انسان در عرصه زندگی خویش و در جهت نیل به سعادت، دستبه فعالیتهای مختلفی میزند تا مسیر حرکتخود را هموارتر سازد، که از جمله آنها، از طرفی نیز علم اقتصاد منحصر به شناخت پدیدههای عینی و واقعی نیست، و الگوهای اقتصادی تحت تأثیر جهانبینیهای خاصی قرار دارند، لذا توجه به ریشهها و شناخت ماهیت اقتصاد در انسان دینمدار اهمیت ویژه ای می یابد.در ذیل به ماهیت اقتصاد و سپس ارتباط آن با انسان دین مدار می پردازیم.
تلاش دانشمندان اقتصادی در “اقتصاد تحلیلی” یا همان علم اقتصاد، بر مطالعه رفتارهای اقتصادی بشر متمرکز است تا بتوانند فعالیتها و حوادث اقتصادی را تجزیه و تحلیل کرده، با علتیابی و کشف ارتباط میان واقعیات اقتصادی، موفق به پیش بینی گردند. اقتصاد، رفتار و رابطه انسان را با اشیا و امور اقتصادی مورد احتیاج و خواست او را در هماهنگ ساختن امکانات و احتیاجات در ابعاد زمانی و مکانی در حوزهها و چهارچوبهای واحدهای اقتصادی، اقتصاد ملی، گروه کشورها و اقتصادهای منطقهای و نیز اقتصاد بین المللی، مورد مطالعه قرار میدهد.
اقتصاد از یک سو، به مسائل و امور روزمره زندگی شخصی افراد از لحاظ اقتصادی میپردازد و از سوی دیگر، به بررسی و تجزیه و تحلیل مباحثسیاسی و عمومی در جنبههای مختلف اقتصادی اقدام مینماید و مواردی مانند بازار و کسب و کار را مورد مطالعه قرار میدهد و خلاصه، اساسیترین مسائلی را که جوامع از جنبه اقتصادی با آنها درگیرند، مورد کنکاش و بررسی قرار میدهد. پس اقتصاد، قبل از هر چیز مطالعه رفتار انسانی در تعامل با امور و اشیای اقتصادی مورد درخواست وی برای زندگی و رفاه، میباشد و به دلیل اجتماعی بودن انسان، دانشی اجتماعی و معرفتی است. همچنان که در مباحث اقتصادی معروف است، چند سئوال اساسی در اقتصاد مطرح است: چه چیزی؟ چه مقدار؟ چگونه؟ برای چه کسی؟
انسان برای پاسخ دادن به نیازها و خواستههای خویش و در جهتبرطرف نمودن آنها، ناچار دستبه فعالیت میزندو از این طریق، امور اقتصادی خود را اداره مینماید. این عمل، فعالیت اقتصادی است. بنابراین فعالیت اقتصادی بر اساس نیاز و خواست انسان به کالاها و خدمات شکل میگیرد. در نتیجه میتوان گفت که فعالیت اقتصادی، هنگامی است که عوامل اقتصادی (افراد یا گروهها)، در صدد تامین احتیاجات و خواستههای اقتصادی خویش باشند و برای افزایش رفاه خود اقدام نمایند. فعالیتهای اقتصادی از سوی عوامل اقتصادی، فرایند گردش فعالیت اقتصادی را موجب میشود؛ به صورتی که منابع و عوامل تولید از طرف خانوارها به سمت بنگاهها و مؤسسات جریان پیدا میکند و در مقابل کالاها و خدمات از سوی بنگاهها و مؤسسات به طرف خانوارها در جریان خواهد بود.
بر این اساس وجود روابط و مناسبات اقتصادی ضروری مینماید، اما محدوده روابط اقتصادی به میزان گستردگی و وسعت اجتماعات بشری، پیشرفت جوامع، تنوع فعالیتها، پیچیدگی روابط و دیگر عوامل بستگی دارد.
پیدایش روابط اقتصادی، به تقسیم کار و تخصص کمک میکند؛ ضمن آنکه هرچه تقسیم کار و تخصص نیز بیشتر گردد، بر توسعه روابط اقتصادی میافزاید. همچنان که روابط بیشتر بین عوامل و فعالان اقتصادی، منجر به احتیاج بیشتر آنها به یکدیگر و تقسیم کار و تخصص بیشتر خواهد شد. در این رابطه شهید صدر(ره) مینویسند:مردم در زندگانی اجتماعی خویش با دو کار مختلف سرو کار دارند: یکی از آن دو کار، عمل تولید و دیگری عمل توزیع است.
تودهها از یک طرف درگیر جنگ با طبیعت، به خاطر مهار کردن آن و برآوردن نیازهای خویش میشوند. در این جنگ، تودهها تا آنجا که اطلاعات و تجربههایشان اجازه میدهد، به ابزار تولید، مجهز و مسلح میگردند و از طرفی دیگر این تودهها میان خویش پیوند و روابط معینی را به وجود میآورند که طبق این روابط، رابطه افراد با یکدیگر در شئون مختلف زندگی مشخص میگردد و همین روابط است که ما آن را سیستم اجتماعی مینامیم. بنابراین افراد در کار تولید نیازهای خویش را از طبیعت برآورده میسازند و طبق نظام حاکم بر اجتماع که روابط را بین آنان معین میکنند، آن بهرهها را میان خویش تقسیم میکنند. سیستم اجتماعی خود مشتمل بر اجزائی است که از جمله آنها، سیستم اقتصادی است و متشکل از روابط اقتصادی میباشد. حال جایگاه انسان انسان دینمدار در این سیستم اقتصادی-اجتماعی چیست؟تنظیم درست روابط اقتصادی انسان دینمدار در این سیستم اقتصادی باعث تعالی و شکوفایی فرد و جامعه توأمان می شود. البته این مطلب به معنای زیر بنا بودن اقتصاد نمیباشد؛ بلکه صرفا اهمیت شایان آن را میرساند .
لذا انسان دینمدار در بوته اقتصاد چارهای ندارد، جز اینکه با استفاده از اختیار و حق انتخاب خدادادی، گرایشهای معنوی خود را ضمن تامین گرایشهای مادی و در وضعیتی متعادل پاسخ گوید و نیل به کمال نهایی و قرب الهی را از رهگذر زندگی مادی به دست آورد و با داشتن حق انتخاب، مجبور است مسیر زندگی خود را در دنیا، به سوی آخرت، طی نماید.
وابتغ فیما اتیک الله الدار الاخره و لا تنس نصیبک من الدنیا1
“و در آنچه خدا به تو داده است، سرای واپسین را بجوی و بهره خویش را از دنیا فراموش مکن.”
پی نوشت :
1 قصص ، آیه 77
منبع: روزنامه رسالت ۱۳۹۰/۰۹/۱۳
نویسنده : زینب میری