تا جايى كه به بحث اصول عدالت و پايه هاى اصلى نظام اجتماعى مربوط مىشود در زندگى علمى رالز تحول مهمى در محتواى اين اصول اتفاق نمىافتد و رالز از ابتدا تا انتها بر اصول خاصى به عنوان اصول پايه براى تكوين ساختار اساسى جامعه پاى مىفشارد. آنچه رالزِ متأخر از رالزِ متقدم متمايز مىكند تغيير جهتگيرى وى در مقولاتى نظير شأن و جايگاه اين اصول، اهداف طرح آنها، شيوه و نحوه توجيه و قبولاندن اين اصول و پيش زمينه اجتماعى و فرهنگى لازم براى كارآ و موثر بودن نظريه عدالت مذكور مىباشد. درك تحولات و تغيير ديدگاههاى به عمل آمده در دوره دوم تفكر وى بدون ليست كردن أهمّ دعاوى وى در مورد نظريه عدالت در نگاه رالز متقدم ميسّر نيست؛ بدين جهت ابتدا به ذكر خطوط اصلى انديشه رالزِ متقدم مىپردازم كه محور آن كتاب نظريه عدالت و مقالاتى كه پس از آن در دفاع، شفافسازى و ارتقاى نگرشهاى اصلى خود در اين كتاب نگاشته است.
بریده ای از کتاب جان رالز، از نظریه عدالت تا لیبرالیسم سیاسی اثر استاد احمد واعظی