منبع : اخلاق در قرآن و سنت حاوی یکصد مبحث اخلاقی، ج 2، ص: 295؛ غضنفری، علی
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«ایاکمْ وَالْفُحْشَ فَانَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلّ لایحِبُّ الْفاحِشَ الْمُتَفَحِّشَ»[1]
از دشنام بپرهیزید که خدای عزّوجّل دشنام گوی دشنام جوی را دوست ندارد.
یکی از گناهانی که موجب از بین رفتن روحیه تعاطف در جامعه می شود و عواقب منفی بسیاری به جای می گذارد، فحش و ناسزاگوئی است. اسلام طی مراحلی درصدد از بین بردن ریشه این مفسده اجتماعی است.
مرحله اول دستور اسلام این است که انسانها به نیکی با یکدیگر رفتار کنند و سخن شایسته بر زبان جاری نمایند.
«… وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً…»[2]
با مردم نیک بگوئید.
«… وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفاً»[3]
و با آنها بطور شایسته صحبت کنید.
در مرحله بعد اگر بین دوستان اصطکاکی پیش آمد، این حالت با حلم و بردباری طرفین و یا حداقل یکی از دو طرف زدوده شود و تبدیل به عداوت علنی نگردد.
«… وَ الْکاظِمِینَ الْغَیظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»[4]
آنها که خشم خود را فرو می برند و از خطای مردم می گذرند و خدای نیکوکاران را دوست دارد.
در مرحله سوم چون عامل اساسی فحش، زبان است، دستورات اکیدی در کنترل زبان وارد شده است. البته فحش با اشاره، کتابت و.. . هم صورت می گیرد ولی بسیار محدود است، چه اینکه فرصت تعقل و در نتیجه پشیمانی زیاد است.
قال علی علیه السلام:
«صَلاحُ الانْسانِ فی حَبْسِ اللِّسانِ»[5]
مصلحت انسان در زندان نمودن زبان وی است.
نیز آن حضرت فرموده است:
«اللِّسانُ سَبُعٌ ان خُلِّی عَنْهُ عَقَرَ»[6]
زبان درنده ای است که اگر رهایش کنی دندان می گیرد.
و در آخرین مرحله، عواقب دنیوی و اخروی فحش را برشمرده و مؤمنان را به این شیوه از آن بر حذر می دارد.
پی نوشت ها
[1] بحارالانوار- جلد 79- صفحه 110.
[2] بقره- 83.
[3] نساء- 8.
[4] آل عمران- 134.
[5] غرر الحكم.
[6] نهج البلاغه- حكمت 57 به ترتيب فيض و 60 به ترتيب صبحى.