فاطمه امیرحاجیلو
عرفان پدیدهای است انسانی که در طول تاریخ، در فرهنگها و ادیان مختلف به شکلهای گوناگون پدیدار شده است. اکنون در جهان امروزی صدها گروه یا فرقۀ انحرافی و ساختگی پدبد آمده که به علت امکانات ارتباطی سریع، با فاصلۀ کوتاهی از معرفی و ظهور یک فرقه، شاهد ظهور طرفداران آن فرقه در نقاط دیگر جهان هستیم. این فرقهها به سبب نفوذ در فرهنگ مسلمانان، تعالیم و روشهای خود را با برخی آموزههای اسلاممانند معرفی کرده و اذعان میکنند ما همان چیزی را میگوییم و میخواهیم که عرفان اسلامی میجوید؛ تنها زبان و شیوۀ ما امروزی، متفاوت و مردمیتر است. بررسی تفاوتها و کاستیهای این جریانهای معنویتگرا از ایجاد تشبیه جلوگیری میکند و این شبهه را میزداید؛ ازاینرو در این مقاله به تحلیل و بررسی و نقد «اشو» که یک عرفان معنویتگرای وارداتی است، پرداخته شده است. این نوشتار با روش تحلیلی، توصیفی و انتقادی بر اساس رویکردهای اخلاق هنجاری، همچون لذتگرایی، پلورالیسم و نسبیگرایی به معرفی مبانی و اصول پرداخته و آنهایی را که نقدشدنی است، به بوتۀ نقد میکشد. از جمله این نقدها میتوان به نقد مراقبه بر اساس رویکرد لذتگرایی و خودگرایی، نقد خداباوری بر اساس رویکرد اخلاقی و نقد دین بر اساس رویکرد نسبیگرایی اشاره کرد. نتیجۀ تحقیق این است که نگاه عرفانهای نوظهور به ارزشهای اخلاقی و اموری چون عشق و معنویت، دین و شادمانگی، نگاهی اومانیستی است و این موارد زمانی ارزشمند میشوند که به انسان سودی برسانند و در خدمت دنیای مادی او قرار بگیرند؛ وگرنه به ذات خود هیچ گونه ارزشی نخواهند داشت.