طرح مسئله
نظرگاه های مختلفی در تحلیل انقلاب ها شکل گرفته است و هر کدام از این رویکردها با توجه به اصول و مفروضات بنیادین خود به تشریح یا تبیین دستاوردها می پردازند. به نظر می آید کامل ترین چارچوب، مبتنی بر رویکردی است که به سه بعد مهم چیستی، چرایی و چگونگی انقلاب پرداخته باشد.
اگر ماهیت و جوهر انقلاب، علت ها و دلایل وقوع آن و فرآیند وقایع و حوادث منجر به انقلاب به خوبی مشخص شود آنگاه بیان دستاوردها و آثار انقلاب مسیر روشن و متناسبی را طی خواهد کرد. بسیار اتفاق می افتد که در بیان دستاوردهای انقلاب اسلامی به چیستی و چرایی انقلاب توجه نمی شود و همین باعث تحلیلی انحرافی و نامتناسب با اهداف و آرمان های انقلاب می شود. بر همین اساس معیار و نسبت مقایسه با قبل از انقلاب و با آرمان ها را می توانیم روشن کنیم. هر معیاری نتیجه و ارزیابی متفاوتی نه الزاماً متعارض در اختیار ما خواهد گذاشت.
وقتی می خواهیم میزان پیشروی یک نفر در حرکت به سمت یک مقصد را بسنجیم نمی توانیم نقطه شروع حرکت ایشان را نادیده بگیریم. بنابراین هم برای ارزیابی توفیقات نسبت به گذشته و مهمتر از آن برای شناسایی موارد ارتجاعی و بازگشت هایی که می تواند نماد شکست باشد لازم است شرایط کنونی را با گذشته مقایسه کنیم.
آیت الله خامنه ای با هر دو هدف به مقایسه نتایج انقلاب با قبل از انقلاب می پردازند؛ هم برای بیان پیشرفت ها و هم برای یادآوری به متولیان و مسئولان که کدام تغییرات، تکاملی و کدام تغییرات پس از انقلاب ارتجاعی و بازگشت به فرهنگ طاغوتی است. از طرف دیگر لازم است در ارزیابی ها به مقدورات و امکانات و همین طور موانع توجه شود. در این صورت ارزیابی منصفانه ای خواهیم داشت.
آیت الله خامنه ای در ارزیابی ها به این موضوع هم توجه دارند. مسئله خیلی مهم، مقایسه نتایج با اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی است که در دیدگاه آیت الله خامنه ای جایگاهی اساسی دارد. ایشان انقلاب را امری مستمر و تمام نشدنی می دانند چون آرمان های آن بسیار بزرگ، فراگیر و جهانی است. مقایسه نتایج با آرمان ها موجب تحرک و تلاش بیشتر و مانع رکود و توقف است.
شیوه بحث ایشان معمولاً به گونه ای است که به فراخور موضوع ابتدا به بیان وضعیت در حوزه مربوطه در زمان قبل از انقلاب می پردازند؛ سپس نتایج را در همان حوزه پس از انقلاب بیان می کنند؛ در برخی مواقع به ارزیابی وضع موجود هم می پردازند و در نهایت با توجه به وضعیت آرمانی به بیان کاستی ها و نواقص می پردازند. نکته مهمی که در اینجا باید به آن اشاره کنیم زمانمند بودن بسیاری از ارزیابی ها است. آیت الله خامنه ای در سالیان مختلف پس از انقلاب به خصوص در دوران مسئولیت رهبری، دائماً به ارزیابی دستاوردهای انقلاب پرداخته اند. طبیعی است که ارزیابی های سال 1368 را با سال 1390 یا 1396 نمی توان یکسان دانست. در این مقاله به این موضوع توجه شده و تلاش شده نگاه کلی و مبنایی ایشان بیان گردد. سعی بر این بوده موارد و مصادیق پیشرفت یا پسرفت که ایشان در زمان های مختلف به آن اشاره داشته اند جمع بندی و مبتنی بر آن منطق مشترکی استنتاج گردد.
نکته بسیار مهم ابعاد و کثرت موضوعاتی است که ایشان در بخش دستاوردها به آن پرداخته اند. این مقاله نمایی کوچک از انبوه مطالب مورد نظر را در خود جای داده است.
الف) دستاوردهای انقلاب اسلامی در مقایسه با قبل از انقلاب
انقلاب اسلامی در اعتراض به وضع موجود حاکم بر کشور شکل گرفته است و بدیهی است قبل از هر چیز باید دید آیا توانسته در وضع موجود دگرگونی متناسبی به وجود بیاورد یا خیر. آیت الله خامنه ای تصویر کاملی از وضعیت کشور در پیش از انقلاب ارائه می کنند و به سرعت به مقایسه آثار انقلاب در همان بخش می پردازند. به طور خلاصه وضعیت کشور در دوران قبل از انقلاب را در بخش های مختلف چنین می بینند:
نظام سیاسی پهلوی دارای چهار شاخصه فساد، وابستگی، استبداد و بی کفایتی است. جامعه پیش از انقلاب از جهت فرهنگی و علمی دچار خودباختگی و بی هویتی فرهنگی، تقلید همه جانبه، عدم خودباوری، فساد هنری و ادبی و عقب ماندگی علمی است. از نظر اقتصادی نیز عقب ماندگی اقتصادی، محرومیت و فقر، وابستگی، شکاف طبقاتی، شکاف بین مرکز و پیرامون (محرومیت مصنوعی) و مصرف گرایی و از بین رفتن تولید و کشاورزی نمایانگر شرایط پیش از انقلاب است. به نظر آیت الله خامنه ای شاخص اصلی موفقیت، برداشتن آثار شوم طاغوت است اعم از آثار فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و صد البته زدودن آثار فرهنگ طاغوتی و جاهلی در کشور که بیش از هر چیز اهمیت دارد:
اگر انقلاب اسلامی بتواند آثار شوم تسلط قدرت های طاغوتی را در این کشور برطرف کند، آن وقت بزرگ ترین وظیفه خودش را به انجام رسانده است. این آثار شوم دوران سلطه طاغوت چیست؟ در درجه اول، همین فقر و عقب ماندگی و جهل در بسیاری از مناطق کشور ماست. (بیانات، 28 /3 /1370)
1. آثار و نتایج سیاسی داخلی
آیت الله خامنه ای کانون و عامل اصلی انحطاط همه جانبه ایران پیش از انقلاب را در وضعیت سیاسی و حاکمیت افراد مستبد، وابسته و بی کفایت می بیند. در این چارچوب فوری ترین و مهم ترین نتیجه انقلاب را باید در عرصه سیاسی جستجو کرد.
تغییر بنیادین در عرصه سیاسی دارای ابعاد و سطوحی است. قبل از هرچیز نظام پیشین باید ساقط شود و حکومت جدید جای آن را بگیرد. پس از استقرار حکومت جدید تازه مسئولیت ایجاد تحول شروع می شود. حکومت جدید باید سازو کارهای مفهومی و نهادی تغییر را ایجاد و اعمال کند. ابتدا لازم است در حوزه نظری نظام مناسبی طراحی شود تا براساس آن ساختارهای جدید بنا شود. بدون یک طرح مفهومی و نظری نظام نوظهور نمی تواند «انقلابی» باشد و انقلابی عمل کند.
در اندیشه آیت الله خامنه ای انقلاب اسلامی این تدارکات مفهومی و نهادی تغییر سیاسی را به خوبی فراهم کرد. ابتدا رژیم قبلی را ساقط ساخت و زنجیرهای اسارت در چنگ استبداد و استعمار را پاره کرد. پس از آن و به تدریج حکومت جدید جایگزین شد. حکومت انقلابی، فرآیند طراحی نظری و نیز نهادسازی را عهده دار شد. امام خمینی ایدئولوگ بزرگ انقلاب اسلامی این نظام مفهومی و مراحل نیل به آن را در چارچوب اندیشه «ولایت فقیه» و «جمهوری اسلامی» سال ها قبل از انقلاب ریخته بود. بنابراین جریان انقلابی با برنامه روشن و منضبطی پیش آمده بود. با پیروزی انقلاب، این طرح کلان مرحله به مرحله و با رهبری امام به اجرا در آمد. امام می دانست چه می خواهد و امت پیرو امام هم از هدف انقلاب آگاهی داشت. به بیان میشل فوکو:
شما چه می خواهید؟ در مدت اقامت در ایران یک بار هم واژه انقلاب را از کسی نشنیدم؛ اما از پنج مخاطب من چهار نفر جواب می دادند: حکومت اسلامی. (فوکو، 1377: 36)
یک. تخریب نهادهای پیشین
بنابراین اولین کاری که باید در یک انقلاب صورت گیرد تخریب نهادهای قبلی است که عامل و کارگزار اصلی برنامه ها هستند. طبیعتاً نظام سیاسی، قبل از سایر نهادها در معرض تغییر و تخریب قرار می گیرد.
و کشور از چنگ قدرت شیطانی خون ریزِ ظالمانه رژیم کافرمنش و فاسق و فاجر و عیاش و ضد مردمی و وابسته به بیگانه و بی اعتنای به مصالح ملت و نیز سرانی که فقط خوشی های خودشان را در نظر داشتند و همه امکانات عظیم این مملکت را برای چنین چیزی صرف می کردند، نجات پیدا کرد. (خطبه های نماز جمعه تهران، 19 /11 /1369)
نظام استبدادی که از نظر ریمون آرون، اندیشمند راست گرا و لیبرال فرانسوی، تمام اقشار مختلف را سرکوب و مطرود کرده بود. (خرمشاد، 1384: 20) بنابراین مهم ترین وظیفه از این جهت به فرجام رسیده و این قدرت شیطانی که مجمع همه زشتی ها است از بین رفته است.
دو. استقلال سیاسی
دومین نتیجه در عرصه سیاسی محصول دستاورد اوّل، یعنی تغییر نظام سیاسی است. وابستگی به دولت های خارجی ویژگی مهم دولت های قاجار و پهلوی در دویست سال اخیر است، حال یا وابستگی به روس ها یا انگلیسی ها یا فرانسوی ها. موریس دورژه معتقد است، قرن ما متوالیاً شاهد دو نوع استبداد جمعی است: یکی نظام های تک حزبی عمدتاً کمونیستی که بدون حمایت های آشکار اردوگاه شرق در قدرت نمی مانند و دیگر استبداد متکی به ارتش در جهان سرمایه داری تحت حمایت های پنهان اردوگاه غرب. از نظر ایشان پینوشه، ویدلا و محمدرضا وابسته به اردوگاه دوم هستند و بدون آن در قدرت نمی توانند بمانند. (خرمشاد، 1384: 13)
در طول این دویست سال، ملت ایران از خود رأیی نداشت. بر ثروت خویش مسلط نبود و از پیشرفت علم و صنعت در دنیا بی بهره مانده بود و امید درستی هم به آینده نداشت. اگر در گذشته قبل از دوران استعمار و دخالت خارجی ها در کشور ما حکام ایرانی و داخلی بر مردم جفا و ستم می کردند و زور می گفتند، در طول دوران ورود قدرت های استعماری به ایران، هم سلطه مستبدان بود، هم اعدام های بی محاکمه رواج داشت، هم زورگویی های بی حدوحصر و فشارهای فراوان و اختناق های بی اندازه بر ملت ما روا داشته می شد و هم مستبدان به وسیله قدرت های بیگانه حمایت می شدند و قدرتِ آنها مضاعف می گردید و ثروت کشور ما هم به وسیله هر دو هم حکام داخلی مستبد و هم خارجی های زورگو به باد غارت می رفت. (بیانات، 4 /11 /1368) مشکل اساسی ما این بود که به وسیله استعمار، با ده ها زنجیر بسته شده بودیم و انقلاب اسلامی زنجیرهای اسارت و وابستگی را پاره کرد. (همان)
سه. ایجاد حکومت اسلامی
اما انقلاب اسلامی پس از تخریب نهادهای پیشین و رهایی از وابستگی سیاسی، حکومت اسلامی متکی به مردم را پس از هزاران سال استبداد و دیکتاتوری تأسیس کرد و این اولین ثمره ایجابی انقلاب اسلامی در عرصه سیاسی بود.
آیت الله خامنه ای معتقدند هزاران سال بر کشور ایران حکومت استبدادی وجود داشته است. کشور ایران دچار یک غفلت و خمودی تاریخی بود و هیچ گاه در تصمیم گیری برای آینده خودش سهمی جدی نداشت. مسئله انقلاب اسلامی و آرمان آن این نبود که صرفاً حاکمان ظالم قبلی را برکنار کند و این ساختار تاریخی را تخریب کند. همین طور کوتاه کردن دست قدرت های مسلط، دستاوردی بود مهم، اما نمی توانست منزلگاه نهایی باشد. تغییر بنیادین در عرصه سیاسی زمانی اتفاق می افتد که پس از تخریب ساختارهای قبلی، ساختار جدید ایجاد و مستقر شود و انقلاب اسلامی این کار را کرد.
انقلاب به ما این توان را داد که توانستیم دیواره سنگی تاریخی را بشکافیم و خود را از این چارچوب و حصار سنگی خارج کنیم. انقلاب به این اندازه هم اکتفا نکرد، بلکه یک الگو را در مقابل ما گذاشت و آن، جمهوری اسلامی است. (بیانات، 17 /4 /1383)
به نظر آیت الله خامنه ای در طول دوره های گذشته، حتّی در زمانی که اسلام به ایران آمد، حکومت اسلامی به معنای صحیح آن، در این کشور ایجاد نشد. فتوحات اسلامی شد، عناصر اسلامی بزرگی به اینجا آمدند، عناصر بزرگ تری از خود ایرانیان در اینجا پرورش پیدا کردند، علما و بزرگان و دانشمندان برجسته تاریخ اسلام و ستاره های آسمان اسلام در اینجا به وجود آمدند و رشد کردند؛ اما نظام اسلامی در کشور برقرار نشد. نه در زمان امویان و عباسیان و نه در عصر قاجاریه و صفویه هیچ گاه در هیچ جا حاکمیت سیاست اسلامی را نمی بینیم. نظام شاهنشاهی با منطق و صورتی جدید استمرار پیدا کرد. (بیانات، 11 /10 /1369) بر همین اساس معتقدند جمهوری اسلامی عظیم و قوی، عزیزترین میراثی است که بعد از میراث اسلامی رسول اکرم|، شخص عظیمی برای امت و قوم خود باقی گذاشته است. (بیانات، 9 /11 /1368)
چهار. جلب مشارکت مردمی و تثبیت حکومت قانون
گفته شد یک ویژگی مهم نظام ستم شاهی استبداد و دیکتاتوری فردی بود. شخص شاه خودش را مالک جان و مال و ناموس مردم می دانست و مطابق با میل خود با آن عمل می کرد. یکی از روشن ترین دستاوردهای سیاسی انقلاب اسلامی جلب مشارکت مبتنی بر قانون اسلامی است.
مسئله حضور مردم و انتخابات در نظام جمهوری اسلامی شکل بدیع و تازه ای است که در دنیا عرضه می شود: جلب مشارکت سیاسی آگاهانه، (بیانات، 22 /9 /1385) حضور یک پارچه مردم، رقابت جدی، فعالیت و تلاش حقیقی مردمی، در کنار معیارهای اسلامی و معیارهای الهی (بیانات، 12 /5 /1388) قبل از انقلاب انسداد سیاسی کشنده ای حاکم بود و بعد از انقلاب رابطه عاطفی بین مردم و مسئولین شکل گرفته است. امکان انتقال قدرت و دست به دست شدن آن در فرآیندی قانونی است که پیش از انقلاب معنا نداشت. (بیانات، 30 /4 /1392)
پنج. معرفت سیاسی جدید
در اندیشه آیت الله خامنه ای یکی از چیزهایی که در هر حرکت عمومی و در هر نهضت لازم است، این است که براساس تفکرات و مبانی پایه ای این نهضت و این جریان، هم «واژه سازی» هم «نهادسازی» بشود. (بیانات، 22 /7 /1390) وقتی یک فکر جدید مثل فکر حکومت اسلامی و نظام اسلامی و بیداری اسلامی مطرح می شود، مفاهیم جدیدی را در جامعه القاء می کند؛ بنابراین این حرکت و این نهضت باید واژه های متناسب خودش را دارا باشد؛ اگر از واژه های بیگانه وام گرفت، فضا آشفته خواهد شد و مطلب ناگفته خواهد ماند. در مفهوم سازی این اتفاق افتاد و انقلاب اسلامی اصطلاحاتی نو مثل«استکبار»، «استضعاف»، «مردمی بودن»، «مردم سالاری اسلامی» و «جمهوری اسلامی» را مطرح کرد. (همان) به این ترتیب بود که به تبع شکل گیری حکومت جدید بر پایه اسلام و مشارکت مردم، این حکومت مردمی دین مدار، معرفت سیاسی و ادبیات نویی را وارد دنیای سیاست کرد. (بیانات، 24 /6 /1381)
شش. نهادسازی
ایجاد معرفت سیاسی نوین و راهگشا یک تحول مهم است و منشأ تحولات دیگر هم خواهد بود. اما این معرفت نو، کارآمدی خود را زمانی می تواند نشان دهد که نهادهای نویی بر پایه آن شکل بگیرد یا نهادهای قبلی را اصلاح و در صورت نقص تکمیل کند. یک انقلاب بزرگ و فراگیر باید بتواند نهادهای جدیدی ایجاد کند یا دستِ کم نهادهای سابق را به گونه ای در هاضمه ارزش های انقلابی حل کند که ماهیت شان تغییر یافته و در خدمت اهداف انقلاب قرار گیرند.
آیت الله خامنه ای معتقدند از جمله دستاوردهای انقلاب اسلامی اصلاح و تهذیب برخی نهادهای قبلی و تأسیس نهادهای جدید است. به نظر ایشان وقتی یک انقلاب و یک حرکت تحقق پیدا می کند، بایستی دستگاه های مجری که آن هدف ها را باید دنبال کنند به وجود بیاورد. یکی از کارها این است که دستگاه های موجود جامعه را متحول کند، یکی دیگر این است که دستگاه متناسب با خواست خود را به وجود بیاورد. هر دو سخت است؛ اما انقلاب اسلامی هر دو را انجام داد. (بیانات، 22 /7 /1390)
پیش از انقلاب نهادهای سیاسی مثل مجلس، عدلیه، نخست وزیری و ارتش وجود داشتند که انقلاب اسلامی برخی نهادها مثل مجلس و قوه قضائیه را به کلی دگرگون ساخت و برخی از نهادها مثل ارتش را بازسازی کرد. همچنین انقلاب اسلامی نهادهای متناسب با اهدافش را تولید کرد: شورای نگهبان، مجلس خبرگان، بنیاد شهید، کمیته امداد، جهاد سازندگی و بسیج از جمله مهم ترین این نهادها هستند. دسته سوم نهادها، نهادهایی است که مشابه قبلی داشته و براساس ارزش های اسلامی و انقلابی و به موازات نهادهای قبلی شکل گرفته اند: سپاه پاسداران و نیروی انتظامی از این جمله اند. انقلاب اسلامی نهادهایی را به وجود آورد که در هیچ حکومتی تا پیش از آن سابقه نداشته است و تمام آنها محصول تفکر انقلابی، متکی به اسلام است. نهادهایی مثل شورای نگهبان، مجلس خبرگان، کمیته امداد، سپاه پاسداران، جهاد سازندگی، بنیاد شهید و بسیج مردمی.
آیت الله خامنه ای بر این باورند شورای نگهبان مطمئن ترین دستگاه و ارگانی است که انقلاب به نظام کشور بخشیده است. دستگاهی که عماد ملت و دین و مایه اطمینان و سکینه قلب مؤمنین است و در حقیقت نبض نظام اسلامی به شمار می رود. (بیانات، 4 /12 /1370) تشکیل مجلس خبرگان هم یکی از مظاهر حرکت اسلامی و پایه اسلامی جامعه و نظام اسلامی است. (بیانات، 12 /12 /1370) بسیج، (بیانات، 5 /9 /1376) جهاد سازندگی، (بیانات، 23 /4 /1372) بنیاد شهید، (بیانات، 23 /10 /1369) سپاه، (بیانات، 24 /6 /1378) جهاد دانشگاهی، (بیانات، 25 /4 /1386) بنیاد مستضعفان (بیانات، 5 /9 /1368) و صندوق های قرض الحسنه (بیانات، 12 /7 /1368) از دیگر مولودات و نهادهای اصیل انقلاب اسلامی هستند.
اما انقلاب اسلامی علاوه بر ایجاد نهادهای جدید، برخی نهادهای قدیمی را هم نگه داشت و اصلاحات بنیادینی در آن انجام داد. از جمله دستگاه قضایی و مجلس. بدیهی است که نظام قضایی در جمهوری اسلامی و مجلس شورای اسلامی پس از انقلاب بسیار متفاوت از قبل از انقلاب هستند اما نهادهایی جدید به حساب نمی آیند.
تفاوت اصلی نظام قضایی پس از انقلاب با پیش از آن در حاکمیت عدالت بر این دستگاه است. در حقیقت دستگاه قضایی به یک دستگاه عدالت محور تبدیل شد. (بیانات، 19 /10 /1371). همین طور پیش از انقلاب نیز مجلس وجود داشت؛ اما مجلس واقعی و مردمی نبود به سه دلیل: اولاً مردم سهم جدی در آن نداشتند. ثانیاً به انحراف کشیده شد و در خدمت دربار و سیاست های استعماری قرار گرفت و ثالثاً از موازین اسلامی دور بود. اما پس از انقلاب نمایندگان، حقیقتاً نمایندگان مردم اند. هیچ کس نمی تواند بگوید که در این مجلس، کسانی وجود داشته باشند که نخواهند احکام اسلامی در این کشور مستقر و پیاده شود. (بیانات، 29 /3 /1375)
به اعتقاد آیت الله خامنه ای در دوران رضاخان و محمدرضا شاه، پلیس را مثل بقیه نهادها ضایع کرده بودند. پلیسی که رئیس اش مجری تمام نظرات شوم رضاخانی و حکومت کودتا در دوره اوّل و دوره دوم باشد، معلوم است که میدانی برای فضیلت ها نخواهد یافت. اما پس از انقلاب پلیس:
متحول شده و نسبت به گذشته، همه چیزش نه فقط ظواهرش خیلی تفاوت کرده است. (بیانات، 4 /7 /1369)
در مقوله نظامی، ارتش که ساخته و پرداخته فرهنگ و نظام دیگری و کسان دیگری بود، تبدیل شد به یک ارتش انقلابی، متدین و مؤمن و ساخت ها، روش ها و شعارهایش هم تغییر پیدا کرد. در کنار این، نهاد نوپا و تازه ای از خود انقلاب روئید و آن، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود؛ که اگر این دومی نمی شد، اوّلی هم امکان پذیر نبود. (بیانات، 22 /7 /1390) آیت الله خامنه ای نظام ارتش را از نظام های مثبت بجا مانده قبل از انقلاب می داند که البته در اختیار مدیریت استبداد وابسته، نه کارآیی و کفایت مناسبی از خود نشان می داد و نه در خدمت منافع ملت بود. به اعتقاد ایشان یکی از عرصه ها و میدان هایی که جمهوری اسلامی و انقلاب، در آن با استکبار دست به گریبان شد و استکبار را در آن عرصه شکست داد، عرصه ارتش جمهوری اسلامی ایران است. ارتش صحنه و میدانی بود که اسلام و کفر در آن دست به گریبان شدند و اسلامْ کفر را بر زمین زد و بر آن پیروز شد. (بیانات، 30 /1 /1374) بنابراین بی شک، ارتشِ امروز، از ارتش سال های پیش، هم کارآمدتر و هم انقلابی تر است. یکی از آثار آن در خودکفایی و ابتکار در تعمیر و تولید تجهیزات نظامی است. (بیانات، 5 /7 /1376)
به طورکلی از نظر آیت الله خامنه ای دستاورد های سیاسی انقلاب اسلامی بسیار روشن، متعدد، فراگیر و بنیادین است. یک نظام سیاسی فاسد و وابسته و منحرفی، واژگون و به جای آن، نظام سالم و مستقلّ و کارآمدی را در کشور ایران بر سرِ کار آورد. هنر بزرگ امام در این بود که:
به جای آن نظام فاسد، یک نظام سیاسی در این کشور برقرار کرد که به جای بی اعتنایی به مردم، عشق به مردم بر آن حاکم است. به جای بی توجّهی به سرنوشت ملت، به خصوص سرنوشت جوانان، عشق به سرنوشت ملت و عشق به سرنوشت جوانان و اهمیت فوق العاده به آنها در آن مطرح است. به جای خودباختگی در مقابل بیگانگان، خودباوری در میان مردم روز به روز توسعه پیدا می کند. به جای وابستگی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی به بیگانگان، استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی هدف قرار گرفته است. .. همه نقاط منفی ای که در نظام منحطّ پهلوی بر ملت ایران تحمیل شده بود و جزو خصلت های ذاتی آن نظام سیاسی بود، در نظام سیاسی ای که امام بزرگوار در این کشور به وجود آورد، به نقاطی که صد و هشتاد درجه با آن فاصله دارد، تبدیل شده است. در نظام اسلامی، مردم به خودشان ایمان و اعتقاد دارند؛ نظام سیاسی برای خود احترام قائل است؛ زیر بار تحمیل قدرت مداران جهانی و سلطه استکباری نمی رود؛ استقلال کشور، متّکی به منافع و مصالح خودِ این مردم است، نه متّکی به خواست و مصالح بیگانگان؛ مسئولان کشور، منتخبان خودِ ملت اند، نه تحمیل شده به وسیله اجانب یا به وجود آمده در کودتاهای نظامی و با پول دشمنان. در آن نظام، مردم در تعیین سرنوشت سیاسی خودشان، هیچ نقشی نداشتند؛ اما در نظام اسلامی، مردم در تعیین سرنوشت سیاسی خودشان، همه نقش و تأثیر را دارا هستند. (بیانات، 14 /3 /1376)
2. آثار و نتایج فرهنگی داخلی
محققان و صاحب نظران زیادی بر این باورند که ماهیت اصلی انقلاب اسلامی فرهنگی است و مهم ترین دستاورد آن را هم باید در این عرصه جستجو کرد. آیت الله خامنه ای انقلاب اسلامی را انقلابی با ماهیت فرهنگی می داند و میزان موفقیت و عقب گرد آن را هم با شاخص های فرهنگی می سنجد.
ارزیابی آیت الله خامنه ای از نتایج فرهنگی انقلاب در مقاطع زمانی مختلف یکسان نیست. در مجموع ایشان مشکل ترین بخش در مدیریت و ثمربخشی را بخش فرهنگی می دانند. (بیانات، 19 /9 /1369)
یک. تربیت هنرمند انقلابی
به اعتقاد ایشان طبیعی بود که انقلاب در آغاز، روشن فکر جماعت و اهل هنر را که با دین، ایمان، روحانیت و تقوا سروکاری نداشتند، نتواند جذب کند. بعضی جذب انقلاب شدند؛ چون وجدان های بیداری داشتند، عده ای هم کنار ماندند و انقلاب نتوانست آنها را جذب کند. (بیانات، 23 /5 /1370) یکی از دستاوردهای انقلاب تربیت هنرمندان کیفی هم سو با انقلاب است گرچه از جهت کمیت در مجموعه هنرمندان کشور اقلیتی بیش نیستند. در حقیقت یکی از معجزات انقلاب، پرورش هنرمندان و روایت گران تاریخ انقلاب است. (بیانات، 25 /4 /1370)
برعکسِ هنر، معتقدند وضعیت ادبیات انقلاب بسیار بهتر است و رشد ادبیات انقلاب، خیلی بیشتر از رشد ادبیات معمولی ما در ده ها سال گذشته است. (بیانات، 5 /12 /1370) این رشد هم در کمیت است و هم در کیفیت و هم جهت گیری و تغییر رویکردها. انقلاب از جهت دیگر به رشد ادبیات و زبان فارسی کمک کرده است. علاقه مندان مشتاق انقلاب اسلامی ناچارند برای آشنایی با ارزش های انقلاب و نیز شناخت شخصیت امام، زبان فارسی را یاد بگیرند و همین امر زمینه گسترش زبان فارسی در دنیا را فراهم ساخته است. (بیانات، 25 /6 /1387)
دو. ایجاد امکان و فرصت دفاع از ارزش ها
از نظر آیت الله خامنه ای یکی از مهم ترین دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی ایجاد امکان و فرصت دفاع از ارزش های اسلامی و ملی بود چیزی که پیش از انقلاب درست عکس آن عمل می شد. به عبارت دیگر پیش از انقلاب دست ها و ذهن ها را نه تنها برای دفاع از ارزش ها بسته بودند؛ بلکه فرصت ها و امکانات در اختیار نیروها و جریان های ضد ارزشی قرار داشت:
سال ها اسلام بود، اما نه در صحنه فعالیت های اساسی عالم. در طول سلطنت های مفصل ایران، عثمانی و هند که ظاهراً مسلمان بودند، اسلام به معنای حقیقی کلمه در دستگاه شان نبود؛ اسلام منزوی بود. در دوران پیشرفت غرب و اروپا هم ارزش های مادّی به شکل های مختلف بر دنیا حاکم شد و اسلام و مسلمانی کاملًا در غربت و انزوا افتاد؛ حتّی سعی می کردند که نام اسلام را هم به دست فراموشی بسپرند و کشورهای مسلمان را هم با تفکرات لائیکی و غیر اسلامی حتّی از صورت اسلام جدا کنند. «بسم اللّه » گفتن در اوّل حرف زدن ها ننگ بود. نماز خواندن ننگ بود. مسلمان زیستن به معنای واقعی محال بود. تظاهرات اسلامی، بیشتر تشریفاتی بود. از معنویت اسلام، از جهاد اسلام و از ارجحیت اسلام در مقابل رقیب های مادّی، خبری نبود. برای اینکه وعده خدا یعنی پیروزی اسلام بر همه کفر و الحاد، پیروزی ارزش های الهی بر همه مادّی گری های کوته نظرانه به تحقق بپیوندد، باید اسلام در عرصه زندگی خودش را مطرح می کرد و انقلاب اسلامی این فرصت را به وجود آورد. (بیانات، 25 /6 /1387)
سه. احیای هویت و فرهنگ ملی
یک دستاورد فرهنگی دیگر، احیای هویت و فرهنگ ملی با بیرون راندن فرهنگ استعماری است. به نظر ایشان قبل از انقلاب از هویت ملی و ملیت اسم زیاد می آوردند؛ اما به هیچ وجه به معنای حقیقی کلمه، هویت ملی را تقویت نمی کردند. چون کسانی که ایران را برای منافع خودشان می خواستند، می دانستند که اگر هویت ملی در این کشور زنده شود، با منافع آنها ناسازگار خواهد بود و آنها نمی توانند به منافعی که هدف گرفته اند، برسند. (بیانات، 28 /2 /1383) آنها با همه مظاهر فرهنگ ملی، دشمن بودند؛ حتی با طرح لباس بومی! و چون هویت ملی در ایران آمیخته با هویت دینی بود ناچار بودند با شاخص ها و ارزش های دینی هم بجنگند. (همان) انقلاب هم هویت ملی را زنده کرد و هم افسانه تعارض ملیت و دیانت را از بین برد.
به اعتقاد آیت الله خامنه ای انقلاب نشان هویتی ایران را تغییر داد. روزی بود که مردم دنیا، اگر از ایران خبری داشتند، به خاطر داستان های افسانه وار و ولخرجی های فسادآمیز دستگاه حکومت خائن پادشاهی بود! از این طریق اسم ایران را می شنیدند. در ولخرجی ها و قماربازی هایشان در کازینوهای معروف دنیا، از ایران اسم می آوردند؛ به مناسبت اینکه پادشاهان و حکمرانان کشور ایران، اموال این ملت را به آنجاها می بردند و می باختند و برمی گشتند! اما پس از انقلاب اسلامی در دنیا، نام اسلام را با عنوان شجاعت و عدالت خواهی و ظلم ستیزی می شناسند. (بیانات، 27 /6 /1375)
چهار. رشد خودباوری
یک شاخصه مهم دیگر در دوره پهلوی و یکی از رایج ترین تبلیغات، «نمی توانیم» بود. ایشان معتقدند همه مردم از بچگی طوری بار آمده بودند که جنس ایرانی مساوی است با بد بودن، پست بودن و نامرغوب بودن؛ ایرانی مساوی است با ناتوانی در تولید جنس خوب در همه زمینه ها. این فرهنگ را در ذهن ملت نهادینه کرده بودند. (بیانات، 31 /6 /1384) و انقلاب، فرهنگ خودباوری در کشور ما را بیدار کرد. (بیانات، 3 /7 /1384) و حرکت به سمت استقلال فرهنگی را شروع کرد. به اعتقاد ایشان مهم ترین و سخت ترین بُعد استقلال، استقلال فرهنگی است که تازه در کشور شروع شده است. (بیانات، 25 /6 /1385)
پنج. رشد فرهنگ مجاهدت و شهادت
همچنین به نظر آیت الله خامنه ای انقلاب اسلامی به مردم ایران فرهنگ جهادی را هدیه کرد (بیانات، 14 /10 /1382) و فرهنگ فداکاری و شهادت طلبی را زنده کرد. درصورتی که در گذشته، سیلی خوران در راه خدا کم بودند و برخی در طی عمر هفتادساله خود، تحمل کمترین سختی در راه خدا را هم نداشتند و حاضر نبودند در راه خدا یک اخم را تحمل کنند؛ چه برسد به اینکه جان و سرمایه وجود خود را در راه خدا بدهند و انقلاب این مسیر را تغییر داد. (بیانات، 25 /5 /1368)
3. آثار و نتایج علمی و فکری
علم، به خصوص در دنیای امروز، اساس هر نوع تحول و ترقی است. فرهنگ مدرن مبتنی بر سلطه علمی توانسته استیلای خود را در بخش های مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی توسعه دهد. رژیم پهلوی هم با رویکردی مقلدانه و چشم بسته مدعی پیروی از چنین منطقی بود. اما عملاً جز صورتی از علم آن هم در بخش های محدود، نشانی از پیشرفت علمی دیده نمی شد. آیت الله خامنه ای آثار و نتایج انقلاب اسلامی در عرصه علمی و فکری را بسیار شگرف می بینند. این آثار در مقایسه با قبل از انقلاب و وضعیت رو به انحطاط آن زمان بسیار ویژه است:
اولاً دانشگاه ها بر بنیان ضدیت با دین پایه گذاری شد و انقلاب اسلامی این جهت گیری را تغییر داد «کسانی دانشگاه را بنیان گذاری کردند که اساس دین را، نه که قبول نداشتند، بالاتر از این بود می خواستند اصلًا دین را ریشه کن کنند». (بیانات، 23 /5 /1369) همین طور احیای عقلانیت صحیح و نگاه موشکافانه به مسائل، (بیانات، 01 /5 /1393) احیای آزاداندیشی و راه اندازی جنبش نرم افزاری در محیط دانشگاهی، (بیانات، 13 /11 /1388) تکریم و احترام به نخبگان، (بیانات، 19 /8 /1385) ایجاد سرزندگی و نشاط در محیط دانشجویی (بیانات، 16 /5 /1391) و اعتماد به نفس و خودباوری در حوزه علم و ابتکار (بیانات، 24 /9 /1387) از جمله آثار و خدمات انقلاب اسلامی است که نتیجه آن رشد علمی بسیار بالا (بیانات، 25 /6 /1385) و غیر قابل مقایسه با دوران قبل از انقلاب است.
4. آثار و نتایج اقتصادی
نتایج انقلاب اسلامی در حوزه اقتصاد دارای نوساناتی است. از نظر آیت الله خامنه ای از برخی جهات تحولات بسیار خوب بوده است: شکستن بت تبعیض و هموارسازی مسیر عدالت، آماده سازی زیرساخت های اساسی مثل آب و برق و… .
شکستن بت تبعیض و باز کردن مسیر عدالت
شاخص ضریب جینی معیار مهمی است که محققان برای ارزیابی تبعیض از آن استفاده می کنند. ارقام مربوط به قبل از انقلاب یکسان نیست. اوشیما ضریب جینی سال 1348 را بین 60 /0 و 70 /0 دانسته و مولر نیز ضریب جینی ایران را در سال 1349، معادل 52 /0 و سهم درآمد 20 درصد قشر بالای جامعه را از کل درآمد در همین سال معادل 7 /62 درصد ذکر کرده است. (رفیع پور، 1380: 69) به نظر آیت الله خامنه ای انقلاب اسلامی بت تبعیض و طاغوت پروری را در کشور شکست. قبل از انقلاب، فاصله بین فقیر و غنی یک امر اجتناب ناپذیر تلقّی می شد. انقلاب اسلامی آمد و راه عدالت اجتماعی را باز و مسیر را هموار کرد. (بیانات، 14 /2 /1379) مبتنی بر همین تغییر نگاه، میزان خدمات به محرومان و قشرهای مظلوم، به روستاها، به روستایی ها، به بخش های دوردست کشور، به کارهای بی زرق وبرق اما پُرفایده، با وجود جنگ و اقتصادی، چند برابر حجم و تعدادی است که در طول سال های متمادی حکومتِ گذشتگان انجام گرفته است. (بیانات، 2 /8 /1369)
آیت الله خامنه ای معتقدند تحولاتی که انقلاب اسلامی در کشور به وجود آورد، تحولات بسیار عظیم و عمیقی است؛ در زمینه های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، در اثبات هویت ملی، این تحولات، تحولات 180 درجه ای و بسیار هم عمیق است. اما تحولات حوزه اقتصاد با این کیفیت نبوده است:
صریحاً عرض می کنم تحولاتی که در زمینه اقتصادی انجام گرفته، متناسب با تحولات در بخش های دیگر نیست. ما باید می توانستیم یک الگوی موفقی از اقتصاد به دنیا عرضه کنیم. .. باید ما هم کارآمدی در جهت رشد رونق اقتصاد، هم کارآمدی در جهت تأمین عدالت را به دنیا نشان می دادیم. البته کارهایی را که شده و می دانیم، نمی خواهیم انکار کنیم؛ کارهای بسیار مهمی انجام گرفته، لکن به آن سطحی که باید می رسیدیم، قطعاً نرسیده ایم و این برای ما دردناک است. (بیانات، 30 /11 /1385)
منطق این ارزیابی را باید در نوع نگاه ایشان به اقتصاد اسلامی دانست. در اندیشه ایشان هر روش اقتصادی، هر توصیه و نسخه اقتصادی اگر دو پایه را بتواند تأمین کند، معتبر است. هر نسخه ای هرچه هم مستند به منابع علی الظاهر دینی باشد و نتواند این دو را تأمین کند، اسلامی نیست: یکی «افزایش ثروت ملی» و دیگری «توزیع عادلانه و رفع محرومیت در درون جامعه اسلامی». کشور اسلامی باید کشور ثروتمندی باشد؛ کشور فقیری نباید باشد؛ باید بتواند با ثروت خود، با قدرت اقتصادی خود، اهداف والای خودش را در سطح بین المللی پیش ببرد. (همان) به نظر ایشان در دهه اوّل انقلاب به خاطر مسائل دفاع مقدس، گرفتاری های گوناگون و محاصرات عجیب و غریب اقتصادی، اقداماتی کردیم که به مالکیت گسترده دولت منتهی شد؛ بیش از آن مقداری که در قانون اساسی ذکر شده بود. در دهه دوم و سوم هم نباید با گسترش شرکت های دولتی غیر ضروری موافقت می شد؛ یعنی تشکیل آنها به وسیله دولت یا واگذارنکردنِ بنگاه های ذیل اصل 44 به مردم، موافق مصلحت نبود. اگر ضرورت هایی هم این کار را در آن دوره ایجاب می کرد، نباید این کارها در دوره بعد از جنگ انجام می گرفت؛ نباید بی خود شرکت تولید می شد؛ نباید از واگذاری شرکت های دولتی به مردم، در آن بخشی که قانون اساسی تصریح به آن کرده بود، کوتاهی می شد؛ باید شرکت ها واگذار می شد. باید مالکیت دولت روز به روز کمتر می شد. به اعتقاد ایشان نه تنها این واگذاری صورت نگرفت، بلکه مالکیت دولتی بیشتر و گسترده تر شد! به همین دلیل خیلی از درآمدهایی که باید در خدمت تولید و گردش صحیح پول در جامعه قرار می گرفت، صرف کارهای غیر لازم شد؛ فعالیت های اسراف آمیز و ساختمان سازی های بی خودی. (همان) این روند غلط مانع تولید ثروت شد. عین همین نگرانی ها در بخش مربوط به عدالت مسئله رفع فقر و محرومیت هم وجود دارد. (همان)
باید توجه کرد این ارزیابی در قیاس با آرمان های انقلاب اسلامی صورت می گیرد نه با پیش از انقلاب که به هیچ وجه قابل مقایسه نیست.
5. آثار معنوی و اخلاقی
انقلاب اسلامی انقلابی الهی و معنوی است و هدف اصلی آن مبارزه با همه مظاهر شرک و طاغوت است. این انقلاب جامعه ای غرق در شهوات و انواع آلودگی ها و رذائل اخلاقی را به سمت حیات طیبه حرکت داد و حاصل آن هم زائل ساختن بسیاری از رذایل و احیای بسیاری از فضایل و مکارم اخلاقی بود. نتیجه آن را هم باید در تربیت انسان هایی مشاهده کرد که از جهت کمی و کیفی به نوعی از مردمان صدر اسلام جلوتر هستند.
انقلاب اسلامی ریل جامعه را از دشمنی با معنویت به سمت حمایت از اخلاق و طهارت تغییر داد. انقلاب و نظام اسلامی زمینه بسیار مساعدی برای پالایش درون و پالایش فضای کاری کشور به وجود آورد. (بیانات، 19 /4 /1379) امروز در دوران جمهوری اسلامی این فرصت برای آحاد جامعه هست که حرکت کنند، درست حرکت کنند، درست زندگی کنند، مؤمنانه زندگی کنند، با عفّت زندگی کنند؛ نه اینکه راه گناه بسته است، [نه]، راه گناه همیشه باز است، امّا راه خوب زیستن، مؤمن زیستن، عفیف زیستن هم در زیر سایه اسلام باز است. (بیانات، 31 /1 /1393) مظاهر آن را در گرایش به مراسمی مثل اعتکاف باید جستجو کرد:
در زمان قدیم زمان ما که جوان بودیم در میان دانشجویان، در دانشگاه تهران و بعضی دانشگاه های دیگر و در همه ایران، شاید هزار نفر اعتکاف نمی کردند! در قم که مرکز دین و عبادت بود، شاید چند صد نفر طلبه اعتکاف می کردند. معمول نبود؛ مردم دور بودند. (خطبه های نماز جمعه تهران، 12 /10 /1376)
نکته مهم در نگاه آیت الله خامنه ای اعتماد برخی افراد به برخی افسوس ها و حسرت ها نسبت به وضعیت خوب گذشته از جهت معنوی است! آیت الله خامنه ای چنین دیدگاهی را محصول یک توطئه تبلیغاتی می دانند:
دست هایی تبلیغات دروغین و گاهی احمقانه و گاهی خبیثانه می خواهند این طور وانمود کنند که مردم در سابق، از حالا دین دارتر و با اخلاق تر بودند! این، دروغ است. سابق یعنی چه وقت؟ یعنی دویست سال قبل؟ بله، ممکن است؛ البته آن را هم ما چیزهایی شنیده ایم، ندیده ایم. آن سابقی که ما یادمان است پنجاه سال قبل، چهل سال قبل، سی سال قبل انسان که در ماه رمضان به شهر تهران وارد می شد، اصلاً حال و هوای روزه در این شهر نبود! مردم راه می رفتند و راحت سیگار می کشیدند، غذا می خوردند، ساندویچ می خوردند! اصلاً کسی احساس نمی کرد که اینجا روزه است! مشهد که شهری مذهبی بود ما در مشهد بودیم مردم راحت و علنی روزه می خوردند؛ کأنّه در بعضی از بخش های شهر، اصلاً ماه رمضان نیامده است! در مساجد ظهر ماه رمضان در غالب مساجدی که انسان سر می زد و می رفتیم، می دیدیم پنجاه نفر، چهل نفر، حداکثر صد نفر جمعیت نشسته بودند؛ مگر اینکه در جایی یک منبری معروفِ خوش بیانی باشد! (همان)
اما امروز شرایط بسیار متفاوت است آن هم در دنیایی غرق فساد:
امروز جوانان ما در دنیایی که نسل جوان روز به روز، رو به فساد بیشتر می رود در این مملکت، روز به روز پاکیزه تر، طاهرتر و نورانی تر می شوند. آن وقت تبلیغات استکباری، این کشور و این جوانان، این دانشگاه، این دانشجو و این استاد دانشگاه و نیز این طبقات گوناگون مردم را که همه سعی می کنند به خدا نزدیک شوند، و خودشان را بیشتر با اسلام و احکام اسلامی منطبق کنند، می کوشد این گونه وانمود کند که از اسلام دور شده اند! نظام اسلامی آن چنان جوانان را تربیت کرده و آن چنان حکومتی آورده است که وقتی همه دنیا از فسادهای اخلاقی رنج می برند، اینها در امانند. در کشور بزرگ امریکا، بسیاری از مصلحین و متفکران و مردان روحانی، فریادشان از فسادی که در آنجا حاکم است، بلند است، همه می نالند و راه علاجی پیدا نمی کنند؛ اما نظام جمهوری اسلامی در چنین شرایطی توانسته است محیطی امن و امان برای نسل جوان به وجود آورد. (همان)
بنابراین از نظر ایشان انسان سازی ارزشمندترین فرآورده و دستاورد این انقلاب محسوب می شود. برای یک انقلاب، انسان سازی از همه چیز مهم تر است. اگر انقلاب، انسان سازی نکند، هیچ کاری نکرده است. اگر کسی فکر بکند، دلیل این معنا واضح است. یعنی این حرف، واقعاً استدلال نمی خواهد؛ چون دنیا بدون انسان صالح، یک پدیده بی جان و کور و تاریک است. آن چیزی که به عالم خاکی جان می بخشد، ارزش می دهد، نور می دهد و معنا و مضمون به وجود می آورد، انسان است. «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خلِیفَةً». (بقره /30) جانشین، عنوانی است که خدا به انسان داده است. این جانشین را کجا گذاشته اند؟ «فِی الأَرْضِ». ارض بدون این جانشین، چیست و چه ارزشی دارد؟ تمام پیامبران و عباد الله الصّالحین، همّشان این بوده که انسان صالح را در این زمین به وجود بیاورند، حفظ کنند، رشد بدهند و تکثیر نمایند. هدف اسلام هم این است. اینکه امام رحمة الله علیه، فتح الفتوح انقلاب اسلامی، را ساختن جوانان می داند از این قبیل است، یک حرف نبود که همین طور بر قلم امام جاری شده باشد. این، یک مبنای اسلامی و الهی بسیار مستحکم دارد، واقعاً فتح الفتوح، یعنی ساختن انسان صالح. (بیانات، 10 /10 /1369)
ب) نتایج و دستاوردهای جهانی انقلاب اسلامی در مقایسه با قبل از انقلاب
پدیده نادری مثل انقلاب اسلامی عموماً آثار و نتایجی فراتر از محیط داخلی خواهد داشت و دستِ کم جغرافیای پیرامونی را متأثر خواهد کرد. انقلاب اسلامی بی تردید آثار جهانی گسترده ای در جهات و جوانب مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی داشته است. آیت الله خامنه ای بیش از هر چیز بر آثار فرهنگی، معنوی و سیاسی انقلاب اسلامی تکیه دارد:
انقلاب در درجه اوّل تحولی در جامعه ایرانی بود و در درجه بعد، در مجموعه امت اسلامی و سپس، در معادلات کلان جهان سیاست. و جغرافیای قدرت را در دنیا به خصوص در برخی از مناطق دنیا به کلی عوض و جابه جا کرد. (بیانات، 19 /11 /1387)
به اعتقاد ایشان با پیروزی انقلاب اسلامی به طور هم زمان دو جریان عظیم در سراسر گیتی آغاز شد: اول، روند ستایش و امید و درس گیری از سوی ملت های مستضعف و زیر ستم، به خصوص در کشورهای اسلامی و نیز مسلمانان سراسر جهان و همه آزاداندیشان عالم. دوم، روند نگرانی و توطئه و دشمنی از سوی دولت های مستکبر، صهیونیست ها، سرمایه داران غارتگر بین المللی و نیز وابستگان آنها در برخی کشورهای دیگر.
درخصوص جریان اول، با تشکیل جمهوری اسلامی در ایران، مسلمانان در همه جهان هویتی تازه یافتند و احساس عزت و شخصیت اسلامی، در آنان دمیده شد، کوشش مستمری که در طول ده ها سال از سوی قدرت های استعماری و استکباری برای تحقیر مسلمانی و مسلمانان به کار رفته بود، نقش بر آب گشت و در همه جای دنیای اسلام، روحیه افتخار به اسلام و مسلمان بودن رو به رشد و گسترش گذاشت. نهضت های فرهنگی و سیاسی از سوی جوانان و آزادگان مسلمان در چهار گوشه عالم شکل گرفت، از غیر مسلمانان کسان بسیاری به اسلام و مکتب انقلابی آن ایمان آوردند و کسان بسیارِ دیگری به دیانت و رسالت دین در تحولات اجتماعی دل بستند، و امام خمینی، همچون رمز هویت اسلامی و پرچم دار مبارزه با استکبار و فرعون ها و زورگویان بین المللی شناخته شد. در بسیاری از کشورهای اسلامی، حاکمیت دین و عزت و استقلال اسلامی، شعار مبارزان و جوانان و روشن فکران شد و خیل عظیمی از جوانان آنان، منش و رفتار جوانان ایرانی را الگوی خود قرار دادند. و بسیاری از رؤساء و سیاست مداران آنان نیز تظاهر به مسلمانی و دیانت را از سر مصلحت، جایگزین تظاهر به بی دینی و بی بندوباری کردند. (پیام به ملت ایران، 21 /11 /1377)
جریان دوم، یعنی روند دشمنی ها، کینه ها و توطئه ها از نخستین روزهای پیروزی انقلاب آغاز شد و به تدریج با زایل شدن حیرت و و سردرگمی که سیاست مداران دولت های استکباری و غارت گران و صهیونیست ها بر اثر پیروزی انقلاب اسلامی در یک نقطه حساس جهان بدان دچار شده بودند، گسترش و عمق و تنوع یافت. پیشرو و پرچم دار این خصومت آشتی ناپذیر دولت آمریکا و زائده صهیونیست آن در خاورمیانه بودند که با سقوط رژیم پهلوی، مطیع ترین متحد و مزدور خود در منطقه را از دست داده و از منافع سیاسی و اقتصادی خود در ایران محروم شده بودند. فهرست این تلاش های خصمانه شامل اقدام های سیاسی، تهاجمات نظامی، تدارک کودتاها، شورش آفرینی در مناطق متعددی از کشور، محاصره ها و توطئه های اقتصادی و حبس ذخائر ارزی، به کارگیری صدها رادیو و روزنامه و ده ها هزار مقاله و گفتار تبلیغاتی و در نهایت شبیخون همه جانبه فرهنگی است. (همان)
در مجموع می توان مهم ترین آثار سیاسی و معنوی انقلاب اسلامی در عرصه جهانی را در دو عرصه کلی (جهان اسلامی و جامعه جهانی) مورد توجه قرار داد:
1. بازتولید معارف والای اسلامی در جهان اسلام. (بیانات، 3 /8 /1389)
2. عزت بخشیدن به اسلام و مسلمین. (خطبه های نماز جمعه، 14 /11 /1373)
3. آشنا سازی ملت های مسلمان با هم، تقویت روحیه دل سوزی و علاقه مندی مسلمان ها به هم کند. (بیانات، 12 /4 /1368)
4. امید بخشیدن به جبهه مستضعفان و مبارزان علیه جبهه سلطه و استکبار جهانی. (بیانات، 18 /11 /1371)
5. سرمشق شدن در نفی استکبار به دلیل محدودنکردن آرمان ها در مرزهای جغرافیایی و نیز نفی و طرد همه قدرت های مستکبر. (بیانات، 3 /8 /1368)
6. جایگزین سازی مذهب به عنوان منبع الهام بخش مبارزان و پس راندن اندیشه های چپ و مارکسیستی به عنوان منبع و الگوی الهام بخشی. (بیانات، 18 /11 /1371)
7. زیر سؤال بردن پایه های نظری غرب. (بیانات، 22 /2 /1382) و ایجاد تزلزل در ارزش های مادی گرایانه آن. (خطبه های نماز جمعه تهران، 19 /11 /1369)
ج) نتایج و دستاوردهای انقلاب اسلامی در مقایسه با آرمان ها
مهمترین شاخص و معیار برای ارزیابی موفقیت یک انقلاب و حرکت اجتماعی مقایسه دستاوردهای آن با آرمان ها و اهدافی است که برای آن انقلاب صورت گرفته است. طبیعتاً گستره و دامنه اهداف، مسیر و سرعت نیل به اهداف را هم مشخص خواهد کرد. انقلابی که هدف خود را در محدوده مرزهای ملی و در چارچوب اهداف و آرمان های دنیوی مثل رفاه اقتصادی تعیین کرده است محتمل است که سرعت دستیابی به آن اهداف هم زودتر باشد. اما انقلابی که آرمان خود را در بلندترین حد ممکن یعنی کمال انسانیت و در گسترده ترین قلمرو یعنی در تمام جهان می بیند مسیر طولانی تری برای توفیق در نظر خواهد داشت و باید در ارزیابی ها به این نکته توجه کرد. ضمن اینکه قلمرو جغرافیایی گسترده تر و آرمان بلندتر قطعاً موانع بزرگ تر و بیشتری را سر راه قرار خواهد داد و امکانات مادی و معنوی بسیار بیشتری هم طلب می کند. به اعتقاد آیت الله خامنه ای گستره انقلاب اسلامی جهانی است و اهداف آن هم از تمام حرکت های معاصر بلندتر و عمیق تر است. بنابراین چون اهداف انقلاب اسلامی بزرگ می باشد نیل به این اهداف به این راحتی و زودی حاصل نخواهد شد. انقلاب اسلامی دنبال اجرای احکام اسلام در تمام ابعاد است:
فقه اسلامی، فقط طهارت و نجاسات و عبادات که نیست؛ فقه اسلامی مشتمل بر جوانبی است که منطبق بر همه جوانب زندگی انسان است؛ فردیاً، اجتماعیاً، سیاسیاً، عبادیاً، نظامیاً و اقتصادیاً؛ فقه الله الأکبر این است. آن چیزی که زندگی انسان را اداره می کند یعنی ذهن و مغز و دل و جان و آداب زندگی و ارتباطات اجتماعی و ارتباطات سیاسی و وضع معیشتی و ارتباطات خارجی فقه است. (بیانات، 30 /11 /137)
رسیدن به این مقصد امری است مشکل
اگر ما بخواهیم در طول سیزده سال این فقه را فقط یاد بگیریم، آیا می توانیم؟ عمل کردن، از یادگرفتن مشکل تر است. این طور نیست که وقتی ما بخواهیم در یک جامعه گناه از بین برود، با اشاره ای یا با اِعمال زوری بشود این کار را کرد. اگر بخواهیم فقر از جامعه برود و زایل بشود، این طور نیست که جامعه ای که سال های متمادی، بلکه قرن های متمادی، از همه جهت موارد درآمدی و ارتباطات اقتصادی او زیر فشار سلطه های ظالم بوده، ما بتوانیم در مدت کوتاهی به این جامعه نظم و نسقی بدهیم؛ این کار بسیار سخت است. اداره کشور، اداره زندگی و مواجه شدن با واقعیت، به مراتب دشوارتر است از آنچه که از ترتیب اوضاع در ذهن انسان می گذرد. (همان)
به اعتقاد ایشان ما باید نگاه کنیم ببینیم آنچه را که به عنوان هدف معین کرده ایم، آیا در این مدت برای رسیدن به آن هدف، تلاشی انجام گرفته است یا نه؛ و به قدر آن تلاش، توفیق حاصل شده است یا نه؛ اگر دیدیم شده، در جمع بندی نهایی، نسبت به آنچه که انجام گرفته است، ما موفقیم. از یک نظر پیشرفت ها همه جانبه است: در بخش های عمرانی، علمی، فنی و مهندسی، صنایع نظامی، علوم پزشکی و. .. این پیشرفت ها غیر قابل مقایسه با قبل از انقلاب است.1 اما انقلاب اسلامی فرآیندی مستمر و تکاملی است که حد پایانی برای آن نمی توان قائل شد؛ چون نقطه کمال، بی انتها است. در مقایسه با آرمان ها راه طولانی در پیش است و نقاط ضعف و کاستی های جدی وجود دارد. (بیانات، 17 /10 /1393)
درمجموع در منطق آیت الله خامنه ای نوسازی معنوی، اصل و بنیان انقلاب اسلامی است و بدون تحقق مکارم اخلاقی و ایجاد انقلاب روحی در مردم و توسعه آن در کل جامعه انقلاب اسلامی نه تنها محقق نشده، بلکه معنا نمی یابد. انقلاب آن وقتی به صورت کامل تحقق پیدا می کند، که آحاد مردم حقیقتاً به مردم مسلمان و مؤمن تبدیل شوند. (بیانات، 01 /12 /1369)
درنهایت اینکه باید توجه داشت تشکیل امت اسلامی مرحله ای از تمدن نوین اسلامی است. در حقیقت جامعه اسلامی ایران یک جامعه الگو برای امت اسلامی است و آن هم بخشی از تمدن نوین اسلامی یا همان تمدن نوین است که خود مقدمه ای است برای انقلاب جهانی مهدوی.
نتیجه
دستاوردهای انقلاب را با توجه به چند شاخص می توان ارزیابی کرد: در مقایسه با شرایط قبل از انقلاب، ایشان در سخنرانی های متعدد با ذکر دقیق پیشرفت ها در بخش های مختلف گزارشات تفصیلی در این خصوص ارائه می کنند. برای نمونه رک: بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر 22 /12 /1379؛ بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران 15 /5 /1382؛ بیانات در دیدار با مردم استان سمنان 17 /8 /1385؛ بیانات در مراسم نوزدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی 14 /3 /1387؛ بیانات در دیدار نیروهای مسلح منطقه شمال کشور و خانواده های آنان (28 /6 /1391)؛ بیانات در اجتماع نخبگان و مسئولان استان خراسان شمالی (25 /7 /1391)؛ بیانات در دیدار فرماندهان و جمعی از کارکنان نیروی هوائی ارتش جمهوری اسلامی ایران. (19 /11 /1391)
در مقایسه با امکانات و محدودیت ها و در مقایسه با آرمان ها. در این مقاله بیشتر اندیشه آیت الله خامنه ای در خصوص دو بخش اوّل و سوم به اجمال بیان شد. آیت الله خامنه ای تحولات پس از انقلاب در مقایسه با شرایط پیش از آن را بسیار بنیادین و اساسی می دانند. به عبارت واضح تر در غالب وجوه ایشان این تحولات را 180 درجه ای می بینند. اولین و مهم ترین بخش این تحولات را می توان در عرصه سیاسی دید که حکومتی فاسد، مستبد، وابسته، بی کفایت و ناکارآمد با حکومتی دین مدار و مردم سالار جایگزین شد. حکومتی با نظام و معرفتی نو، ساختاری سالم و کارگزارانی صالح، مستقل از نفوذ اجانب و کارآمد در عرصه های مختلف. از نظر اقتصادی نیز پیشرفت ها بسیار جدی و متنوع است اما بنیان نظام اقتصادی همچنان بر پایه های قبلی است و تحولات این عرصه چندان رضایت بخش و همپای سایر عرصه ها نیست. دلیل این امر هم عدم تغییر معارف و مبانی عرصه اقتصاد و عدم توجه به برخی اصول اقتصادی قانون اساسی مثل اصل عدالت و نیز عدم اجرای درست برخی اصول دیگر مثل اصل 44 قانون اساسی است.
در عرصه فرهنگ نیز تحولات بسیار جدی و شگرف بوده است: جهت فرهنگی کشور رو به ارزش های اسلامی و مکارم اخلاقی تغییر کرده است، احساس هویت ملی زنده شده و جامعه از خودباختگی و احساس ناتوانی به خودباوری و اعتماد به نفس ملی دست یافته است، کشور عزت یافته و شاخص هویت ملی از مواردی چون فرش و پسته به ارزش ها و شخصیت های علمی و معنوی و نیز سرمشق شدن برای مبارزه تغییر کرده است و فرصت برای معنویت فراهم آمده و امکاناتی که در خدمت تضعیف دین و اخلاق بود در خدمت تقویت آن درآمده است. با این وجود استقلال فرهنگی سخت ترین و دیریاب ترین عرصه است و راه درازی تا نیل به این مقصود در پیش است.
انقلاب اسلامی در عرصه جهانی هم دستاوردهای عظیمی به دنبال داشته است. مهم ترین این آثار را در عرصه های سیاسی و فرهنگی می توان مشاهده کرد: فروریختن هیمنه و هیبت مستکبران زورگو، اولین اثر سیاسی مهم در عرصه جهانی است و به تبع آن امید بخشی و جرئت دادن به مستضفعان عالم برای قیام و مبارزه با سران سلطه. می شود گفت تمام محصولات جهانی انقلاب اسلامی در عرصه سیاست و فرهنگ ناشی از همین مسئله و چالش اصلی است. انقلاب اسلامی با تنش زایی در نظام سلطه باعث به هم خوردن معادلات سیاسی و فرهنگی شد.
در مقایسه با آرمان ها و اهداف بلند و جهانی انقلاب اسلامی می توان گفت نظام اسلامی هنوز در ابتدای راه است: نظام طاغوتی سرنگون و نظام توحیدی جایگزین آن شده، اما تا شکل گیری یک جامعه الگو برای تشکیل امت اسلامی و تمدن نوین اسلامی هنوز انقلاب اسلامی در مراحل ابتدایی است.
منابع و مآخذ
1. بیانات در اجتماع زائران مرقد مطهر حضرت امام خمینی، 14 /3 /1376.
2. بیانات در بازدید از پژوهشکده رویان، 25 /4 /1386.
3. بیانات در جمع بسیجیان به مناسبت هفته بسیج. 5 /9 /1376.
4. بیانات در جمع علما و مدرسان و فضلای حوزه علمیه قم، 30 /11 /1370.
5. بیانات در جمع کارکنان سازمان صداوسیما، 28 /2 /1383.
6. بیانات در جمع مردم ارومیه در استادیوم تختی، 27 /6 /1375.
7. بیانات در دومین روز از دهه مبارکه فجر، 13 /11 /1377.
8. بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت، 24 /9 /1387.
9. بیانات در دیدار اعضای ارتش جمهوری اسلامی ایران، 30 /1 /1374.
10. بیانات در دیدار اعضای بسیجی هیئت علمی دانشگاه ها، 2 /4 /1389.
11. بیانات در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران، 5 /12 /1370.
12. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان، 15 /6 /1380.
13. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، 22 /9 /1385.
14. بیانات در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، 19 /9 /1369.
15. بیانات در دیدار با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و مسئولان ستاد برگزاری دهه فجر، 11 /10 /1369.
16. بیانات در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری، 12 /12 /1370.
17. بیانات در دیدار با اعضای مجلس خبرگان، 01 /12 /1369.
18. بیانات در دیدار با جمعی از علما، مسئولان و مردم شهرهای مختلف، 4 /11 /1368.
19. بیانات در دیدار با دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، 22 /2 /1382.
20. بیانات در دیدار با فرزندان ممتاز شهدا، مسئولان امور فرهنگی بنیاد شهید و گروهی از دانشجویان امامیه پاکستان، 25 /5 /1368.
21. بیانات در دیدار با فرماندهان و جمعی از پاسداران کمیته های انقلاب اسلامی، 10 /10 /1369.
22. بیانات در دیدار با قائم مقام و مسئولان بخش های مختلف بنیاد شهید انقلاب اسلامی، 23 /10 /1369.
23. بیانات در دیدار با کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، 9 /11 /1368.
24. بیانات در دیدار با گروهی از زنان پزشک سراسر کشور، 26 /10 /1368.
25. بیانات در دیدار با مردم، 3 /8 /1368.
26. بیانات در دیدار با مسئولان بنیاد مستضعفان و جانبازان، 5 /9 /1368.
27. بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، 23 /5 /1370.
28. بیانات در دیدار با مسئولان وزارت فرهنگ و آموزش عالی و رؤسای دانشگاه های کشور، 23 /5 /1369.
29. بیانات در دیدار با مسئولان، نویسندگان و هنرمندان، 25 /4 /1370.
30. بیانات در دیدار با نمایندگان پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی، 29 /3 /1375.
31. بیانات در دیدار با هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات چهارمین دوره مجلس شورای اسلامی، 4 /12 /1370.
32. بیانات در دیدار بسیجیان استان کرمانشاه، 22 /7 /1390.
33. بیانات در دیدار پیشکسوتان جهاد و شهادت و خاطره گویان دفتر ادبیات و هنر مقاومت، 31 /6 /1384.
34. بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان و نخبگان سراسر کشور، 3 /7 /1384.
35. بیانات در دیدار جمعی از شاعران و ذاکرین اهل بیت×، 3 /3 /1390.
36. بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 24 /6 /1378.
37. بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه، 24 /6 /1381.
38. بیانات در دیدار جهادگران و کشاورزان، 14 /10 /1382.
39. بیانات در دیدار جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان دانشگاه های استان همدان، 17 /4 /1383.
40. بیانات در دیدار دانشجویان در حسینیه امام خمینی&، 01 /5 /1393.
41. بیانات در دیدار دانشجویان، 16 /5 /1391.
42. بیانات در دیدار روحانیان و مبلغان اعزامی به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان، 17 /11 /1372.
43. بیانات در دیدار شاعران با رهبر انقلاب در نیمه ماه مبارک رمضان، 25 /6 /1387.
44. بیانات در دیدار صدها تن از نخبگان و فرهیختگان استان فارس، 17 /2 /1387.
45. بیانات در دیدار طلاب خارجی حوزه علمیه قم، 3 /8 /1389.
46. بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش، 19 /11 /1387.
47. بیانات در دیدار قشرهای مختلف مردم قم، 19 /10 /1371.
48. بیانات در دیدار کارکنان «وزارت آموزش و پرورش»، «سازمان بهزیستی» و «سازمان تأمین اجتماعی»، 23 /4 /1372.
49. بیانات در دیدار کارگران و معلمان، 14 /2 /1379.
50. بیانات در دیدار مدیران صداوسیما، 15 /11 /1381.
51. بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز قیام نوزدهم دی، 17 /10 /1393.
52. بیانات در دیدار مسئولان اقتصادی و دست اندرکاران اجرای اصل 44 قانون اساسی، 30 /11 /1385.
53. بیانات در دیدار مسئولان نظام در روز دوازدهم ماه مبارک رمضان 1434، 30 /4 /1392.
54. بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، 19 /4 /1379.
55. بیانات در دیدار مهمانان خارجی دهه فجر و قشرهای مختلف مردم در روز نیمه شعبان، 18 /11 /1371.
56. بیانات در دیدار نخبگان استان سمنان، 19 /8 /1385.
57. بیانات در دیدار نخبگان جوان، 25 /6 /1385.
58. بیانات در دیدار وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران، 13 /11 /1388.
59. بیانات در دیداراعضای هیئت نظارت شورای نگهبان و هیئت اجرایی در انتخابات مجلس خبرگان و مسئولان وزارت کشور، به همراه گروهی از مردم استان لرستان و شهرهای آبادان، لاهیجان و شوشتر، 4 /7 /1369.
60. بیانات در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا÷، 31 /01 /1393.
61. بیانات در مراسم بیعت اقشار مختلف مردم و گروهی از طلاب پاکستانی، 12 /4 /1368.
62. بیانات در مراسم تنفیذ حکم دهمین دوره ریاست جمهوری، 12 /5 /1388.
63. بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری اسلامی ایران، 12 /5 /1392.
64. بیانات در مراسم مانور ذوالفقار، 5 /7 /1376.
65. پایگاه اطلاعاتی دفتر نشر و تنظیم آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی، http: / /farsi.khamenei.ir
66. پیام به ملت ایران به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامی، 21 /11 /1377.
67. خرمشاد، محمدباقر، 1384، اندیشمندان علوم اجتماعی و انقلاب اسلامی ایران، انتشارات باز.
68. خطبه های نماز جمعه تهران، 12 /10 /1376
69. خطبه های نماز جمعه تهران، 19 /11 /1369
70. خطبه های نماز جمعه سوم رمضان 1415، 14 /11 /1373
71. رفیعپور، فرامرز، 1380، توسعه و تضاد؛ کوششی در جهت تحلیل انقلاب اسلامی و مسائل اجتماعی ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، چ 5.
72. روشه، گی، 1379، تغییرات اجتماعی، ترجمه منصور وثوقی، تهران، نشر نی، ویراست 2، چ 10.
73. فوکو، میشل، 1377، ایرانی ها چه رویایی در سر دارند، ترجمه حسین معصومی همدانی، هرمس.
74. نرم افزار حدیث ولایت؛ مجموعه بیانات، مکتوبات و گفتگوهای رهبر معظم انقلاب اسلامی.