وصیت نامه حضرت امام خمینی از میراثهای گرانبهای انقلاب و نظام اسلامی است که همچون مشعلی فروزان ظلمتهای راه را میشکافد و مسیر حرکت را فروغ میبخشد و مقصد را از افقهای دوردست مینمایاند.
این یادگار بزرگ امام خمینی سرشار از معارف و تعالیم و ارزشهای والا در موضوعات گوناگون و در ابعاد و جلوههای مختلف و ناظر بر همه صحنهها و عرصههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، قضایی، قانون گذاری، نظامی، سیاسی، بینالمللی، اخلاقی، تربیتی، علمی، حکومتی، اجرایی و مدیریتی میباشد.
تنوع و وسعت موضوعات و بررسی نیازها و ارائه راهکارها در این وصیت نامه به گونهای است که نه تنها ملت مسلمان ایران، که همه جهان اسلام را فرا میگیرد و از همین رو امام خمینی در متن وصیت نامه تصریح میکنند که وصایای او به همه ملل مسلمان جهان اختصاص دارد.
متأسفانه آنگونه که شایسته است به موضوعات مختلف و آگاهی بخشیها و راهگشاییهای امام خمینی در این مکتوب توجه کافی نشده و در ژرفای معارف آن تفکر روا داشته نشده است و این یکی از غفلتهای بزرگی است که مسئولیت آن به طور مستقیم دامنگیر مراکز علمی، پژوهشی، فرهنگی و سیاسی میباشد و نه تنها مسئولان و متولیان، که همه پژوهندگان و نویسندگان و تمام رسانهها در این سهلانگاری سهیم میباشند. راه جبران این غفلت و مسامحه، مطرح کردن وصیت نامه امام خمینی به شیوههای گوناگون از جمله مرور تدریجی متن آن در طول هر سال، و نیز شرح و تبیین ابعاد و موضوعات آن به صورت تحقیق و نگارش مقالات میباشد.
صفحه “امام” مصمم است بخشهایی از این وصیت نامه را تقدیم خوانندگان کنند. در اولین گام، نخستین بخش از این اثر ارزشمند را که برخی از موضوعات آن ناظر به ماهیت حکمرانان کشورهای اسلامی و حوادث اخیر میباشد، مرور میکنیم.
حدیث “ثقلین” متواتر بین جمیع مسلمین است و [در] کتب اهل سنت از “صحاح ششگانه” تا کتب دیگر آنان، با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم – صلیالله علیه و آله و سلم – به طور متواتر نقل شده است. و این حدیث شریف حجت قاطع است بر جمیع بشر بویژه مسلمانان مذاهب مختلف، و باید همه مسلمانان که حجت بر آنان تمام است جوابگوی آن باشند، و اگر عذری برای جاهلان بیخبر باشد برای علمای مذاهب نیست.
اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و ماترک پیامبر اسلام – صلیالله علیه و آله و سلم – مسائل اسفانگیزی که باید برای آن خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت علی(ع) شروع شد. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیلهای کردند برای حکومتهای ضدقرآنی، و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم – صلیالله علیه و آله و سلم – دریافت کرده بودند و ندای انی تارک فیکم الثقلان در گوششان بود با بهانههای مختلف و توطئههای از پیش تهیه شده، آنان را عقب زده و با قرآن، در حقیقت قرآن را – که برای بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی بود و است – از صحنه خارج کردند، و بر حکومت عدل الهی – که یکی از آرمانهای این کتاب مقدس بوده و هست – خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهی را پایهگذاری کردند، تا کار به جایی رسید که قلم از شرح آن شرمسار است.
و هر چه این بنیان کج به جلو آمد کجیها و انحرافها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عائله بشری، از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی(ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند برساند و این ولیده “علم الاسماء” را از شر شیاطین و طاغوتها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رساند و حکومت را به دست اولیاءالله، معصومین – علیهم صلوات الاولین و الآخرین – بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند – چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت ندارد و کار به جایی رسید که نقش قرآن به دست حکومتهای جائر و آخوندهای خبیث بدتر از طاغوتیان وسیلهای برای اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حقتعالی شد. و معالاسف به دست دشمنان توطئهگر و دوستان جاهل، قرآن این کتاب سرنوشت ساز، نقشی جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا بکلی از صحنه خارج شد، که دیدیم اگر کسی دم از حکومت اسلامی برمیآورد و از سیاست، که نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار – صلیالله علیه و آله و سلم – و قرآن و سنت مشحون آن است، سخن میگفت گویی بزرگترین معصیت را مرتکب شده، و کلمه “آخوند سیاسی” موازن با آخوند بیدین شده بود و اکنون نیز هست.
و اخیرا قدرتهای شیطانی بزرگ به وسیله حکومتهای منحرف خارج از تعلیمات اسلامی، که خود را به دروغ به اسلام بستهاند، برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرتها قرآن را با خط زیبا طبع میکنند و به اطراف میفرستد و با این حیله شیطانی قرآن را از صحنه خارج میکنند. ما همه دیدیم قرآنی را که محمدرضاخان پهلوی طبع کرد و عدهای را اغفال کرد و بعض آخوندهای بیخبر از مقاصد اسلامی هم مداح او بودند. و میبینیم که ملک فهد هر سال مقدار زیادی از ثروتهای بیپایان مردم را صرف طبع قرآن کریم و محال تبلیغات مذهب ضد قرآنی میکند و وهابیت، این مذهب سراپا بیاساس و خرافاتی را ترویج میکند، و مردم و ملتهای غافل را سوق به سوی ابرقدرتها میدهد و از اسلام عزیز و قرآن کریم برای هدم اسلام و قرآن بهرهبرداری میکند.
ما مفتخریم و ملت عزیز سرتا پا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبی است که میخواهد حقایق قرآنی، که سراسر آن از وحدت بین مسلمین و بلکه بشریت دم میزند، از مقبرهها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمیع قیودی که برپای دو دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی طاغوتیان میکشاند نجات دهد.
و ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که رسول خدا موسس آن به امر خداوند تعالی بوده، و امیرالمومنین علیبنابیطالب، این بنده رها شده از تمام قیود، مامور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است.
ما مفتخریم که کتاب نهجالبلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ما است.
ما مفتخریم که ائمه معصومین، از علیبن ابیطالب گرفته تا منجی بشر حضرت مهدی صاحب زمان – علیهم آلاف التحیات و السلام – که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است ائمه ما هستند.
ما مفتخریم که ادعیه حیاتبخش که او را “قرآن صاعد” میخوانند از ائمه معصومین ما است. ما به “مناجات شعبانیه” امامان و “دعای عرفات” حسین بن علی – علیهماالسلام – و “صحیفه سجادیه” این زبور آل محمد و “صحیفه فاطمیه” که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است از ما است.
ما مفتخریم که “باقرالعلوم” بالاترین شخصیت تاریخ است و کسی جز خدای تعالی و رسول – صلیالله علیه و آله – و ائمه معصومین – علیهم السلام – مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد، از ما است.
و ما مفتخریم که مذهب ما “جعفری” است که فقه ما که دریای بیپایان است، یکی از آثار اوست. و ما مفتخریم به همه ائمه معصومین – علیهم صلواتالله – و متعهد به پیروی آنانیم.
ما مفتخریم که ائمه معصومین ما – صلواتالله و سلامه علیهم – در راه تعالی دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکی از ابعاد آن است، در حبس و تبعید به سر برده و عاقبت در براندازی حکومتهای جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند. و ما امروز مفتخریم که میخواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه بزرگ سرنوشت ساز سر از پا نشناخته، جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدا میکنند.
ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنههای فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند، و آنان که توان جنگ دارند، در آموزش نظامی که برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی از واجبات مهم است شرکت، و از محرومیتهایی که توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بیاطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نمودهاند، و آنان که توان جنگ ندارند، در خدمت پشت جبهه به نحو ارزشمندی که دل ملت را از شوق وشعف به لرزه درمیآورد و دل دشمنان و جاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب میلرزاند، اشتغال دارند. و ما مکرر دیدیم که زنان بزرگواری زینبگونه – علیها سلامالله – فریاد میزنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خدای تعالی و اسلام عزیز از همه چیز خود گذشته و مفتخرند به این امر، و میدانند آنچه به دست آوردهاند بالاتر از جنات نعیم است، چه رسد به متاع ناچیز دنیا.
و ملت ما بلکه ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمیکشند و برای رسیدن به ریاست و مطامع پس خود دوست و دشمن را نمیشناسند. و در رأس آنان آمریکا این تروریست بالذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم پیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود جنایاتی مرتکب میشود که قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند، و خیال ابلهانه “اسرائیل بزرگ”! آنان را به هر جنایتی میکشاند. و ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند که دشمنان آنها حسین اردنی این جنایت پیشه دورهگرد، و حسن و حسنی مبارک هم آخور با اسرائیل جنایتکارند و در راه خدمت به امریکا و اسرائیل از هیچ خیانتی به ملتهای خود رویگردان نیستند. و ما مفتخریم که دشمن ما صدام عفلقی است که دوست و دشمن او را به جنایتکاری و نقض حقوق بینالمللی و حقوق بشر میشناسند و همه میدانند که خیانتکاری او به ملت مظلوم عراق و شیخنشینان خلیج، کمتر از خیانت به ملت ایران نباشد.
و ما و ملتهای مظلوم دنیا مفتخریم که رسانههای گروهی و دستگاههای تبلیغات جهانی، ما و همه مظلومان جهان را به هر جنایت و خیانتی که ابرقدرتهای جنایتکار دستور میدهند متهم میکنند. کدام افتخار بالاتر و والاتر از اینکه امریکا با همه ادعاهایش و همه سازوبرگهای جنگیاش و آنهمه دولتهای سرسپردهاش و به دست داشتن ثروتهای بیپایان ملتهای مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانههای گروهی، در مقابل ملت غیور ایران و کشور حضرت بقیهالله – ارواحنا لمقدمه الفداء – آنچنان وامانده و رسوا شده است که نمیداند به که متوسل شود! و روبه هرکس میکند جواب رد میشنود! و این نیست جز به مددهای غیبی حضرت باری تعالی – جلت عظمته – که ملتها را بویژه ملت ایران اسلامی را بیدار نموده و از ظلمات ستمشاهی به نور اسلام هدایت نموده.
من اکنون به ملتهای شریف ستمدیده و به ملت عزیز ایران توصیه میکنم که از این راه مستقیم الهی که نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر کافر وابسته است، بلکه به صراطی که خداوند به آنها نصیب فرموده است محکم و استوار و متعهد و پایدار پایبند بوده، و لحظه[ای] از شکر این نعمت غفلت نکرده و دستهای ناپاک عمال ابرقدرتها، چه عمال خارجی و چه عمال داخلی بدتر از خارجی، تزلزلی در نیت پاک و اراده آهنین آنان رخنه نکند، و بدانند که هر چه رسانههای گروهی عالم و قدرتهای شیطانی غرب و شرق اشتلم میزنند دلیل بر قدرت الهی آنان است و خداوند بزرگ سزای آنان را هم در این عالم و هم در عوالم دیگر خواهد داد. “انه ولی النعم و بیده ملکوت کل شیء”.
و با کمال جد و عجز از ملتهای مسلمان میخواهم که از ائمه اطهار و فرهنگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی این بزرگ راهنمایان عالم بشریت به طور شایسته و به جان و دل و جانفشانی و نثار عزیزان پیروزی کنند. از آن جمله دست از فقه سنتی که بیانگر مکتب رسالت و امامت است و ضامن رشد و عظمت ملتها است، چه احکام اولیه و چه ثانویه که هر دو مکتب فقه اسلامی است، ذرهای منحرف نشوند و به وسواس خناسان معاند با حق و مذهب گوش فرا ندهند و بدانند قدمی انحرافی، مقدمه سقوط مذهب و احکام اسلامی و حکومت عدل الهی است. و از آن جمله از نماز جمعه و جماعت که بیانگر سیاسی نماز است هرگز غفلت نکنند، که این نماز جمعه از بزرگترین عنایات حق تعالی بر جمهوری اسلامی ایران است. و از آن جمله مراسم عزاداری ائمه اطهار و بویژه سید مظلومان و سرور شهیدان، حضرت ابی عبدالله الحسین – صلوات وافر الهی و انبیا و ملائکهالله و صلحا بر روح بزرگ حماسی او باد – هیچ گاه غفلت نکنند. بدانند آنچه دستور ائمه – علیهم السلام – برای بزرگداشت این حماسه تاریخی اسلام است و آنچه لعن و نفرین بر ستمگران آل بیت است، تمام فریاد قهرمانانه ملتها است بر سردمداران ستمپیشه در طول تاریخ الی الابد. و میدانید که لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنیامیه – لعنهالله علیهم – با آنکه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شدهاند، فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن این فریاد ستم شکن است.
و لازم است در نوحهها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای از ائمه حق – علیهم سلامالله – به طور کوبنده فجایع و ستمگریهای ستمگران هر عصر و مصر یادآوری شود، و در این عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست امریکا و شوروی و سایر وابستگان به آنان و از آن جمله آل سعود، این خائنین به حرم بزرگ الهی – لعنهالله و ملائکته و رسله علیهم – است به طور کوبنده یادآوری و لعن و نفرین شود. و همه باید بدانیم که آنچه موجب وحدت بین مسلمین است این مراسم سیاسی است که حافظ ملیت مسلمین، بویژه شیعیان ائمه اثنی عشر – علیهم صلواتالله و سلم – [است].
و آنچه لازم است تذکر دهم آن است که وصیت سیاسی – الهی اینجانب اختصاص به ملت عظیمالشان ایران ندارد، بلکه توصیه به جمیع ملل اسلامی و مظلومان جهان از هر ملت و مذهب میباشد.
* منبع: صحیفه امام، ج 21، ص 394 تا 400)
منبع: / روزنامه / جمهوری اسلامی ۱۳۹۰/۳/۲۱