تأثیر تغذیه در خلق و خوى انسان‏

0
86

حتماً براى شما هم پیش آمده که بعد از صرف غذاى مورد علاقه‏ تان، احساس آرامش و نشاط کنید و حتماً با شرایط استرس‏زا مواجه شده‏اید و در این شرایط ناخودآگاه به سمت مواد خوراکى رفته ‏اید تا به این طریق، استرس را از خود دور کنید.
فکر مى‏کنید مواد غذایى به خلق و خوى هم ربط داشته باشد؟
اگر بدن شما از نظر شیمیایى وترکیبات طبیعى خود متعادل باشد خلق و خو و رفتار شما هم متعادل مى‏شود. عوامل زیاد مى‏توانند تعادل بدن شما را به هم بزنند، به عنوان مثال بسیارى از خانم‏ها دچار کم‏خونى هستند که این مسئله باعث افسردگى و خستگى زودهنگام مى‏شود.
در افرادى که به طور منظم و سروقت غذا نمى‏خورند قند خون دائماً در حال تغییر است و ثبات لازم را ندارد و همین مسئله روى قدرت تفکر و تمرکز و در نتیجه خلق و خو تأثیر مى‏گذارد.
مواد غذایى که براى خلق فرد، استرس‏زا یا تنش‏زا محسوب مى‏شوند شامل شکر، کافئین، الکل و شکلات (در صورت مصرف بیش از حد) است در حالى که مى‏توان براى مواد غذایى حمایت‏کننده خلق و خو به آب، سبزى، میوه و ماهى اشاره کرد.
گروه عظیمى از مواد شیمیایى موجود در مغز که خلقیات را کنترل مى‏کنند میانجى عصبى نام دارند، معروف‏ترین آنها «سروتونین» است که به عنوان ماده شادى آور به حساب مى‏آید. این مواد شیمیایى تعیین مى‏کنند که آیا شما احساس خوبى دارید یا نه.
این مواد شیمیایى موجود در مغز که کاملاً حیاتى هستند، براى اینکه عملکرد طبیعى داشته باشند به انرژى نیاز دارند و مغز یکى از معدود نواحى بدن است که براى تأمین انرژى خود کاملاً و فقط به گلوکز وابسته است گلوکز در شکر، قند و بسیارى مواد دیگر وجود دارد. اگر سطح گلوکز خون تمام طول روز در شرایط پایدارى باقى بماند و نوسان نداشته باشد به تدریج مغز را تغدیه مى‏کند و مشکلى پیش نمى‏آید. براى اینکه قند خون حالت پایدارى پیدا کند باید از کربوهیدرات‏هایى استفاده کرد که قند خون را ناگهان بالا نمى‏برد، این کربوهیدرات‏ها در نان حاوى غلات، لوبیا، غلات کامل، سویا، سیب، هلو و سایر میوه‏ها وجود دارد. موادى مانند کیک، چیپس، شکلات و شیرینى، قند خون را به طور سریع افزایش مى‏دهند، در نتیجه بدن ناچار مى‏شود براى ورود این قندها به درون سلول یا ذخیره کردن آنها به طور ناگهانى و به شدت هورمون انسولین ترشح کند و تعادل طبیعى سیستم کنترل‏کننده قند خون به هم مى‏خورد.

 

منبع: ماهنامه پیام زن
شماره 200، آبان ۱۳۸۷/۸
هانویسنده : شراره انصار