مطابق آیه شریفه «والذین هم عن اللغو معرضون»(مؤمنون/3)، اهل ایمان از هر گونه کار لغو و بیهوده اجتناب دارند و از لحظه لحظه عمر خویش در جهت کسب ذخایر اخروی و تکامل و رشد روحی و اخلاقی و ارتقای مقام علم و دانش خویش استفاده میکنند و هرگز نمیگذارند عمرشان که نعمت عظیم الهی است، بیفایده از دست برود. پیامبر اکرم (ص) در توصیف اهل ایمان، به امیرالمؤمنین علی (ع) میفرماید: «مشغول وقته؛ از نشانههای مؤمن گذراندن وقتش به کارهای نیکوست»(1). اهل ایمان عمر خود را صرف حضور در هر مجلس و محفلی نمیکنند، بلکه از شرکت در مجالس لغو و بیهوده، که در آن معصیت الهی میشود، اجتناب میکنند. پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «لا ینبغی المؤمن ان یجلس مجلسا یعصی الله فیه و هو لا یقدر علی تغیره؛ شایسته و جایز نیست مؤمن در مجالس گناه حاضر شود در حالی که توانایی بر ترک گناه آن مجلس را ندارد»(2). مؤمن نه تنها عمر خویش را صرف امور باطل و بیفایده و هلاکتآمیز نمیکند، بلکه از عمر خویش در جهت ارتقای مقام روحی و خودسازی و کسب فضایل ارزشمند دینی و الهی استفاده میکند و پیوسته حرکتی رو به رشد و تکامل دارد. قرآن کریم می فرماید: «انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا و علی ربهم یتوکلون؛ مؤمنان تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده میشود آنها به خاطر احساس مسئولیت در پیشگاهش ترسان میگردند، آیات خدا که بر ایشان خوانده میشود بر ایمانشان افزوده میگردد و ایشان بر پروردگار خویش توکل میکنند»(انفال/2).
در آیه شریفه «و سارعوا الی مغفره من ربکم و جنه عرضها السموات و الارض…؛ بشتابید به سوی مغفرت و آمرزش پروردگارتان و بهشتی که پهنای آن به اندازه آسمانها و زمین است»(آلعمران/133)، خداوند در کارهای خیر مردم را به شتاب و مسابقه دعوت کرده و میفرماید: «واستبقوا الخیرات؛ در کارهای نیک از یکدیگر پیشی بگیرید»(بقره/148). شتاب در انجام کار خیر بدین معناست که انسان نباید فرصتهای نیکو را از دست بدهد، بلکه باید تلاش کند از لحظه لحظه عمر گرانقدر خویش نهایت بهره اخروی را ببرد. از رسول خدا (ص) چنین نقل شده است: «من فتح له باب خیر فلینتهزه فانه لا یدری متی یغلق عنه؛ کسی که درِ خیری به رویش گشوده شد باید آن را غنیمت شمرد، زیرا نمیداند چه زمانی این در به روی او بسته خواهد شد»(3). در روایتی از امیرالمؤمنین علی (ع) آمده است: «الفرصه سریعه الفوت و بطیئه العود؛ فرصت زود از دست میرود و دیر برمیگردد»(4). در بیان دیگر از آن حضرت آمده است: «بیگمان فرصتها همانند ابرهای زودگذر میگذرند، پس هر گاه فرصتی در انجام کارهای خیر بدست آوردید آن را غنیمت شمرده و از آن خوب بهرهبرداری کنید»(5). نکته ظریفی که در این بیان حضرت وجود دارد آن است که حضرت، گذر عمر و از دست رفتن فرصتها را به حرکت ابر تشبیه فرمودهاند، هنگامی که انسان به ابرها نظاره میکند چنین گمان میبرد که آنها ثابتاند یا با سرعت کمی در حال حرکتند، در حالی که آنها با سرعت بسیار بالایی در حال گذر هستند، عمر انسان نیز این گونه است، چه بسا بسیاری از مردم از گذران عمر خویش غافلند و گمان میکنند که فرصتهای پیش آمده برای آنها، باقی خواهند ماند، در حالی که عمر آدمی و فرصتهای پیشآمده در زندگی او، به سرعت میگذرند و چنانچه انسان از آنها به خوبی استفاده نکند، ثمرهای جز پشیمانی و غصه به همراه ندارد؛ همچنان که از امیرالمؤمنین (ع) روایت شده است: «اضاعه الفرصه غصه؛ از دست دادن فرصت، موجب غصه و پشیمانی خواهد شد»(6).
تأنّی و احتیاط همواره بهتر از عجله و شتابزدگی است، لکن در آیات و روایات تاکید شده است که در فرصتهای خوب، عجله و شتاب پسندیدهتر است. حضرت علی (ع) دراین باره میفرمایند: «التیبت خیر من العجله الا فی فرص الخیر؛ تأنّی و احتیاط بهتر از شتابزدگی است مگر در فرصتهای خوب»(7). در روایتی از حضرت علی (ع) «غنیمت شمردن فرصتها» شیوه اهل تقوا دانسته شده است: «شیمه الاتقیاء اغتنام المهله و التزود للرحله؛ شیوه اهل تقوا غنیمت شمردن فرصتها و توشهگیری برای سفر آخرت است»(8). همچنین غنیمت شمردن فرصتها نشانه عقل و خرد شخص معرفی شده: «افضل الرأی ما لم یفت الفرص و لم یورث الغصص؛ برترین رای آن است که فرصتها را ضایع نکند و موجبات غصه و ناراحتی را فراهم نسازد»(9)، همچنان که از دست دادن فرصتها دلیل بر نادانی و حماقت شخص عنوان شده است: «من الخرق ترک الفرصه عند الامکان؛ از دست دادن فرصتها دلیل بر نادانی و حماقت شخص است»(10).
شیخ طوسی در امالی از رسول خدا (ص) نقل میکند که آن حضرت به ابوذر فرمود: «ای اباذر؛ دو نعمت است که بسیاری از مردم در مورد آن دچار غبن شدهاند و آن دو نعمت عبارت است از سلامت و فراغت خاطر، سپس فرمود: ای ابوذر، پنج چیز را پیش از پنج چیز غنیمت شمار: جوانی را پیش از پیری، سلامت را پیش از بیماری، بینیازی را پیش از فقر، فراغت را پیش از گرفتاری، و زندگی را پیش از فرا رسیدن مرگ»(11) نیز فرمودند: «ای ابوذر، بر عمر خویش بخیلتر از درهم و دینارت باش»(12).
* پی نوشتها در دفتر روزنامه موجود است.
منبع: روزنامه رسالت ۱۳۸۹/۰۲/۲۵
نویسنده : علی خانی