نگرانی‌های امام خمینی از بازگشت اسلام شاهنشاهی و آمریکایی

0
60

رهنمودهای حضرت امام خمینی درباره نهضت عاشورا فراوان است و آنچه به صورت یک گفتار برگزیدیم و قسمت اول آن را قبلاً مطالعه کردیم، نمونه‌ای از آنهاست. امام خمینی در دیدار با علما و روحانیون، فداکاری حضرت سیدالشهدا(ع) را که اوج آن ایثار جان خود و فرزندان و اصحابش در راه اعتلای دین و مقابله با بدعت و تحریف و ظلم وجور بود، عامل حفظ اسلام معرفی کرد و حرکت در این مسیر و مجاهدت تا مرز اهدای جان را در همه اعصار از وظایف اصلی و محوری پیروان نهضت کربلا دانست.
یکی از نتیجه گیری‌های امام خمینی از نهضت عاشورا این است که باید از آنچه باعث تفرقه و تشتت در صفوف روحانیت و ملت می‌شود پرهیز کرد و به صیانت از این اتحاد که عامل اقتدار است پرداخت. در نگاه امام خمینی، شکست فقها و علمای مبارز در نهضت مشروطه، با سیاست‌های شیطانی و پنهان و خزنده دشمنان رقم خورد و آنها توانستند در صف پولادین روحانیت و ملت نفوذ کنند و نه تنها آنها را از هم جدا و متفرق سازند، که در مقابل هم و معارضه با یکدیگر قرار دهند. زمانی که این حربه استعماری مؤثر افتاد، انزوای روحانیت متعهد تحقق یافت و مستبدین دیگر بار سر بر آوردند و بر اهرم‌های قدرت و حکومت چنگ زدند و آن شد که شد!
امام خمینی همواره نگران بازگشت مشروطه بود و مکرر همگان را به عبرت از تاریخ و اجتناب از اختلاف و چند دستگی فرا می‌خواند.
امام خمینی پس از اشاره به انتخابات و درخواست مراقبت از اینکه “بازیگر”‌ها روی کار نیایند، به مسائل منطقه می‌پردازد و از حکام منطقه انتقاد می‌کند که راه سیطره آمریکا به کشورهای اسلامی را صاف و هموار کرده‌اند. سپس به ضرورت تشریح ابعاد سیاسی واقعه عاشورا توصیه می‌کند و در انتها ضمن پرهیز مجدد از افتراق و اختلاف، نگران ظاهر شدن آثار مخرب این تفرقه و نزاع یعنی روی کار آمدن قدرت و حکومتی است که به نام اسلام و به کام دشمنان است.
چنین حکومتی در نگاه امام خمینی فرم و شکل سلطنت ندارد، لکن محتوا و آثار آن به صورت اسلام آمریکایی که اسلام پادشاهی و سلطنتی جلوه‌ای از آن است، همه زحمات روحانیت و ملت را به باد فنا می‌دهد.
در انتخابات توجه کنند، مردم را توجه بدهید به اینکه شما می‏خواهید اسلام را حفظ کنید، باید منتخبین شما اشخاصی باشند که توجه به اسلام داشته باشند، متعهد به اسلام باشند، بازیگر نباشند، به شرق و غرب توجه نداشته باشند. باید تکلیف کرد به مردم که وقتی انتخابات پیش آمد به طور شایسته، روحانیین عمل کنند، وعاظ عمل کنند و مردم هم به تبع آنها عمل کنند تا یک مجلسی داشته باشیم که دیگر در آن هیچ اشخاصی که مخالف با وجهه جمهوریت هستند نداشته باشیم.
و از مسائلی که باید عرض کنم این است که جبهه‏ها محتاج به روحانی هستند، چنانچه همه مردم محتاج هستند که روحانیون آنها را هدایت کنند، ارشاد کنند، اگر توطئه‏ای در کار هست آنها آن توطئه را خنثی کنند. در جبهه‏ها، در شهرهای مرزی احتیاج هست به روحانیون. برای خدا روحانیون به جبهه‏ها بروند، به شهرهای مرزی بروند و مردم را هدایت کنند. شیاطین همه جا هستند، باید در مقابل‏شان جندالله هم باشد. از جبهه‏ها مکرر این مطلب گفته شده است که روحانیون بیایند در اینجا، ما احتیاج داریم. و انصاف نیست که این جوان‏های عزیز ما در آنجا فداکاری کنند. و از شماها تقاضا کنند که بیایید ما را هدایت کنید، بیایید ما را خط هدایت بدهید و ما مضایقه کنیم. این هم یکی از اموری است که باید آقایان توجه به آن بکنند. و ایام محرم و صفر هم یک فرصتی است که می‏توانند آقایان بروند در آنجا، و می‏توانند در شهرهای مرزی، ولو به نوبت – در بعضی شهرهای مرزی می‏گویند که حتی برای عقد کردن هم روحانی نیست – ولو به نوبت باشد، آقایان در آن شهرها بروند یک ماه بمانند، بعد یکی دیگر یک ماه بماند، مردم را هدایت کنند، امور شرعیه مردم را به آنها بگویند. و به همه جوانان عزیز در سرتاسر کشور، بعد از آنکه از آنها تشکر می‏کنیم به اینکه این نهضت را و این جمهوری اسلامی را از گزند حفظ کردند، لکن توجه کنند که بین راه هستند، و امروز احتیاج هست به وجود این جوان‏ها، ما نرسیده‏ایم به آن مقصدی که اسلام به ما پیشنهاد کرده، باید آقایان باز هر جا می‏روند برای صحبت کردن، به جوان‏های ما توصیه کنند که جبهه‏ها را پرکنند.
بحمدالله در جبهه‏ها الان قدرت و همه چیز در دست ماست، لکن ما نباید مغرور بشویم به اینکه قدرت در دست ماست. ما تا آخر باید همیشه دنبال این باشیم که باید ما پیش برویم. باید ما دشمن را، شرش را از سر ایران قطع بکنیم. و در عین حالی که بنده مکرر عرض کرده‏ام و مسئولین محترم فرموده‏اند، در عین حالی که ما هرگز مهاجم نیستیم و نخواهیم بود، لکن این پیشرفتی که در کشور عراق می‏شود برای دفاع است، دفاع از کشور خودمان، دفاع از کشور اسلامی عراق. امروز کشور عراق ابتلایش بیشتر از کشور ماست، مردم مسلمان عراق امروز بیشتر در رنج هستند از ما، اختناقی که در عراق حکمفرماست، در هیچ عصری شاید نبوده، مردم مالک هیچ نیستند در عراق. دم از اسلام می‏زنند این سردمدارهایی که اصل اسلام را اطلاع ندارند چی هست، لکن یک کلمه اسلامی شنیده‏اند و دم از اسلام می‏زنند، لکن اسلام را زیر پا گذاشته‏اند و این مردم مسلمان عراق را در فشار و اختناق قرار داده‏اند که سلب امنیت الان از عراق هست. بعضی از آقایان که تازه آمده بودند از عراق، می‏گفتند اصلا مردم مسلوب الامنیه هستند. اینها نمی‏دانند که فردا چه خواهند کرد با آنها، حزب بعث چه خواهد کرد با آنها. ما دفاع می‏کنیم از اسلام، اسلام در عراق دارد پایمال می‏شود. این ارتش عراق که همه بعثی نیستند؛ اینها یک دسته شان بعثی هستند، خوب، باقی مسلم هستند، اینها ننشینند که این حزب بعث، اسلام را زیر پا بگذارد و همه شعائر اسلامی را از بین ببرد. اینها آن روزی که دست شان برسد، شک نکنید که اعتاب مقدسه را با خاک یکسان می‏کنند – همان طوری که قبور اولیا خدا را در بقیع با نافهمی و کجروی از بین بردند – اینها با ضد اسلامی در عراق خواهند رفتار کرد و این بقاع مطهره را نخواهند – اگر دست‏شان برسد خدای نخواسته – باقی گذاشت. چرا ملت عراق و ارتش عراق توجه ندارند به این معانی؟ صدام لب جهنم واقع شده است، حزب بعث لب جهنم واقع شده است و محتاج به یک قیامی است در عراق، ولو قیامی ضعیف.

تسلط امریکا بواسطه بی‏عرضگی حکام منطقه
ما نمی‏خواهیم که به عراق تحمیلی بکنیم. ما عراق را محترم می‏دانیم، همان طوری که ایران را می‏دانیم و عراق را محترم‏تر می‏دانیم برای اینکه امیرالمومنین در عراق است، امام حسین در عراق است. ما می‏خواهیم که در پناه این بقاع مطهره، مردم با آرامش زندگی کنند، نه اینطوری که الان هست که نمی‏دانند که فردا صبح به حال خودشان و اولادشان و علمایشان اینها چه خواهد آمد. و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی همان طوری که عنایت کرد به ایران و ایران را نجات داد از دست آن رژیم فاسد، به عراق هم عنایت بکند و مردم را توجه بدهد و ارتش عراق را توجه بدهد و کارمندها و کارگرها و کشاورزهای عراق را توجه بدهد و همان طوری که در اینجا واقع شد، این تحول در آنجا هم واقع بشود ان‏شاءالله. و ما امروز ملاحظه می‏کنیم که به واسطه بیعرضگی این حکومت‏ها، امریکا از آن ور دنیا دارد حکومت می‏کند به اینجاها. اینجا ما دستش را قطع کردیم که نفس نمی‏تواند بکشد، و خلیج دست ماست که امریکا تا آمده است بجنبد دیگر نفتی برای آنها نمی‏گذاریم بماند، لکن بی‏توجهی این حکومت‏ها اسباب این شده است که امریکا از آن ور دنیا دستش را دراز کرده و اینجا زمام امور این حکومت‏ها را به دست گرفته، قدرت دست اینهاست، لکن قدرتی که عقل اداره‏اش را ندارند، قدرت دارند، لکن اداره نمی‏توانند بکنند. ایران در اول قدرتی نداشت، هر چه قدرت بود مال شاه معدوم و بستگان امریکا بود، ارتش دست امریکایی‏ها بود و همه چیز دست آنها بود، لکن ملت ما هوشیار بود و سران این مملکت عاقل بودند، توانستند این مردم را توجه بدهند و بیدار کنند و کردند آن کاری که شایسته یک ملت بود. کشورهای دیگر مردمش خوبند، لکن مدیری که بتواند آنها را اداره بکند و وادار کند به اینکه نگذارند سلطه امریکا به اینطوری که هست باقی بماند و هر روز زیادتر بشود، و همین‌طور سلطه شوروی. اسلحه دست شماست، لکن باید آن کسی که اسلحه دستش است بداند چه می‏کند، بداند در کجا باید به کار ببرد، شما اسلحه دست گرفتید و به اسلام صدمه می‏زنید. شما می‏دانید که جمهوری اسلامی می‏خواهد اسلام باشد در این کشور و در همه کشورها، لکن اسلحه‏هاتان را دست گرفتید و بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی عمل می‏کنید. اسلحه دارید، لکن نمی‏دانید کجا عمل کنید. شما اگر با هم متحد بشوید، همین حکومت‏های عرب با هم متحد بشوند، سایر مسلمین هم همراه آنها هستند، ما هم همراه آنها هستیم. متحد باید بشوند – بشوند – و امریکا را بگویند تو چکاره هستی که آمدی خلیج فارس را می‏خواهی اداره بکنی؟ به تو چه ربط دارد؟ شوروی چکاره است که از آن ور آمده است و افغانستان را می‏خواهد فرمانفرمائی در آن بکند؟ به چه مناسبت؟ برای این است که اینها استفاده می‏کنند از نادانی یک دسته و از خیانت یک دسته. یک دسته نادانند، یک دسته خائن، یک دسته مردم بیچاره هم که گرفتار در دست اینها هستند، نمی‏توانند کاری انجام بدهند. من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به ما و به همه و به همه مظلومین جهان منت بگذارد که از زیر سلطه این ظالم‏هایی که خون مردم را دارند می‏مکند، نجات پیدا بکنیم.

لزوم بیان بعد سیاسی کربلا
و شما آقایان که بسیاریتان در منابر و بسیاری در پایین منابر مردم را ارشاد می‏کنید، باید در این دو ماه مبارک ارشادتان را قوی بکنید و مسائل اسلامی را برای آنها بگویید، مسائل سیاسی را برای آنها بگویید، در عین حالی که مسئله کربلا، که خودش در رأس مسائل سیاسی هست، باید زنده بماند به همان فرمی که بود، منتها الفاظ تغییر بکند. مصیبت‏ها همان است، مصیبت‏ها تغییری ندارد، باید آن بعد سیاسی کربلا را برای مردم بیان کرد. سیدالشهدا به حسب روایات ما و به حسب عقاید ما از آنوقتی که از مدینه حرکت کرد می‏دانست که چی دارد می‏کند، می‏دانست شهید می‏شود، قبل از تولد او اطلاع داده بودند به حسب روایات ما. وقتی که آمد مکه و از مکه در آن حال بیرون رفت، یک حرکت سیاسی بزرگی بود که در یک وقتی که همه مردم دارند به مکه می‏روند، ایشان از مکه خارج بشود. این یک حرکت سیاسی بود، تمام حرکاتش، حرکات سیاسی بود؛ اسلامی – سیاسی، و این حرکت اسلامی سیاسی بود که بنی‏امیه را از بین برد، و اگر این حرکت نبود، اسلام پایمال شده بود.

هشدار به مردم در مورد توطئه دشمنان
آن روزی که افراد ادراک می‏کنند که – احتمال هم بدهند که – اسلام در خطر است، آن روز همان کاری که امام حسین کرد باید بکنند. آن روزی که احتمال ما بدهیم که اسلام در خطر است، باید همه‏مان فداکاری بکنیم، باید برویم دنبال کار. اگر احتمال بدهیم که به واسطه تبلیغات انتخاباتی ما اسلام و جمهوری اسلامی در خطر است، باید آنجور تبلیغاتی که خطرناک است، دست از آن برداریم، برای اینکه ضد اسلام است و گاهی با اسم اسلام یا با توهم اسلامی بودن، یک اموری انجام می‏گیرد که بر خلاف اسلام است. در مشروطه هم اینطور بود، یک دسته واقعا به آنها آن قدر تزریق شده بود که اعتقاد کرده بودند که باید فلان جور را عمل کرد. به آنها تزریق کرده بودند، این سلطنت‏طلب‏های آن وقت آن قدر تزریق کرده بودند که مردم استبداد را ترویج می‏کردند – یعنی یک دسته، یک دسته از اهل منبر هم همین‌طور – حالا هم همین‌طور است. ممکن است شیاطین در بین مردم بیفتند و آن قدر تزریق کنند که تکلیف شرعی معین کنند برایتان که باید ما مخالفت با فلان مقام، مخالفت با فلان امر بکنیم. بیدار باشید! آنها با توطئه‏های شیطانی دارند عمل می‏کنند. توطئه‏های شیطانی غیر از این لشکرکشی است، این مهم نیست، آن توطئه‏های شیطانی که بین خود شما ممکن است که تفرقه – خدای نخواسته – ایجاد کند، آنهایی است که یک کشور را به باد می‏دهد و بر می‏گرداند به زمان سابق، و آن نه به فرم سلطنت، به فرم اسلام، لکن اسلامی که آنها می‏خواهند.
عمال امریکا دست بردارند از کارهایشان، گذشت که اینها بتوانند کاری انجام بدهند، بروند سر جایشان بنشینند کار دیگر انجام بدهند. آن عمالی که در خارج نشسته‏اند و دائما بر ضد ایران تبلیغ می‏کنند و می‏گویند که همه ایرانی‏ها برگشته‏اند از جمهوری اسلامی و همه با ما هستند، خوب، اگر همه با شما هستند، خوب، تشریف بیاورید اینجا! پس چه شد فرار کردید؟ حالا هم دژ دور خودتان بستید. اگر همه ایرانی‏ها یا اکثر ایرانی‏ها با شما موافقند و از ترس شان دارند نماز جمعه می‏روند و از ترس‏شان دارند – عرض می‏کنم – که فداکاری می‏کنند، اگر اینطور است خوب، همه با شما هستند، خوب، چرا رفتید خارج نشسته‏اید؟ چرا جرات نمی‏کنید بیایید اینجا؟ اینها همین‏ها هستند که می‏خواهند در دل‏های ساده مردم نفوذ کنند، و ان‏شاءالله که موفق نخواهند شد. و اسلام بحمدالله یک جلوه‏ای کرده است و در همه دنیا این جلوه را کرده است، و مردم دنیا و مظلومین دنیا توجه پیدا کرده‏اند به این جمهوری اسلامی. و امیدوارم که ما هم خودمان پایبند باشیم به اسلام و به جمهوری اسلامی، و همه شما موفق باشید برای اینکه خدمت کنید به این مردم، خدمت کنید به این مستمندان. دولت خدمت کند به این کسانی که در راه اسلام آن قدر فداکاری کردند. خدمت کند به این اهالی دزفول و اهالی اندیمشک و خوزستان که همه چیز خودشان را از دست دادند، خدمت کنند. این یک تکلیف شرعی است برای همه ما.
والسلام علیکم و رحمه‏الله

منبع:
صحیفه امام، ج 18، ص 173 تا 179)

منبع: روزنامه جمهوری اسلامی ۱۳۹۰/۹/۱۲