه «و الحرمات قصاص» (بقره، آیه ۱۹۰)، قصاص را در مثله کردن جایز میشمارد، اما روایات و فتاوای مزبور به
طور مطلق این کار را حرام و ممنوع دانسته اند. از این رو، مثله کردن افراد دشمن، چه زنده و چه کشته، در حال جنگ یا غیر آن، ابتدائا یا برای مقابله به مثل حرام است.
٣. ممنوعیت کشتن فرستاده دشمن
ابن مسعود نقل می کند که دو نفر به عنوان فرستاده مسیلمه كذاب به حضور پیامبر اکرم (ص) آمدند. حضرت به آن دو فرمود: «شهادت دهید که من رسول خدایم» گفتند: شهادت می دهیم که مسیلمه، پیامبر است. رسول خدا فرمود: «اگر بنا بود پیکی را بکشم، گردن شما را می زدم».۲۳ امام صادق (ع) نیز نقل می کند که پیامبر فرمود:
لا يقتل الوش۲۴
فرستادههای دشمن کشته نمی شوند. فقیهان با استناد به این روایات، کشتن پیک و فرستاده دشمن را حرام دانسته اند. ۲۵
۴. ممنوعیت کاربرد سلاحهای کشتار جمعی
در روایتی امام صادق (ع) از حضرت علی (ع) نقل می کند:
تهی رسول الله (ص) أن يلق السم في بلاد المشركين
رسول خدا از افکندن سم در شهرهای مشرکان نهی فرموده است. بسیاری از فقیهان با استناد به این روایت، کاربرد سم را در جنگ حرام دانسته اند. ۲۷ برخی نیز با این استدلال که سند این روایت مخدوش و از رساندن حرمت ناتوان است، کاربرد سم را در جنگ مکروه شمرده اند. ففيهان قائل به حرمت پاسخ داده اند که «سکونی»، راوی این روایت، مقبول الروایه است و حتی بر عمل به اخبار وی اجماع وجود دارد. ۲۹
امریکا و علوم انسانی و مطالعات فرم برخی گفته اند: «روایت سکونی در نهی از کاربرد سم در شهرهای مشرکان ظهور دارد، زیرا غالبا به کشته شدن کودکان، زنان، کهنسالان و نیز مسلمانانی که در این شهرها زندگی می کنند و دیگر کسانی که کشتن آنها ممنوع است، می انجامد، اما از این روایت استفاده نمی شود که کاربرد سم برای کشتن کفاری که میتوان با انواع قتلها آنها را کشت (نظامیان و مقاتلين) جایز نیست». نویسنده جواهر الكلام پس از نقل این قول . که در صدد اثبات جواز استفاده از سم در میدان نبرد بر ضد مقاتلين و حرمت استفاده از آن در شهرهای کفار است . این نظر را تقویت می کند که کاربرد سم در شهرهای مشرکان (مناطق مسکونی) حتى اگر فتح متوقف بر آن باشد حرام است، زیرا خبر سکونی مطلق است.
از مجموع آنچه گفته شد، سه مطلب به دست می آید:
یک . کاربرد سم در شهرها و مناطق مسکونی جایز نیست، زیرا به کشته شدن غیر نظامیان منجر می شود و چنان که پیش از این گفته شد، کشتن غیرنظامیان حرام است روایت سکونی در حرمت استفاده از سم در شهرهای مشرکان (بلاد المشرکین) ظهور دارد و به گفته نویسنده جواهر الكلام این حرمت مطلق است. از این رو، کاربرد سم به هیچ وجه در شهرها جایز نیست، هر چند فتح متوقف بر آن باشد.
دو – با ظهور روایت سکونی در حرمت کاربرد سم در شهرها و مناطق مسکونی، از این روایت نمی توان حرمت کاربرد آن را در جبهه جنگ و بر ضد نظامیان استفاده کرد، و چون کشتن مقاتلين (کافران حربی) در جنگ جایز است، اگر شک کنیم که کشتن آنها باسم جایز است یا نه، اصل بر جواز است، به ویژه اگر از این سلاح استفاده کنند. البته چنان که برخی فقیهان تصریح کردهاند، کاربرد سم در جبهه جنگ اگر به هر دلیلی به کشته شدن غیر نظامیان منجر شود، جایز نیست. همچنین اگر مسلمانان معاهدهای بین المللی مبنی بر ممنوعیت کاربرد سلاحهای کشتار جمعی را بپذیرند، از باب وجوب پایبندی به تعهدات نیز استفاده از این سلاحها مجاز نخواهد بود.
سه – از اینکه نویسنده جواهر الكلام دلیل حرمت کاربرد سم را مطلق میداند و استفاده از سم را حتی اگر فتح هم متوقف بر آن باشد جایز نمی داند، می توان دریافت که وی کاربرد سم را از باب مقابله به مثل هم جایز نمی شمارد.
در پایان این بحث باید یادآور شد که اگر بپذیریم سم – که امروزه در شکل سلاح شیمیایی ظهور یافته به مصداقی از سلاحهای کشتار جمعی است، می توان حکم کاربرد آن را به سایر سلاحهای کشتار جمعی به مانند سلاحهای هسته ای و میکروبی – تسری داد. امروزه کاربرد سلاحهای کشتار جمعی به دلیل داشتن قدرت تخریبی زیاد و به جای گذاشتن آثار بسیار خطرناک زیست محیطی که سالها پس از به کارگیری آنها ادامه دارد . و با توجه به محدود نبودن جبهه نبرد به دژهای نظامی یا بیابانهای اطراف شهرها و سرایت آتش جنگ به شهرها و مناطق مسکونی، غالبا به کشته شدن یا آسیب دیدن غیر نظامیان می انجامد. از این رو، قول به حرمت کاربرد سلاحهای کشتار جمعی به طور مطلق، چه در شهرها و چه در جبهه جنگ، بعید نیست.
۵. ممنوعیت خیانت ورزی و پیمان شکنی
از جمله مواردی که پیامبر اکرم (ص) خطاب به نیروهای اعزامی برای نبرد می فرمود، این بود:
لا تندرو ۳۰ |
خیانت نورزید! غذر در لغت به معنای خیانت ورزی و پیمان شکنی است. به گفته برخی فقیهان، غدر آن است که به افراد دشمن امان دهند، اما غافلگیرانه آنها را از پا در آوردند.۳۲گذشته از این معنا – که ظاهرا بیان یکی از مصادیق غدر است به همه فقیهان با استناد به روایت پیش گفته و ادله دیگر، غدر را حرام می دانند.۳۳
شایان یادآوری است که غدر با خدعه و فريب تفاوت دارد. خدعه، خواه با گفتار و پخش اخبار نادرست باشد یا با رفتار، تاکتیکی است برای گمراه کردن و به اشتباه انداختن دشمن درباره هدف نیروی خودی. همه فقیهان با استناد به روایت مشهور نبوی «الحزب ځذعة»، فریب را در جنگ جایز می دانند. ۳۴ در حقوق مخاصمات مسلحانه بین المللی نیز خیانت ورزی، ممنوع و فریب، مشروع شمرده شده است.۳۵
۶. ممنوعیت قتل و شکنجه اسیران جنگی پس از پیروزی
مسلمانان در جنگ بدر و اسیر کردن هفتاد تن از مشرکان قریش، پیامبر اکرم (ص) اسیران را میان اصحابش پراکنده ساخت و فرمود: إستؤصؤ ابالأشاری خيرا ۳
با اسیران به نیکی رفتار کنید. . اصحاب این فرمان را به خوبی اطاعت کردند و حتی اسیران را در غذا بر خود مقدم داشتند. ابو عزير بن عمير، برادر مضعب بن عمير و یکی از اسرای جنگ بدر، می گوید: «من در میان طایفه ای از انصار بودم و چون خوراک روز یا شب را می آوردند، نان خود را به من می دادند و خود به خرما قناعت می کردند، حتی اگر به علت شرم نان خود را پس می دادم، باز به من بر می گرداندند و دست به آن نمی زدند».۳۷ ابو العاص بن ربیع، یکی دیگر از اسیران بدر، می گوید: «با گروهی از انصار بودم. خدا پاداش خیر به آنان بدهد. به هنگام غذا
خوردن در روز یا شب، خود خرما می خوردند و نان را به من می دادند، زیراناني كم به همراه داشتند و خرما توشه آنان بوده.۳۸ دیگری اضافه می کند: «حتی خود پیاده می رفتند و ما را سواره می بردند».۳۹
پیامبر اکرم (ص) درباره کسانی این گونه سفارش فرمود که او را در مکه بسیار آزار داده و از دیار خویش بیرون کرده بودند.
در جنگ بدر، پیامبر اکرم (ص) در پاسخ به عمر که از ایشان خواست دندانهای پیشین یکی از اسرا به نام شهيل بن عمرو را بکند تا دیگر نتواند علیه آن حضرت سخن بگوید، فرمود:
لا أمل به تل الله بي و إن كنت تبيأ۴۰
او را مثله نمیکنم که خدا مرا مثله خواهد کرد، گرچه پیامبرما پس از خیانت ورزی و پیمان شکنی بنی قریظه در تحریک مشرکان قریش برای برافروختن آتش جنگ احزاب، پیامبر اکرم (ص) بیدرنگ پس از پایان این جنگ با فرمان خدای متعال عازم نبرد با آنان شد. یهودیان پس از چندین روز محاصره، سرانجام تسلیم و حاضر شدند به حکم سعد بن معاذ تن دهند. سعد بر اساس تورات حکم کرد که مردانشان – به جرم خیانت ورزی – کشته شوند. پیامبر (ص) در خلال اجرای این حکم که در روزی تابستانی به ظهر کشیده شده بود، فرمود: «با اسیران به نیکی رفتار کنید و استراحتشان دهید و آب بنوشانید.. گرمای خورشید و گرمای سلاح را با هم علیه آنان جمع نکنید».۴۱
پس از اسیر شدن مشرکان در جنگ حنین، پیامبر (ص) ندا داد که اسیری از هوازن کشته نشود، و چون به آن حضرت خبر رسید که یکی از اسیران به نام ابن اکوع -که قبيلة هذيل او را در ایام فتح مکه برای کسب خبر از پیامبر فرستاده بود . به گفته عمر و به دست یک انصاری کشته شده، فرمود: «مگر به شما فرمان ندادم که اسیری را نکشید؟؟؟ پس از ابن اکوع، اسیر دیگری به نام جمیل بن عمر به دست انصار کشته شد. پیامبر اکرم (ص) خشمگین شد و به انصار پیغام داد: «چرا او را کشتید، در حالی که فرستاده من نزد شما پیغام آورد که اسیری رانکشید؟». گفتند: ما به قول عمر او را کشتیم. پیامبر (ص) روی گرداند تا اینکه عمير بن وهب درباره گذشت از این ماجرا، با او سخن گفت. در همین جنگ بود که پیامبر اکرم (ص) بزرگوارانه اسيران هوازن را بدون گرفتن سربها آزاد فرمود. همچنین در این جنگ فرمان داد که به همه اسیران لباس بپوشانند.۴۵
بنا به قول مشهور، کشتن اسیرانی که پس از پایان جنگ به اسارت درآمده اند، جایز نیست. ۴۶ به تصریح آیه ۴ سوره محمد(ص) این اسیران یا با منت آزاد می شوند یا با گرفتن سربها. همچنین دادن غذا و آب به اسیر واجب است، هر چند اسیری که به دلیل خیانت ورزی – باید کشته شود.۴۷
نتیجه گیری
آنچه پیامبر اکرم (ص) در ۱۴ قرن پیش درباره حقوق انسانی در جنگ بیان فرموده، اساس و شالوده قوانین و مقرراتی است که امروزه به حقوق بشر دوستانه بین المللی موسوم است. لزوم تمایز میان نظامیان و غیرنظامیان و خودداری از حمله نظامی به غیر نظامیان و کشتار آنان، پرهیز از شکنجه و تحقیر دشمن – که مثله کردن نماد بارز آن است -، مصونیت جانی نماینده و فرستاده دشمن، نامحدود نبودن استفاده از سلاح، و ممنوعیت کاربرد سلاحهای کشتار جمعی، پرهیز از خیانت ورزی و پیمان شکنی و ممنوعیت قتل و شکنجه اسیران جنگی که اساس حقوق بشر دوستانه بین المللی امروزی است، ترجمان سخنان نورانی و رفتار انسانی رسول خدا(ص) است. احکام اسلامی در زمینه حقوق انسانی در جنگ – که بخش زیادی از آن مستند به سیره رسول خدا(ص) است . امروز هم زنده و پویاست و با اجتهاد فقیهان چیره دست می تواند کاستی های حقوق بشر دوستانه را برطرف کند.
پیامبر (ص) و حقوق بشردوستانه صفحه ۱۷
پی نوشتها:
فرهنگ حقوق بین الملل، رابرت بلد سو – بوسلاو بوسچک، ترجمه و تحقیق علیرضا پارسا، ص ۴۵۵ – ۴۵۸، نشر نومس، چاپ اول، ۱۳۷۵.
بار بار کیا اور اسی اور اسی ۲. همان، ص ۴۷۹. ۴۸۱. ۳: مائده (۵)، آیه ۸ ۴. قلم (۶۸)، آیه ۴. ها انبیاء (۲۱)، آیه ۱۰۷. و توبه (۹)، آیه ۱۲۸. ۷. شعراء (۲۶)، آیه ۳. A آل عمران (3)، آیه ۱۵۹. ۹. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۱۱، ص ۴۳ – ۴۴، مكتبة الاسلامیه، چاپ پنجم، بیتا. ۱۰. همان، ص ۴۳.
۱۱. همان. ۱۲. بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، ج ۲۱، ص ۶۰، دار الكتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۳. ۱۳. وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص
۴۸. ۱۴. مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، علی بن ابی بکر هیثمی، ج ۵، ص ۳۱۶، دارالکتب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۲ق. ۱۵. جواهر الكلام، محمد حسن نجفی، ج ۲۱، ص ۷۵ (به نقل از سنن بیهقی، ج ۹، ص ۹۱)، دار احیاء التراث العربی،
چاپ هفتم، ۱۹۸۱ من ۱۶. همان، ص ۷۳. ۱۷. همان، ص ۷۶. ۱۸. همان، ص ۷۵. ۱۹. وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۳. ۲۰. نهج البلاغه، ترجمه محمد مهدی فولادوند، نامه ۴۷. ۲۱. جواهر الكلام، ج ۲، ص
۷۷. ۲۲. همان، ص ۷۸. ۲۳. مجمع الزوائد، ج ۵ ص ۳۱۴. ۲۴. بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۳۱. ۲۵. جواهر الكلام، ج ۲۱، ص ۷۷. ۲۶. وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۶. ۲۷. ر. ک: سلسلة الينابيع الفقهيه، علی اصغر مروارید، ج ۹، ص ۵۱ (النهایه، شیخ طوسی)؛ ص ۱۵۲ (الغنية، حمزة بن
على بن زهره)؛ ص ۱۶۰ (الوسیله، ابن حمزه طوسی)؛ ص ۱۷۸ (السرائر، ابن ادریس حلی)؛ ص ۲۲۷ (المختصر النافع، محقق حلی) و ج ۳۱، ص ۲۲۳ (الدروس الشرعیه، شهید اول)، مؤسسة فقه الشيعة، الدار الاسلامیه، چاپ
اول، ۱۴۱۰ ق. ۲۸. ر.ک: ریاض المسائل، سید علی طباطبائی، ج ۷، ص ۵۰۴، مؤسسه آل البيت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۴ق؛ مسالک
الافهام، شهید ثانی، ج ۳، ص ۲۵، مؤسسة المعارف الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، تذكرة الفقهاء، علامه حلی،
ج 9، ص ۷۰، مؤسسه آل البيت (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۹ق. ۲۹. جواهر الكلام، ج ۲۱، ص ۶۸
بر اشعاری از است ۳۰. همان.
پی ۳۱. وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۳. ۳۲. ر.ک: مسالک الافهام، ج ۳، ص ۲۷؛ جامع المقاصد، محقق کرکی، ج ۳، ص ۵۰۸، مؤسسة آل البيت (ع) چاپ اول،
۱۴۰۸ق. ۳۳. جواهر الكلام، ج ۲۱، ص ۷۸ ۳۴. همان، ص ۷۹. ۳۵. ر.ک: فرهنگ حقوق بین الملل، ص ۴۷۷. ۳۶. تاریخ طبری، محمد بن جریر طبری، ج ۲، ص ۱۵۹، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیتا. ۳۷. تاریخ پیامبر اسلام، محمد ابراهیم آیتی، ص ۲۵۲، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۱.
۳۸. تاريخ مدينة دمشق، علی بن الحسن ابن هبة الله شافعی، ج ۷، ص ۹، دار الفكر، چاپ اول، ۱۴۱۹ق. ۳۹. همان ۴۰. تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۶۲. ۴۱. کتاب المغازی، محمد بن عمر بن واقدی، ج ۲، ص ۵۱۴، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق. ۴۲. مصنفات شیخ مفید، ج ۱۱، ص ۱۴۴ (الارشاد)، المؤتمر العالمي لالفية الشيخ المفيد، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. ۴۳. همان، ص ۱۴۵. ۴۴. کتاب المغازی، ج ۲، ص
۹۴۹- ۹۵۳. ۴۵. همان، ص ۹۵۴. | ۴۶. جواهر الكلام، ج ۲۱، ص ۱۲۶-۱۲۷ و ۱۲۹. ۴۷. همان، ص ۱۳۰.