تاریخ نیاز انسان به پوشش، به قدمت آفرینش وی بر کره زمین باز میگردد و این امر مسلّمی است که جای هیچ ابهام و تردیدی وجود ندارد.
انسانها از آغاز زندگی تا کنون، همیشه از هر نوع برهنگی گریزان بودهاند؛ نهتنها آدمیان که بسیاری از حیوانات نیز بهطورطبیعی و غریزی نوعی پوشش و استتار دارند. وجود سرما و گرما، سوزش آفتاب و باد و بوران در تنوع و تفاوت انواع لباس در زندگی انسان تأثیر فراوان داشته است؛ اما احساس نیاز انسان به پوشیدگی، تنها معلول گرما و سرما نیست؛ بلکه فطرت انسان به گونهای است که از برهنگی پرهیز دارد و پوشش را حصار امن و زیبایی برای خویش میداند. انسان خود را بدون پوشش، آسیبپذیرتر و در تیررس دشمن احساس میکند.
تهیه و بهرهبرداری از پوشاک مختلف در سرزمینهای گوناگون با عقاید و افکار متفاوت، دلیل بر احساس نیاز طبیعی بشر به اصل پوشش و بیزاری از برهنگی است.
بنا به گزارش آیات الهی، آدم و همسرش در آغاز آفرینش در بهشت الهی پوشیده بودند؛ ولی شیطان به انگیزۀ نمایاندن بدیهای پوشیده، آن دو را به بهرهمندی از درخت ممنوع به طمع انداخت و آنان با خوردن میوۀ ممنوعه، برهنه شدند؛ ولی باز هم کوشیدند با برگ درختان بهشتی خود را بپوشانند. آدم و حوا همسر و محرم یکدیگر بودند و برهنگی آنان در برابر همدیگر اشکالی نداشت؛ ولی باز هم از برهنگی، احساس شرم یا بیم داشتند و پوشش را آگاهانه و آزادانه بر برهنگی و بیپوششی برتری دادند.
این موضوع در دو جای قرآن بیان شده که رابطۀ انسان و پوشش و نقش شیطان را در تلاش برای برهنگی انسان نشان میدهد. قرآن وقتی از هشدار خداوند به آدم سخن میگوید و دشمنی شیطان به وی و همسرش را یادآور میشود، نعمتهای بهشتی را چنین بر میشمارد: «تو در بهشت، نه گرسنه میشوی و نه برهنه میمانی؛ نه تشنگی داری و نه از گرما رنج میبری».
قرآن پوشیدگی را یکی از نعمتهای بهشتی میشمارد و بدبختی و شقاوت انسانها را نتیجۀ پذیرش وسوسههای شیطان و محصول سادهاندیشی و طمعورزی و تبلیغات دروغین او میداند و تصریح میکند که نخستین گام در هبوط آدم، خوردن میوۀ ممنوعه و پیدایش برهنگی است؛ آنجا که آمده است: «سرانجام هر دو از آن خوردند و عورتشان آشکار شد».
قرآن پوشش را در جای دیگر، نعمتی آسمانی میشمارد و میفرماید: «هان ای آدمیان! پوششی که زشتیهایتان را بپوشاند، بر شما فرود آوردیم و اسباب آراستگی برای شما قرار دادیم و جامۀ پارسایی بهتر است؛ این از نشانههای خداست؛ باشد که متذکر شوند».
امام صادق علیه السلام نیز در ارزشگذاری این نعمت الهی فرموده است: «و اما لباس ظاهری، پس آن نعمتی است که عورتهای بنیآدم به آن پوشیده میشود و آن کرامتی است که خداوند فرزندان آدم را به آن گرامی داشته و بهجز آنان، موجودات دیگر مشمول این کرامت نیستند و آن برای مؤمنان، وسیلهای برای ادای فرایض و انجام تکالیف الهی است و بهترین لباس تو، آن لباسی است که تو را از یاد خدا و از انجام وظایف لازم مانع نشود؛ بلکه تو را به یاد و سپاسگزاری و اطاعت پروردگار متعال نزدیک کند و تو را به خودبینی، خودنمایی، زینتدادن خود، افتخارکردن و خودستایی وا ندارد؛ زیرا اینها همه از آفات دین و سبب قساوت و تیرهبودن قلب است.
فَقُلنا یا آدمُ اِنِّ هذا عَدُوٌ لکَ و لِزَوجِکَ فلا یُخرجَنَّکما مِنَ الجَنَهِ فَتَشقی، إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَی، وَأَنَّکَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَی (طه:117-119):
پس گفتیم: ای آدم! بیگمان این [ابلیس] دشمنی است برای تو و همسرت؛ پس شما را از بهشت بیرون نکند که در مشقت و رنج افتید. بیگمان برای تو در اینجا این [حقیقت] است که نه گرسنه شوی و نه برهنه گردی؛ نه در آن تشنه شوی و نه دچار آفتابزدگی گردی.
فَأَکَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا(طه:121).
یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَیَ ذَلِکَ خَیْرٌ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ (اعراف:26).
و أَمَّا اللِّبَاسُ الظَّاهِرُ فَنِعْمَةٌ مِنَ اللَّهِ تَعَالَی تُسْتَرُ بِهَا عَوْرَاتُ بَنِی آدَمَ وَهِیَ کَرَامَةٌ أَکْرَمَ اللَّهُ بِهَا ذُرِّیَّةَ آدَمَ مَا لَمْ یُکْرِمْ بِهَا غَیْرَهُمْ وَهِیَ لِلْمُؤْمِنِینَ آلَةٌ لِأَدَاءِ مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَخَیْرُ لِبَاسِکَ مَا لَا یَشْغَلُکَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ و جَلَّ بَلْ یُقَرِّبُکَ مِنْ ذِکْرِهِ وَشُکْرِهِ وَطَاعَتِهِ وَلَا یَحْمِلْکَ عَلَی الْعُجْبِ وَالرِّیَاءِ وَالتَّزْیِینِ وَالتَّفَاخُرِ وَالْخُیَلَاءِ فَإِنَّهَا مِنْ آفَاتِ الدِّینِ وَمُورِثَةُ الْقَسْوَةِ فِی الْقَلْبِ (امام صادق علیه السلام (منسوب)؛ ترجمۀ مصباح الشریعة؛ ص30).
نوشته حجتالاسلام عیسی عیسیزاده
مدیر گروه فرهنگنامههای قرآنی
پژوهشکدۀ فرهنگ و معارف قرآن
بریده ای از کتاب پوشش بر اساس آموزه های قرآن و اهل بیت(ع)