«مصرف»، هم به لحاظ اقتصادی و هم به دلیل آثاری که در دیگر عرصههای زندگی فردی و اجتماعی انسان به همراه دارد، از اهمیت بسزایی برخوردار است. تاثیر الگوی مصرف فرد و جامعه بر دیگر عرصههای زندگی و نقش آن در جهتدهی اهداف، سیاستگذاریها و فعالیتها از جمله فعالیتهای تولیدی، خدماتی و توزیعی، بر کسی پوشیده نیست. تعالیم دین اسلام، چه در بخش اقتصاد و چه در عرصه اخلاق، به موضوع الگوی مصرف توجهی ویژه نموده است و اصول، معیارها و محدودیتهایی را برای مصرف، مشخص کرده که مبتنی بر جهانبینی توحیدی و در راستای نیل به هدف نهایی انسان و تکامل وی، سامان یافته است. اصلاح الگوی مصرف را باید با تمام وجود به عنوان یک ضرورت دینی و اخلاقی و ملی باور کرد. از دیدگاه مذهبی، «مصرف» هم مانند «درآمد» دارای معیارها و ضوابطی است که در روز قیامت به عنوان «تعیم» مورد سئوال قرار خواهد گرفت. عدم رعایت این معیارها و ضوابط گاه خلاف اخلاق و گاهی نیز خلاف شرع است؛ نظیر اسراف که از گناهان کبیره منصوص است.
قدرت میانهروی در مصرف و کنترل درآمد و هزینه، خود نعمتی از نعمتهای بزرگ خداوند است که به فضل خویش بر بندگان محبوب خود الهام میکند. امام علی (ع) میفرماید:
«هر گاه خداوند، خیر بندهای را بخواهد میانهروی و حسن تدبیر را به او الهام میکند و وی را از سوء تدبیر و اسراف باز میدارد». پیامبر اکرم (ص) نیز فرمودهاند: «چون خدا خیر خانوادهای را بخواهد، ملاحظه داشتن در معیشت و مصرف و خلق نیک را روزی ایشان میکند».
یکی از تصورات نادرستی که موجب سوء مصرف شده، آن است که افرادی پنداشتهاند مصرف آنچه دارند، یک امر شخصی و فاقد مسئولیت است. عدهای فکر میکنند آنچه مهم است، مراقبت در منبع و چگونگی کسب درآمد است و در آن صورت دیگر مصرف آنچه از راه مشروع به دست آمده، به خواست و میل دارندگان اموال بستگی دارد و این درحالی است که هم در فرهنگ دینی و هم در مرام انسانیت چنین استنتاجی درست نیست. در بینش اسلامی همه جهان هستی برای انسان آفریده شده است و باید در خدمت او قرار گیرد، اما خود انسان برای هدف دیگری آفریده شده است و نباید چنان سرگرم بهرهمندی از دنیا و نعمتهای آن گردد که از هدف خلقت خود باز بماند. به همین دلیل است که در نظام اقتصادی اسلام، کنترل مصرف و ارائه شاخصهای آن جایگاه ویژهای دارد و بخش بزرگی از متون دینی اقتصادی درصدد شفاف سازی آموزههای مربوط به آن است. در این نظام، برخلاف اقتصاد معاصر مصرف گرایی به عنوان یک ارزش و یا مسئلهای مربوط به حوزه خصوصی شهروندان که دولت در آن نقش و دخالتی ندارد، دیده نشده است و به فرض مشروع بودن درآمدها، انسانها حق ندارند آن را هر گونه و به هر اندازه که بخواهند مصرف کنند، حتی از نظر اخروی، همان گونه که از چگونگی کسب درآمد سئوال میشود چگونگی هزینه کردن و مصرف آن نیز مورد پرسش قرار میگیرد.
از پیامبر خدا (ص) نقل شده است که در روز قیامت، بندگان قدم از قدم برنمیدارند مگر آن که درباره چهار چیز سئوال میشوند که یکی از آن پرسشها این است که مال خود را چگونه به دست آورده و چگونه هزینه کردهاند. در روایات پرشمار دیگر مصرف و هزینههای نابجا نکوهش و از آن نهی شده است. این روایات مرزها و محدودیتهایی را که در زمینه خوراک، ظرف و لباس، ازدواج و هزینههای زندگی، وسایل و اثاثیه منزل، وسیله نقلیه، مسکن و … وجود دارد، مشخص کرده است و در مجموع مسلمانان را به میانهروی و رعایت اعتدال دعوت میکند.
قرآن کریم نیز ضمن مذمت تکاثر و مالاندوزی، و تفاخر، دشواری روز قیامت را یادآوری میکند و هشدار می دهد: «و لتسئلن یومئذ عن النعیم؛ در آن روز همه شما از نعمتهایی که داشتهاید، سئوال خواهید شد»(تکاثر: 8). مفسران در توضیح این آیه گفتهاند: «باید در آن روز روشن سازید که این نعمتهای خدادادی را در چه راهی مصرف کردهاید و از آنها برای اطاعت الهی یا معصیتش کمک گرفتهاید یا نعمتها را ضایع ساخته و هرگز حق آن را ادا ننمودهاید»(تفسیر نمونه، ج27، ص280). سئوال نشانه مسئولیت است و از اینکه چگونگی مصرف داشتهها در قیامت مورد پرستش قرار میگیرد، معلوم میشود که «داشتن» دلیلی بر «آزادی مصرف» نیست.
از مجموع تعالیم و آموزههای دین اسلام در خصوص الگوی مصرف فهمیده میشود که الگوی مصرف در اسلام مبتنی بر سه اصل اساسی است: 1- انتفاع و استفاده از مواهب و نعمتهای الهی 2- پرهیز از اسراف، تبذیر و اتراف 3- قناعت. مطابق اصل اول، دین اسلام بر خلاف پندار کسانی که گمان میکنند تقرب و بندگی خداوند با انتفاع و استفاده از نعمتهای الهی، منافات دارد، تمتع و برخورداری از مواهب زندگی را برای مسلمانان نه تنها جایز، بلکه امری ضروری میشمرد و کنارهگیری از لذات مادی در حد مشروع را به عنوان رهبانیت، امری ناپسند و غیرمشروع دانسته، تحریم اعتقادی یا عملی نعمتهای مباح و استفاده نکردن از آنها را مورد نکوهش قرار داده است. در خصوص اصل دوم، دین اسلام مسلمانان را از اسراف و تبذیر، تجملگرایی در مصرف بر حذر داشته و آنها را به اعتدال و رعایت میانهروی در استفاده از نعمتهای الهی و امکانات رفاهی، دعوت میکند. بر طبق اصل سوم، علی رغم آنچه فرهنگ غرب القا میکند که انسانها را در مصرف هر چه بیشتر به رقابت بکشاند، اسلام به قناعت و مناعت فرا می خواند و انسان را بر کنترل بر خویش و پرهیز از حرص و نزاع بر سر برخورداریهای مادی، تشویق و ترغیب مینماید.
منابع:
– پژوهشی در اسراف، مهدی موسوی کاشمری
– بایستههای اقتصادی از دیدگاه فقهی و حقوقی، محسن اسماعیلی
منبع: / روزنامه / رسالت ۱۳۸۹/۳/۱
نویسنده : علی مهدوی