حسن احمدیزاده
یکی از مباحث کلیدی در فلسفۀ دین، تحلیل فلسفیِ حالت و رخدادهایی در زندگی برخی متدینان است که از آن، با عنوان «تجربۀ دینی» یاد میشود. این حالتها و رخدادها، تأثیرات روانی، معرفتی و اعتقادی خاصی در زندگی فرد ایجاد میکنند و اگر بهدرستی فهم و ارزیابی نشوند، ممکن است به ایجاد باورهای متافیزیکیِ تازهای در فرد منجر شوند. امروزه در بسیاری از معنویتهای نوظهور، افراد، در پی ممارستهای خاصی، تجربههای روحی یا متافیزیکی پیدا میکنند که از جهاتی شبیه به تجربۀ دینی در فلسفۀ دین هستند؛ برای نمونه رسیدن به آرامش، عشق مقدس به طبیعت، رخدادهای جادویی و متافیزیکی، ارتباط با نیروهای ماورایی و برخورداری از انرژیهای فراطبیعی را میتوان برخی از تجربههایی دانست که طرفداران معنویتهای نوظهور بهویژه در مسیحیت، از آنها با عنوان تجربههای دینی یا متافیزیکی یاد کردهاند؛ چراکه ایشان اغلب این تجربهها را بهطور مستقیم یا غیرمستقیم مرتبط با امر قدسی میدانند. ازآنجاییکه مهمترین مؤلفۀ تجربۀ دینی در فلسفۀ دین، ارتباط آن با امر قدسی است، برخی تجربههای متافیزیکیِ معنویتهای نوظهور را نیز ماهیتاً تجربهای دینی دانستهاند. در جستار حاضر تلاش خواهیم کرد با توجه به مؤلفههای معرفتی و فلسفیِ تجربۀ دینی در فلسفۀ دین، میزان قرابت تجربههای متافیزیکی در معنویتهای نوظهور را با تجربۀ دینی در فلسفۀ دین بررسی کنیم.
* عضو هیئت علمی گروه ادیان و فلسفه، دانشگاه کاشان. ahmadizade@kashanu.ac.ir