استاد راهنما : بیک خورمیزی سکینه
دانشگاه : حوزه علمیه خراسان
واحد : مدرسه علمیه فاطمة الزهراء(س) مشهد
این رساله به بحث درمورد حقوق زن بر شوهر پرداخته و آن از سه منظر ادیان، روانشناسی و رویکردهای افراطی جدید به مسئله حقوق زن ( فمینیسم) مورد ارزیابی قرار گرفته است. منابع مورد استفاده در این تحقیق، بیشتر از نوع منابع اخلاقی، حقوقی، روانشناسی و روایی است و روش محقق روش کتابخانه ای و کاربردی تحلیلی است. هدف اصلی در این نوشتار تبیین و دفاع از حقوق ضایع شده زن در طول تاریخ است با این رویکرد، اشاراتی به حقوق زن در ادیان زنده جهان و ملل مختلف شه است و بیان گردیده که حقوق اساسی زن از منظر اسلام، حق نفقه، حق مهریه، حق مشورت و … می باشد. مهریه زن، باید در جهت اصل آرامش در زندگی زناشویی باشد نه صرف یک اهرم بازدارنده از طلاق یا ابزاری برای بلند پروازی و تفاخر خانوادگی و همچنین تنها چیزی که می تواند مهریه را متبرک و ارزشمند جلوه دهد نیت خالصانه در تعیین و تقدیم مهریه ای درخور به همسر می باشد. در مورد نفقه باید بگوییم : استطاعت و توانایی مرد در میزان نفقه در نظر گرفته شود به گونه ای که شوهر به رنج و تعب نیفتدو گرفتار قرض و دین نشود. از دیگر حقوق زن، حق مشورت است و چون زن حکم معاون مرد را در امور خانه داراست از لحاظ اخلاقی بر مرد واجب واجب است که به او شخصیت دهد و در امور خانواده با او مشاوره کند. باری، اسلام تنها دینی است که این چنین حقوق جامع و کاملی را برای زن قائل شده و همه جوانب زندگی او را مدنظر قرار داده است و در عین اینکه زن را انسان مستقل و صالح برای انتخاب همسر و تعیین سرنوشت و مداخله در امور داخلی خانه نشین تشخیص می دهد، ظرافت روح، عواطف و احساسات و لطافت جسمی او را از نظر دور نداشته و در کنار حق آزادی او برای تصرف در دارایی هایش او را از تأمین مخارج خانواده و فرزندان معاف داشته است تا وی با خاطری آسوده و آرامش خیال با عنوان بانو و سوگل خانه به تربیت فرزندان معاف داشته است تا وی با خاطری آسوده و آرامش خیال با عنوان بانو و سوگل خانه به تربیت فرزندان و اصلاح امور داخلی خانواده اهمیت همت گمارد. کانون خانواده برای ایجاد آرامش و دوستی است و مهمترین اصول خانواده، اعتماد، احترام متقابل، وفاداری و ثبات می باشد. رویکردهای افراطی جدید که تحت عنوان دفاع از حقوق زن، ناخواسته به پایمال شدن حقوق و شخصیت این موجود مظلوم تاریخ دامن می زنند علاوه بر آنکه دردی را از جامعه زنان برطرف نمی کنند، بلکه بر دردهای آن نیز می افزایند. روانشناسان وحقوقدانان می کوشند با وسائلی که در اختیار دارند بنیان خانواده و حقوق افراد آن را استوار سازند، ولی هرچه بیشتر سعی می کنند کمتر به نتیجه می رسند و آمار نشان می دهد هیچ عصری مانند عصر حاضر خطر انحلال کانون خانوادگی و عوارض آن، جامعه را تهدید نکرده است. در ریشه یابی این مسئله باید گفت : علت عمده این معضل، رویکردهای غیر دینی به مسئله حقوق زن و الگو پذیری های ناشایست است. زن مسلمان باید که برای آشنایی با حقوق خود، رفتار خانم حضرت زهرا(س) را با همسر و فرزندان نگریسته و درس زندگی از این الگوهای ماندگار فرا گیرد، ولی متأسفانه بای بگوییم امروزه چنین الگوهایی کمتر مطرح می شوند. در پایان این رساله؛ سعی شده کم و کاستی هایی که در مورد حقوق زن در جامعه وجود دارد، بیان شود و از طرف دیگر، افراط هایی که در این مورد شده است نیز ارزیابی شده و در مجموع، راهکارهایی در مورد دستیابی سالم و همه جانبه زنان به حقوق خود ارائه شود. واژگان کلیدی : خانواده، زن و شوهر، حقوق، نفقه، مهریه و فمینیسم و …