سیدمحمد اکبریان
جامعۀ هدف در معنویتهای نوظهور، اغلب تودههای مردم هستند؛ ازاینرو بر شهود و خلسه بیش از عقلانیت تکیه میکنند و بر عنصر احساس آدمی بیش از عقل او تکیه دارند؛ برخی این نوع معنویتها را عقلگریز یا حتی عقلستیز دانستهاند؛ اما طرح معنویت آقای ملکیان در عین داشتن شباهتهایی با جنبشهای معنوی نوظهور، از جهت رویکرد آن به عقلانیت و تأکید بر آن با معنویتهای نوظهور متفاوت میشود؛ ازاینرو جامعۀ هدف این نظریه بیشتر نخبگان هستند. در عین حال به دلیل تشابهات بسیار این طرح با معنویتهای نوظهور، در مجموعۀ همین نوع معنویتها جای میگیرد؛ از جمله تشابهات، تأکید بر رستگاری دنیوی، خودمحوری، شادی و آرامش، سکولاریتهبودن و تقابل آن با دین سنتی، ادعای مالکیت گوهر دین و تقید نداشتن بر مناسک دینی خاص و حتی ترک آن. این طرح معنوی در عین تأکید بر عقلانیت، پذیرش هر گونه استدلال عقلی بر باورهای معنوی را مردود میداند و با ترک عقلانیت نظری و استدلالی، بر عقلانیت عملی و درنهایت بر عقلانیت ابزاری تکیه دارد. رویکرد آقای ملکیان در این طرح از منظرهای متعدد و مختلف میتواند بررسی و نقد شود که مهمترین آنها ناکامی آن در دستیابی به هدف اساسی خود (آرامش پایدار) و چالشهای متعدد مبانی آن است. یکی از آن مبانی، عقلانیت است که وجه متمایز آن با معنویتهای نوظهور دیگر است و با اشکالات بسیاری روبرو میشود که مهمترین آنها، ابهامات مفهومی و مصداقی عقلانیت، تعارضهای درونی و ساختاری، اضطراب و تردید در تعیین عقلانیت، ناهماهنگی آن با بخشهای دیگر این نظریه و نقدهایی است که بر عقلانیت ابزاری وارد شده است.