اطمینان در تکنولوژی

0
51

موضوع اطمینان و استدلال به تازگی مورد توجه بسیاری از دانشمندان حوزه علوم انسانی قرار گرفته است. با وجود آنکه هر یک از این دو حوزه، ادبیات چندرشته‌ای خاص خود را داراست، اخیراً روندی آغاز شده که این دو را به همراه یکدیگر دنبال می‌کند. دلایل متعددی برای توجیه این مسئله وجود دارد که چرا اطمینان و استدلال در تلفیق با یکدیگر می‌توانند مفید باشند. اول اینکه هر دو پدیده مورد بحث یک کارکرد مشترک دارند: سر و کله زدن با تغییر و عدم اطمینان در محیط‌های اجتماعی ناپایدار. به همین دلیل است که این دو مفهوم در کنار یکدیگر ستون‌های کلیدی عرصه نوظهور و رو به رشد تکنولوژی‌های توافق را ساخته‌اند، اما رابطه میان آنها عمیق‌تر از این است: از یک سو درجه اطمینان توجیه شده‌ای که ما در منبع استدلال خود در اختیار داریم باید در چگونگی بازسازی و ارزیابی آن استدلال تأثیرگذار باشد و از سوی یگر، استدلال می‌تواند یک ابزار قدرتمند در توجیه اطمینان به شمار رود که باعث حصول اطمینان از قوی بودن بنیان‌های این اطمینان خواهد شد. به بیان ساده‌تر، اطمینان می‌تواند در توجیه اطمینان مؤثر افتد.

اگرچه نوآوری‌های عرصه فناوری ــ به‌خصوص اینترنت ــ مسئله اطمینان و استدلال را برای بسیاری از افراد، مخصوصاً آنها که به دنبال پرورش بوم‌شناسی یک ارتباط جهانی بهتر هستند، مهم‌تر از پیش نموده است، اما رابطه میان این دو بنیادین‌تر از این است؛ زیرا حول یک مشکل معرفت شناختی اساسی در گردش است: اینکه آیا یک نگرش ــ چه عملی (یک هدف) و چه شناختی (یک عقیده) ــ می‌تواند با عمل اطمینان توجیه شود یا نیاز به نوعی بررسی موشکافانه با ماهیت استدلالی دارد؟ در این زمینه سؤال دیگری نیز پیش می‌آید: آیا این دوراهی اساساً صحیح است؟ آیا اطمینان و استدلال دوست یکدیگر به شمار می‌روند یا با هم دشمن هستند؟ برای مدت زمانی طولانی و عموماً در ادبیات فلسفی، به اطمینان به عنوان چشم‌پوشی از بررسی و مداقّه عملی است. در علم معرف‌شناسی، مشکل موجود در مورد شهادت دادن و توجیه آن حول این این محور می‌گردد که آیا اطمینان به چیزی که توسط یک نفر به دستور شخصی دیگر (مثلاً قاضی یا دادگاه) اظهار شده است می‌تواند توجیه‌ گردد و اگر جواب این سؤال مثبت است، چگونه؟ این موضوع مربوط به قرن هجدهم و دوران دیوید هیوم و توماس رید است. همچنین، نامعتبر دانستن یک استدلال به اعتبار صلاحیت استدلال کننده از مدت‌ها پیش به عنوان یک سفسطه شناخته شده است. با احیای علاقه به تئوری سفسطه (رد ما قال به اعتبار ایراد به من قال) در میان دیگران، یک رویکرد متفاوت در این عرصه حاکم شده و اکنون بسیاری از دانشمندان پذیرفته‌اند که استدلال‌هایی که علیه یا له «اطمینان» اقامه می‌شوند لزوماً سفسطه آمیز نیستند؛ یعنی این آشکار شده است که اطمینان ــ فارغ از اینکه یک رویکرد کورکورانه است ــ در واقع امر عمل قضاوت انتقادی به شمار می‌رود. این طرز نگاه توجیه می‌کند که چرا استدلال می‌تواند در توجیه «اطمینان» به کار رود.

بر خلاف تاریخ طولانی مجادلات بر سر این دو مفهوم (استدلال و اطمینان)، پژوهش حاضر در نظر دارد که پیشرفت‌های صورت گرفته در مورد آنها را بررسی نماید؛ با تأکید ویژه‌ بر رابطه متقابل آن دو در ارتباط با تکنولوژی، اندرو کاستر در پژوهشی با عنوان اطمینان و استدلال در سیستم‌های چند عامله، یک نگرش تطبیقی متشکل از اطمینان محسباتی و استدلال را به خصوص در رابطه با مدل‌ها و تکنولوژی‌های عامل‌محور ارائه می‌دهد. او تأکید می‌کند که چگونه این دو حوزه با جنبه‌های مختلف استدلال در مورد مسائل نامطمئن و داینامیک‌های اجتماعی مبارزه می‌کنند. یک بخش شایسته کار او ارائه یک نگرش به روز و متوازن، هم از نتایج مثبت و هم از مشکلات مستمر موجود در رویکرهای متفاوت نسبت به تلفیق استدلال و اطمینان است.

داگلاس والتون در تحقیقی تحت عنوان بر «لبه تیغ: ارزش‌گذاری استدلال‌ها از نظر متخصصان» اظهار نظر می‌کند که از نظر برخی متخصصان، «اطمینان» روشی برای ارزش‌گذاری روی «استدلال» است. او در نهایت از پژوهش خود این گونه نتیجه می‌گیرد که از یک نقطه‌نظری استدلالی، بهتر است که استدلال‌ها را از جایگاه یک متخصص مورد بررسی و دقت قرار دهیم تا آنکه آنها را صرفاً بر مبنای «اطمینان» بپذیریم یا رد کنیم. از نظر افرادی مانند لیلا آمگود و رابرت دمولومبه که به نزدیک کردن مباحث منطقی با حقایق فیزیکی علاقه دارند، «اطمینان» مبنای تعاملات امن در نرم‌افزارهای عامل ـ محور است. آنها در پژوهش خود روی «اطمینان» در منابع اطلاعاتی تأکید می‌کنند و برای ارائه استدلال در مورد اعتقادات عامل و اطمینان وی، یک مدل استدلال ـ محور ارائه می‌دهند… بررسی همه تحقیقات صورت گرفته در این حوزه مبین یک رابطه قوی و فعل و انفعال مشهود میان «اطمینان» و «استدلال» و همچنین تأثیرگذاری متقابل آنها بر نحوه شکل‌گیری چشم‌انداز تکنولوژیک آینده است، اما حقیقت ماجرا حتی از این هم عمیق‌تر است: به عنوان مثال، بر اثر حضور در امر سیاست‌گذاری از طریق اینترنت باعث خواهد شد این سؤال به وجود آید که آیا تکنولوژی اطلاعات و فناوری ارتباطات نهایتاً باعث تقویت سیستم دموکراتیک خواهند شد یا آن را تضعیف خواهند کرد؟ در پاسخ به این سئوال، اطمینان و استدلال اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کنند. این موضوع هنوز در حال بررسی است و مثبت اندیشی‌ بی‌انتها دیگر نمی‌تواند یکی از گزینه‌ها باشد. کارستو نشان داده است که چرا نظارت مستمر عامه مردم بر دیدگاه‌ها و اعمال سیاست‌مداران لزوماً باعث شفافیت اعمال آنها نمی‌شود، بلکه بیشتر نمایش‌گرایی اعتمادی مطلق میان خدمتکاران عمومی (عامه مردم)، منبعی برای اتخاذ تصمیمات بد ولی عادی توسط سیاست‌مداران است که تنها هدف آنها تسکین بخشیدن به رأی دهندگانشان است. در حقیقت، اثر سیاسی و اقتصادی «بحران اطمینان» حتی برای حواس‌پرت‌ترین مشاهده کننده نیز روشن است، زیرا این بحران معمولاً مصادف است با کم شدن میزان بحث‌های استدلالی عمومی؛ هم در میان ساست‌مداران و هم در میان عامه مردم. تکنولوزی براساس این داینامیک‌ها، یک پدیده بی‌طرف نیست (طرف عامه مردم را گرفته است). فناوری پذیرای دسترسی بی‌نهایت شهروندان به مباحثات عمومی است؛ اما فناوری هم می‌تواند دلیل بافی ضعیف و بی‌اعتمادی عمومی را به همراه آورد و هم استدلال خوب و نتیجتاً اطمینان را در بر‌بگیرد. دانشمندان فعال در عرصه اطمینان و استدلال باید با هم متحد شوند تا سناریوی دوم به حقیقت بپیوندد. این تحقیق با حمایت وزارت آموزش، دانشگاه و تحقیقات ایتالیا و شبکه اطلاعات اجتماعی اروپا و در قالب پروژه «پلتفورم‌های ابری سازگار برای دولت‌های هوشمند» تهیه گردیده است.

ترجمه: فابیو پالیری، «اطمینان، استدلال و تکنولوژی»، مجله استدلال و محاسبه، می 2014، گروه فرانسیس اند تیلر

منبع: / ماهنامه / عصر اندیشه / شماره 1
نویسنده : فابیو پالیری