آیا رؤیا حقیقت دارد؟

0
61

دانشمندان طبیعى اروپا براى رؤیا حقیقتى قائل نیستند و بحث از ارتباط آن با حوادث خارجى را واجد وزن علمى نمى دانند، جز بعضى از روان شناسان که درباره آن تحقیقاتى دارند و علیه دسته اول به خواب هایى که پرده از امور پنهانى برمى دارد یا از حوادث آینده خبر مى دهد – به طورى که نمى توان آن ها را تصادفى و اتفاقى دانست – استدلال کرده اند.

قرآن در این باره چه مى گوید؟
در قرآن شریف خواب هایى از پیغمبران و دیگران نقل و تصدیق شده است؛ مانند خواب حضرت ابراهیم درباره ذبح اسماعیل، خواب حضرت یوسف، خواب رفقاى زندانى آن حضرت، خواب ملک مصر و خواب رسول اکرم(ص) درباره فتح مکه. در روایات پیغمبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) شده نیز شواهدى وجود دارد.

همه ما یا خودمان خواب هایى دیده ایم که بر امور مخفى یا حل مشکلات علمى یا وقوع حوادثى در آینده دلالت داشته است و یا از دیگران این گونه خواب ها را شنیده ایم. این خواب ها – مخصوصاً خواب هاى صریحى که به تعبیر احتیاج ندارد – را نمى توان اتفاقى دانست و به طور کلى با جریان هایى که قابل انطباق بر آن ها است، بى ارتباط خواند.

البته نمى توان انکار کرد که بعضى از عوامل درونى از قبیل امراض و انحرافات مزاجى و خستگى و پُرى شکم و همچنین پاره اى از عوامل بیرونى مانند گرما و سرما و دیگر چیزها در قوه خیال تأثیر دارد و قوه مخیّله نیز در خواب مؤثر است؛ مثلاً کسى که تحت تأثیر حرارت یا برودت شدید واقع شده، در خواب آتش هاى شعله ور یا برف و یخ مشاهده مى کند و کسى که امتلاى معده و انحراف مزاج دارد، خواب هاى مشوش و بى سروته مى بیند.

همچنین اخلاقیات و صفات نفسانى نیز در رؤیا بى تأثیر نیست. به همین جهت اکثر خواب ها در اثر تخیلاتى است که اسباب داخلى و خارجى موجب آن ها شده و در واقع کیفیت تأثیر آن اسباب را نشان مى دهد. دانشمندان طبیعى فقط همین اسباب را بررسى کرده اند و نتیجه گرفته اند که خواب حقیقت ندارد؛ ولى همان طور که تأثیر این اسباب را نمى توان انکار کرد، حقیقت داشتن پاره اى از رؤیاها و ارتباط آن ها با امور خارجى را نیز نمى توان نادیده گرفت.

آیا نفس با رؤیا اتصال دارد؟
کسى که خواب مى بیند در فلان روز فلان جریان واقع خواهد شد و در موقع معین هم واقع مى شود، نمى توان گفت نفس او با حادثه اى که هنوز وجود نیافته ارتباط پیدا کرده است؛ زیرا ارتباط وجودى بین موجود و معدوم محال است. همچنین کسى که خواب مى بیند در فلان مکان ظرفى چنین و چنان دفن است و فلان مقدار سکه طلا و نقره در آن موجود است و بعد از بیدار شدن به سراغ آن جا مى رود و زمین را حفر مى کند و ظرف را با همان خصوصیات مى یابد، نمى توان گفت نفس وى با آن ظرف اتصال داشته است؛ زیرا اتصال نفس با امور مادى از راه حواس صورت مى گیرد و ظرفى که با فاصله زیر خاک قرار گرفته قابل درک حسى نیست. به همین جهت گفته اند ارتباط نفس با این گونه حوادث و اشیا از راه اتصال با علل و اسباب آن ها است.
توضیح آن که جهان هستى مشتمل بر سه عالم است:

1. عالم طبیعت که با آن آشنایى کامل داریم.
2. عالم مثال که از نظر مرتبه وجود، فوق عالم طبیعى است و موجودات آن صورت هاى بى ماده اند و نسبت به موجودات مادى جنبه علیت دارند.
3. عالم عقل که فوق عالم مثال است و در آن حقایق موجودات بدون ماده وصورت موجودند و نسبت به موجودات عالم مثال جنبه علیت دارند.
نفس انسان به واسطه تجردش با عوامل فوق طبیعت سنخیت دارد و هنگام خواب که به ادراکات حسى اشتغال ندارد، طبعاً به عالم هم سنخ خود برمى گردد و طبق استعدادهایش حقایقى از آن عالم را مشاهده مى کند. نفس کامل که قدرت درک مجردات را با همان تجرد عقلى شان دارد، علل و اسباب را به نحو کلیت درک مى کند؛ ولى نفسى که به آن پایه از کمال نرسیده؛ حقایق کلى را با صورت هاى جزئى حکایت مى کند؛ چنان که ما معناى سرعت کلى را با تصور یک جسم سریع الحرکه و معناى عظمت را با تصور کوه حکایت مى کنیم. نفسى که هنوز به مرحله تجرد عقلى نرسیده، در عالم مثال متوقف مى شود و گاه علل و اسباب اشیاء را در عالم مثال به همان صورت واقعى مى بیند و در آن ها دخل و تصرف نمى کند و این همان خواب هاى صریحى است که غالباً اهل صدق و صفا مى بینند؛ و گاه موجودات مثالى را به صورت هایى که با آن ها مأنوس است، درک مى کند؛ چنان که علم را به صورت نور و جهل را به صورت ظلمت مى بیند و حتى ممکن است ذهن از یک معنا به معناى ضد آن منتقل شود.

از این گونه خواب ها همان خواب مشهورى است که نقل مى کند: مردى نزد ابن سیرین، مُعَبِّر معروف، آمد و گفت: خواب دیدم مُهرى به دست دارم و دهان و عورت مردم را با آن مُهر مى کنم. ابن سیرین گفت: تو مؤذن مى شوى؛ مردم با اذان تو روزه مى گیرند و از خوردن و آمیزش جنسى خوددارى مى کنند.

رؤیا چند قسم است؟
از آنچه گفته شد، به دست آمد که خواب دو قسم است؛ خواب صریح که نفس خواب بیننده در مشاهدات خود تصرفى نمى کند و به تعبیر احتیاج ندارد؛ و خواب غیر صریح که نفس در آنچه دیده تصرفاتى کرده؛ از این جهت به تعبیر و بازگرداندن صورت ذهنى او به صورت حقیقى و اولى نیاز دارد؛ مانند تعبیر نور به علم و ظلمت به جهل و حیرت.
خواب هاى غیر صریح نیز دو دسته اند: یکى خواب هایى که انتقال و حکایت در آن ها روشن است و به آسانى مى توان آن ها را به اصل برگرداند؛ مانند مثال هاى گذشته؛ و دیگر خواب هایى که تصرفات نفس در آن ها پیچیده و مبهم است و یافتن مشهودات اصلى براى شخص معبر سخت یا غیر ممکن است. این دسته از خواب ها همان خواب هایى است که آن ها را «اضغاث احلام» و پوچ و بى تعبیر مى خوانند.

این خلاصه بحثى است که دانشمندان علم النفس درباره رؤیا کرده اند و در قرآن شریف مؤیداتى براى آن مى توان یافت؛ مثلاً موضوع بازگشت نفس به عالم فوق طبیعت در حال خواب از این دو آیه استفاده مى شود: «هُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ؛1 اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضى عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الْأُخْرى .»2 ظاهر این آیات شریف این است که نفس در حال خواب از بدن گرفته مى شود و تعلقش به حواس ظاهر قطع مى گردد و به سوى پروردگار بازگشت مى کند؛ بازگشتى که مشابه بازگشت هنگام مرگ است.

همچنین به اقسام سه گانه رؤیا نیز اشاراتى موجود است؛ مثلاً خواب حضرت ابراهیم(ع) و خواب رسول اکرم(ص) از نوع اول و خواب رفقاى زندانى یوسف از نوع دوم است. قرآن کریم به خواب هاى پیچیده و مبهم نیز اشاره دارد و از مُعَبِّران مصر حکایت مى کند که خواب ملک را از «اضغاث احلام» دانستند.3

پى نوشت‌ها:
1. انعام(6)؛آیه 60.
2. زمر(39)؛ آیه 42.
3. کتاب فصل.

 

منبع: ماهنامه پرسمان 1383 شماره 23، مرداد
نویسنده : سید محمد حسین طباطبایی